به مناسب 10 مهر زادروز مهرداد بهار، اسطورهپژوه و پژوهشگر باستان
پژوهشگری که دماوندوار در تحقیقات ایران باستان پای فشرد/ترجمهای از بندهش «خردي همه آگاه»
فرضيات علمي بهار درباره سرچشمههاي اساطير ايران همواره راهگشاي پژوهشهاي ايراني بوده، اگر چه پارهاي از برداشتهاي او با مخالفت برخي ديگر از اسطورهشناسان روبهرو شده است اما هر پژوهشگري كه در اين عرصه گام مينهد ناگزير است از آثار اين بزرگمرد بهره برد.
بهار 10 مهرماه 1308 به دنیا آمد و امسال هشتادچهارمین سالروز تولد این نويسنده، پژوهشگر و اسطورهشناس نامدار ايراني است. وي پنجمين فرزند شاعر بزرگ ايران ملكالشعراء بهار بهشمار میرفت. هر چند آوازه و اعتبار بهار نه به دليل پيوستگي به پدري شاعر و سرشناس، بلكه به سبب دانش گسترده و جايگاه برجسته علمي او بود.
بهار با ترجمه بندهش نیز بر اين چكاد، چندان استوار نبود
سختكوشي و دقت علمي بهار را ميتوان در ديباچهاي مشاهده كرد كه او بر ترجمهاش از «بندهش» نوشته است. بهار مينويسد: «از هنگامي كه تحصيل زبانها و فرهنگ ايران پيش از اسلام را آغاز كردم، با بندهش نيز آشنا شدم و در نزد استاد مقداري از آن را خواندم. از آن پس به هنگامي كه در صدد تهيه رساله دكتري بودم، رساله استاد بيلي را نيز سراسر خواندم و با ترجمه انكلساريا مقايسه كردم. ولي هنوز نارساييهايي بسيار در شناخت من از بندهش وجود داشت. واژهنامه بندهش نتيجه اين دوران كلنجار رفتن با بندهش و درنيافتن درست آن است. اما تسخير اين ستيغ استوار، پيوسته آرزوي من بوده است و از ستيز با اين صخرههاي رام ناگشتني هميشه لذت بردهام. هر چند هنوز هم با وجود انتشار ترجمه بندهش خود را بر اين چكاد، چندان استوار نميبينم.»
و در پايان فروتنانه ميافزايد: «شادم كه سرانجام، پس از بيست و اندي سال، توانستهام ترجمهاي از بندهش را بي ادعاي «خردي همه آگاه» تقديم كنم. اگر چه اين نيز چون ديگر ترجمههاي مترجمان قبلي بندهش ترجمهاي نهايي نيست. اما به هر حال گامي است احتمالا مثبت در راه واپسين خوانشها و ترجمههاي درستتر بندهش. چه خوش گفتهاند كه ديگران كاشتند و ما خورديم، ما نيز ميكاريم تا ديگران بخورند.»
بهار دماوندوار در تحقیقات ایران باستان پای فشرد
همين فروتني و تواضع علمي مهرداد بهار است كه دانشمندي مانند استاد ايرج افشار را واميدارد كه در ستايش او بنويسد: «مهرداد بهار فرزانه پژوهنده ايران دوستي بود كه در راه پژوهش، حقيقتجو و كمالطلب بود كه من از نبشتههاي ژرف، استوار و تازه بنياد او در زمينه فرهنگ و زبان ايران هماره بهرهوري داشتهام. او فرزند شايسته پادشاه شعر معاصر فارسي (ملكالشعرا بهار) بود كه دماوندوار در راه دامنهوري تحقيقات ايران باستان پاي افشرده است و بي گمان حق سترگ و تحسين برانگيزي بر ما دارد. مهرداد هم فروتن بود و هم دانشمندي تمام.»
بهار طرحي سترگ براي اساطير ايران داشت
دكتر ابوالقاسم اسماعيلپور درباره تحقيقات علمي و اسطورهشناسي مهرداد بهار ميگوید: «دكتر بهار طرحي سترگ براي اساطير ايران داشت كه برخي از رئوس مطالب آن عبارتند از اسطوره، اقوام و تطور فرهنگي ايران، منابع اساطير ايران، آفرينش، مردم، پايان جهان، بهشت و دوزخ در اساطير ايران، آيينها در ارتباط با اسطوره و بحث درباره كاركرد اسطوره و حماسههاي ايراني. در اين طرح گسترده او تنها توانست اساطير دوره ميانه ايراني را به سرانجام برساند و پژوهش او همه مراحل سهگانه اساطير ايران را در برنميگيرد. با اين حال تحقيقات او را ميتوان آغاز اسطورهشناسي ايران به شيوه علمي و دانشگاهي دانست.»
بهار طراح فرضيات علمي ارزشمندي در مطالعه اساطير ايراني
پژوهشهاي اسطورهشناسي در ايران با نام شادروان مهرداد بهار گره ميخورد كه سرتاسر عمر خود را به مطالعه در زمينه فرهنگ، اساطير و آيينهاي ايراني اختصاص داد و بنيانگذار طرحهاي علمي ارزشمندي در اين زمينه بود. وي طراح ديدگاههاي تحقيقي و فرضيات علمي ارزشمندي در مطالعه اساطير ايراني است كه بر ژرفا و عمق شناخت ما نسبت به فرهنگ ايراني تأثير بسياري نهاده است و پژوهشگري كه در اين عرصه گام مينهد ناگزير است از آثار اين بزرگمرد بهره برد.
نگاهی به کتاب بندهشن
بُنْدَهِشْن نام کتابی به زبان پهلوی است، که تدوین نهایی آن در سده سوم هجری قمری رخ داده است، نام این کتاب در فارسی به صورت بندهش هم آمده است. نویسنده (تدوین کننده نهایی) آن «فَرْنْبَغ» نام داشت، «بندهشن» به معنی «آفرینش آغازین» یا «آفرینش بنیادین» است. نام اصلی کتاب احتمالاً «زندآگاهی» به معنی «آگاهی مبتنی بر زند» بوده است، چنان که در ابتدای متن کتاب آمده است، این خود میرساند، که نویسنده اساس کار خود را بر تفسیر اوستا قرار داده است.
مطالب کتاب در سه محور اصلی است: آفرینش آغازین، شرح آفریدگان، نسبنامه کیانیان. از این کتاب دو تحریر موجود است، اولی موسوم به بندهشن هندی، که مختصرتر است، و دومی موسوم به بندهشن بزرگ یا ایرانی، که مفصلتر است. صفت هندی یا ایرانی از آن رو بر آن دو نهاده شده است، که نسخ اولی در هند استنساخ شده است و نسخ دومی در ایران.
نظر شما