خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- ماهرخ ابراهیمپور: سیدمحمدکاظم بجنوردی، بنیانگذار مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، مولف و صاحبنظر در حوزه حقوق، علوم انسانی و اسلامی است که سالیان طولانی عمر خود را وقف پژوهش و تالیف کرده است. وی از معدود چهرههایی است که با دعوت و بهرهمندی از حضور مولفان و پژوهشگران تاریخ، فرهنگ، حقوق و فلسفه در کنار هم مجموعهای قابل توجه از دستاوردهای کتابت را رقم زده است.
با بنیانگذار مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی درباره وضعیت بنیاد در دولت تدبیر و امید و تازهترین دستاوردهای این مجموعه به گفتوگو کردیم.
آقای بجنوردی در گفتوگویی که در نمایشگاه کتاب امسال با شما داشتیم از انتشار یک مجموعه 16 جلدی «تاریخ جامع ایران» خبر دادید. انتشار این مجموعه در چه مرحلهای است؟
مجموعه «تاریخ جامع ایران» (16 جلد) که در نمایشگاه کتاب امسال، خبر چاپ آن داده شد، در حال حاضر به 20 جلد افزایش یافته است که 10 جلد آن اکنون مراحل چاپ و صحافی را طی میکند و احتمالا تا یک ماه دیگر منتشر میشود. همچنین زمانی که مراحل انتشار این 10 جلد تمام شود ما پنج جلد دیگر را برای سپری کردن مراحل فنی نشر به چاپخانه میفرستیم.
این مجموعه 10 جلدی «تاریخ جامع ایران» که آماده انتشار است آیا تاریخ باستان، میانه یا معاصر را در برمیگیرد؟
خیر. یک جلد آن تاریخ باستان و 9 جلد دیگر آن تاریخ دوره ایران اسلامی است. اکنون در حال آماده کردن نمایه پنج جلد از مجموعه تاریخ جامع ایران هستیم و فکر میکنم تا یک ماه دیگر بتوانیم پنج جلد دیگر را به چاپخانه بفرستیم و تقریبا دو یا سه ماه آینده پنج جلد باقی مانده را آماده چاپ میکنیم. البته خیلی امیدوارم در مدت سه ماه این مجموعه 20 جلدی منتشر شود اما فکر نمیکنم طی سه ماه همه 20 جلد چاپ شود اما قطعا طی پنج ماه آینده مجموعه به طور کامل تجلید خواهد شد.
کار این پروژه با همکاری کدام استادان تالیف و تدوین شده و چند سال به طول انجامید؟
این کتاب 10 سال تحقیق و پژوهش 156 تن از استادان در مرکز را در برگرفته و مجموعهای تاریخی است که در نوع خود بینظیر بهشمار میرود. این مجموعه در حوزه تاریخ تالیف جامعی شامل تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران است که 5 جلد آن به مدیریت دکتر محمود جعفریدهقی و دکتر حسن رضایی باغبیدی و با همکاری زندهیاد نلسون ریچارد فرای، فراگنر از آلمان و جمعی دیگر از ایرانشناسان و بهویژه استادان ایرانی است.
این مرکز مجموعهای را با عنوان دانشنامه تهران منتشر کرده است، اکنون این مجموعه به کجا رسیده و در چه مرحلهای است؟
دو جلد از این مجموعه تا کنون منتشر و سه بار بازچاپ شده است و تا پایان امسال یک جلد دیگر آن آماده انتشار خواهد شد و این مجموعه به هفت تا هشت جلد خواهد رسید.
ویژگی این دانشنامه چیست و از چه بخشهایی تشکیل شده است؟
«دانشنامه تهران بزرگ» دانشنامهای تفصیلی و تخصصی است که به منظور تدوین مرجع جامع، موثق و ناظر بر تمامی جنبههای حیات مادی و معنوی تهران بزرگ طراحی شده و نخستین دایرهالمعارف محلی است که بیش از یکهزار و 300 مدخل در بخش شمیران، 500 مدخل در بخش تهران و ری، همچنین بيش از 100 تصویر را شامل میشود و از منابع و مراجع تهرانشناسی بهشمار میآید. «مواضع و عوارض جغرافیایی»، «آثار و بناهای تاریخی»، «رویدادهای تاریخی»، «شخصیتهای علمی، فرهنگی، دینی، سیاسی و ورزشی»، «نهادها و سازمانها»، «بیمارستانها»، «مدرسهها»، «دانشگاهها»، «سینماها»، «موزهها»، «نگارخانهها»، «انجمنها»، «کتابخانهها»، «ورزشگاهها»، «زورخانهها»، «نشریات و چاپخانههای قدیمی»، «بزرگراهها»، «بوستانها و فضاهای سبز»، «مسجدها»، «تکیهها»، «امامزادهها»، «گورستانها»، «کلیساها»، «کنیسهها»، «آتشکدهها» و «دیگر پرستشگاههای غیرمسلمانان» و «آداب و رسوم و فرهنگ عامه» سرفصلهای اصلی کتاب را تشکیل میدهند.
