وی در پاسخ به سوالی درباره دلیل رغبت ناشران و برخی مخاطبان به چاپ آثار کمحجم درباره شهیدان توضیح داد: این رویکرد افرادی است که کاسبکارانه به ادبیات دفاع مقدس مینگرند و مخاطبان واقعی این اثر را نمیشناسند. معتقدم هر شهید، شخصیت ویژه خود را دارد و تنها با توجه به حیطه و ابعاد فعالیتی او میتوان تعیین کرد که تا چه اندازه امکان پرداخت دارد. ناشر نباید و نمیتواند در این زمنیه صاحبنظر باشد!
خالق «سرزمین آبی من» درباره روندی که معمولا خود او برای تالیف آثارش پی میگیرد گفت: در نگارش آثارم، در دو مرحله به بررسی منابع و شواهد میپردازم. بحث، تحقیق و انجام پیمایش میدانی بخشی از کار هر نویسندهای است که در حوزه زندگینامه شهیدان قلم میزند. باید پذیرفت که خلق اثر ماندگار سختی دارد اما متاسفانه سرمایهگذار و حامی مناسبی برای این کار نیست.
وی با بیان اینکه بیشتر افرادی که درباره شهیدان مینویسند، دغدغه لازم را درباره شناساندن چهره حقیقی شهیدان ندارند، درباره مقصود خود از دغدغه داشتن در این زمینه توضیح داد: آنچه اکنون در ادبیات دفاع مقدس در جریان است، بیشتر به ظاهر شهیدان توجه دارد و برای مثال به اینکه چگونه یک فرمانده شهید به مرتبه فرماندهی رسید، توجه نمیشود. مگر اکنون چقدر شهیدان برای جوانان شناخته شده هستند و چه میزان خودشان در پی شناختن آنهایند؟ به این دلیل که مخاطبان اصلی را میشناسم، میدانم که برای خلق اثر درباره شهیدان باید حوصله به خرج داد و صبور بود.
محمودزاده درباره موج ترجمهای که در دهه اخیر آثار دفاع مقدس را تحت تاثیر قرار داده است نیز گفت: به نظرم روندی عجولانه را در این زمینه شاهد هستیم. سیر پرشتابی که سبب از دست دادن مخاطبان جهانی، به جای جلب آنها خواهد شد. زیرا مفاهیم حوزه دفاع مقدس نیاز به دقت بیشتری برای واژهگزینی دارند و نباید عجولانه نسبت به آن تصمیم گرفت.
وی بیشتر ترجمههای انجام شده در حوزه آثار دفاع مقدس را در راستای اهداف تبلیغاتی دانست و تصریح کرد: این گونه فعالیتها محکوم به شکست است و آثار منفی خواهد داشت. وقتی به سفر نویسندگان حوزه دفاع مقدس به نمایشگاه کتاب فرانکفورت در سالهای گذشته نگاه میکنیم، میبینیم که اتفاق خاصی رخ نمیدهد زیرا بی برنامه و صرفا دستوری عمل میکنیم. این مساله سبب میشود که هنوز هم عدهای در لباس روشنفکری بپرسند: «چرا جنگیدهایم؟» یا «چرا پس از خرمشهر جنگ را ادامه دادیم؟» سوالهای این چنینی نشان میدهند که هنوز این افراد نمیتوانند حس و حال واقعی یک بسیجی را در شب عملیات درک کنند.
نگارنده «رقص مرگ» در اینباره به تجربه خود در تلاشش برای ترجمه این کتاب برای لبنانیها اشاره کرد و گفت: تجربه من نشان میداد که باید مراحلی را برای شناخت مخاطب و سپس ترجمه اثر طی کرد که بسیار زمانبر است و نمیتوان با عجله در این مسیر گام برداشت.
وی با اشاره به سیر مشخص داستانی بسیاری از آثاری که درباره شهیدان و در قالب کم حجم نوشته میشوند، اظهار کرد: 90 درصد این آثار قابل خواندن نیستند و احتمالا برخی ناشران و موسسهها، فقط میخواهند با انتشار آثار، در قبال بودجه دریافتی خود پاسخ داشته باشند!
نظر شما