به باور یکی از نویسندگان کتاب «سلفیگری در مصر» اشتباه اصلی منتقدانِ سلفیگری این است که این جریان را با وهابیت اشتباه می گیرند و حمله به سلفیها را با حمله به وهابیت آغاز می کنند. نویسنده کوشیده است تا تمایز میان این دو جریان را نشان دهد.
نویسندگان مقالات این کتاب، کوشیدهاند تا به شفاف سازیِ جریان سلفیگری بپردازند و از شایعاتی که حول این جریان وجود دارد باز دارند. گردآورندگان کتاب بر این باورند که اگر سابقاً انواع اتهامات ناروا بر جریان سلفیگری وارد می شد، امروز و با گسترش شبکه های ماهواره ای دینی، حتی سلفیها هم می توانند از اعتقادات خود دفاع کنند و شایعات پیرامون خود را بزدایند.
به باور یکی از نویسندگان کتاب، اشتباه اصلی منتقدانِ سلفی گری این است که این جریان را با وهابیت اشتباه می گیرند و حمله به سلفیها را با حمله به وهابیت آغاز می کنند. نویسنده کوشیده است تا تمایز میان این دو جریان را نشان دهد.
در این کتاب همچنین عنوان شده است که میان جریانهای مختلف سلفی گری نیز تمایز وجود دارد. به عنوان نمونه در قصه دموکراسی، برخی سلفیها آن را به طور کامل رد میکنند و آن را کفر میدانند، اما برخی دیگر، دموکراسی را به عنوان تنها گزینه موجود، فقط در حدی که منافعشان را تامین کند، قبول دارند.
نویسنده بر این باور است که مخالفانِ جریان سلفیگری، این وجوه اختلاف آراء میان جریان سلفی گری را هیچگاه بیان نمی کنند و دیدگاهی را که در دوران جدید بیشتر مورد انتقاد است به عنوان سلفی گری نام میبرند.
عدم دخالت در سیاست و موضع منفی نسبت به این مقوله نیز یکی دیگر از مواردی است که کتاب کوشیده شده تا خواننده را از این اشتباه در مورد سلفیه پرهیز دهد. از زبان یکی از رهبران سلفیه معاصر، عدم دخالت این گروه در سیاست اینگونه تشریح شده است: «سلفی ها از بیم تصویب باطل و هدر رفتن جان و مال و ریزهخواری در مقابل پُستها و موفقیتهای بسیار بی ارزش، خود را به کلی از فعالیت سیاسی دور و همزمان تاکید می کنند که هزینه فعالیت سیاسی این است که برادران وابسته به جریان سلفی را به طور قطع به زندان و بازداشت می کشاند و سپس کل جماعت دعوت را به خطر می اندازد.»
به اعتقاد نویسنده، علت اصلی عدم مشارکت سلفیه در امور سیاسی، جلوگیری از خونریزی و فساد در زمین است و از این حیث هیچ خرده ای بر این جریان وارد نیست.
موضع سلفیه در قبال احزاب نیز نکته دیگری است که باید تصحیح شود. به زعم نویسندگان این کتاب، سلفیه جدید با تشکیل حزب مخالفتی ندارد. به تعبیر یکی از سلفیون مصر: «انضمام به احزاب به خصوص احزاب سلفی با هدف تلاش برای اقامه دین خدا و عمل به واجبات شرعی و حفظ هویت اسلامی، از مصادیق تعاون بر نیکی و تقواست. البته حزب گرایی نکوهیده عبارت است از کمک به همدیگر بر اساس جاهلیت و تبلیغ آن؛ حال آنکه پیامبر (ص) از همکاری بر اساس باطل و تقلید کورکورانه نهی کرده است.»
کتاب سلفی گری در مصر میکوشد تا باورهای ناصواب رایج در مورد جریان سلفیگری را بزداید. نویسندگان مقالات این کتاب، نگاهی همدلانه به این جریان دارند و می کوشند تا سلفیهی واقعی را از آنچه که در شبکههای رسانه ای مطرح میشود، متمایز کنند.
باید این کتاب را خواند و دید آیا می توان صورت نازیبایی را که از این جریان وجود دارد تعدیل کرد یا خیر؟ کتابی که میتواند دیدها را نسبت به جریان سلفیگری متمایز کند.
این کتاب را صغری روستایی ترجمه کرده و انتشارات اندیشه سازان نور در 225 صفحه و در 1000 شماره به چاپ رسانده است.
نظر شما