شنیدهایم که پروژهای با نام تاریخ و فرهنگ کرد در این مرکز درحال تدوین است، لطفا در این زمینه توضیحات بیشتری بدهید؟
کار نگارش این پروژه از چند سال پیش آغاز شده و تاکنون بیش از 143 مقاله توسط 130 متخصص، کردشناس ایرانی و خارجی تألیف شده و در بخش کردشناسی مرکز به مدیریت دکتر اسماعیل شمس، مراحل بررسی و ویرایش آنها در حال انجام است. تصمیم بر این است که این مقالات در 6 جلد تدوین شوند. جلد نخست به مباحث «قومشناسی و پراکندگی جغرافیایی کردها در ایران و جهان» اختصاص دارد. جلد دوم به «تاریخ کرد در عهد باستان»، جلد سوم و چهارم به «تاریخ کرد پس از اسلام» و دو جلد بعدی به مباحث «مردم شناسی، فرهنگ و فولکلور کرد» اختصاص مییابد. از این مجموعه، یک مجلد آن تا پایان سال برای انتشار آماده میشود و جلدهای بعدی هم امیدواریم در طول سال آینده به تدریج آماده چاپ شوند.
ضرورت انتشار چنین مجموعهای درباره تاریخ و فرهنگ کرد چیست؟
ضرورتهای انجام این پروژه را میتوان از سه بعد جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی توضیح داد. از نظر جغرافیایی مناطق کردنشین میان حوزه ایرانی، دنیای عربی و ترکی قرار دارند و امتداد جغرافیای ایران فرهنگ هستند. در گذشته کردها به هر جایی خارج از ایران رفته فرهنگ ایرانی و زبان فارسی را با خود بردهاند. به عنوان مثال ایوبیان کردتبار وقتی بر مصر و شام مسلط شدند زبان فارسی را در آنجا رواج دادند و شاهنامه فردوسی را به همت بنداری اصفهانی به عربی ترجمه کردند.
درباره ضرورتهای تاریخی انجام این پروژه هم توضیح بفرمایید؟
از نظر تاریخی، کردها از کهنترین اقوام آریایی هستند و تاریخشناسان آنها را بازمانده مادها میدانند که در کنار پارسها و پارتها ایران را بنیاد نهادند. تاریخ ایران به معنای آکادمیک و علمی عملا از دوره ماد آغاز میشود که بیشتر جغرافیای این دولت در مناطق کردنشین امروزی است. پس از آن هم از دوره هخامنشیان تا پایان دوره ساسانیان جز مقطعی کوتاه که بخشی از کردستان در ترکیه امروزی توسط رومیها اشغال شد تمام نواحی کردنشین در قلمرو جغرافیایی و اداری دولتهای ایران باستان بود و وقتی ایران و روم صلح کردند مرز این دو کشور در نواحی «دیاربکر، رها و نصیبین» تعیین شد که امروزه جزء کردستان ترکیه است. بنابراین تاریخ مناطق کردنشین در این دوران بخشی از تاریخ ایران است. پس از اسلام تا عصر صفوی این پیوستگی تاریخی همچنان برقرار بود تا در دوره صفوی به علل مذهبی و سیاسی بخش بزرگی از کردستان توسط عثمانیها تسخیر شد. البته هر چند کردهای آن طرف مرز از نظر جغرافیایی و سیاسی از ایران جدا شدند ولی از نظر فرهنگی و حتی زبانی پیوندهای خود را با ایران حفظ کردند. به طوریکه بسیاری از شاعران و نویسندگان کرد حتی در اواخر عهد عثمانی همچنان به زبان فارسی مینوشتند.
از نظر فرهنگی کردها با سایر ایرانیان تفاوت چندانی ندارند؟ دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
بله، همین طور است. بزرگترین نماد فرهنگی ایران، عید نوروز است که با همان شکوه و عظمتی که در ایران برگزار میشود در دیاربکر در کردستان ترکیه، سلیمانیه و اربیل در کردستان عراق و قامیشلو در کردستان سوریه برگزار میشود. از نظر فولکلور و مباحث زبانی هم مشابهتها و نزدیکیهای زیادی وجود دارد که ما به زودی در این مجموعه به آنها میپردازیم. پرداختن به این مباحث میتواند سبب پررنگ شدن اشتراکات و نقاط وصل مردمان کرد در هرجای جهان با ایران و تمدن ایرانی شود که دائرهالمعارف با توجه به این مهم انجام چنین پروژهای را در اولویت خود قرار داد.
جناب بجنوردی امروز شرایط حمایت دولت از پژوهشها و تالیفات مرکز بزرگ دائرهالمعارف اسلامی به چه شکل است؟
نسبت به دولت قبلی بسیار بیشتر شده است. در دولت قبلی فشار زیادی را متحمل شدیم، به طوری که در سال پایانی دولت دهم بودجه مرکز ما کاملا قطع شد و به نوعی میخواستند ضربه آخر را بزنند که من برای آقای دکتر علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نامه نوشتم و وی به کمیسیونهای مربوط به فعالیتهای پژوهشی دستور مستقیم داد که بودجهای برای مرکز اختصاص دهند و رونوشت این دستور را برایم فرستاد. در اینجا از حمایت رئیس مجلس تشکر میکنم.
با توجه به اینکه اکنون دائرهالمعارف فعالیتهای پژوهشی ضروری و بنیادینی درباره فرهنگ اقوام ایرانی برای تقویت وحدت ملی انجام میدهد چه توقعی از دولت دارید؟
ما مورد حمایت دولت هستیم و توجه دولت تدبیر و امید به فرهنگ بسیار زیاد است و در همین مدت کم، وزیر ارشاد شاید چهار مرتبه از مرکز بازدید کرده است که این نشاندهنده توجه ویژه دولت دکتر روحانی به مقوله فرهنگ است. زیرا از مرکز دائرهالمعارف میتوان به عنوان یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین مراکز پژوهشی در کشور نام برد.
چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۳ - ۰۸:۳۰
نظر شما