به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) «مهمان مامان» در قالب داستانی بلند، همدلی، دوستی و صمیمیت در بین چند همسایه و کمک کردن به دیگران در زمان سختی را به تصویر میکشد.
این داستان روایتگر خانوادهای در جنوب شهر است که قرار است میزبان عروس و دامادی از فامیل نزدیکشان باشند. این خانواده وضعیت مالی خوبی ندارند و همسایهها برای پذیرایی آبرومند به کمکشان میآیند.
دربخشی از این کتاب می خوانیم:«بهاره قرصها و کپسولها و شیشههای شربت را از پشت آینه شمعدان برداشت، ریخت تو کیسه پلاستیکی. گوش تیز کرد. صدایی شنید. صدای ماشین بود. تو کوچه پیچید، ایستاد.
امیر، آمدند. بدو برو در را باز کن!
صدای مادر از تو اتاق پشتی آمد
نه، نه، نرو. صبركن!
امیر گفت :حالا چه کار کنم؟ برم يا نه؟
روی شیشه در اتاق روزنامه خیس كشید. مادر دستپاچه بود و حرص می خورد. از اتاق پشتی بیرون آمد. پارچهای توری دستش بود.
صبرکن، خودشان در می زنند. خدا کند زود نیایند. از باباتان که هنوز خبری نیست. کی بوده تلفن زدم به کارخانهشان که هر کاری دارد زمین بگذارد و بیاید...»
داستان بلند مهمان مامان برای نخستین بار در سال 1380 از سوی نشر نی منتشر شد و داریوش مهرجویی، کارگردان سینمای ایران هم در سال 1382 فیلمی سینمایی به همین نام از این داستان هوشنگ مرادی کرمانی اقتباس کرد. این اقتباس با استقبال تماشاگران روبهرو شد و از سوی هیات داوران بیست و دومین جشنواره فیلم فجر به عنوان بهترین فیلم انتخاب شد.
چاپ دوازدهم داستان بلند «مهمان مامان» در 96 صفحه، با شمارگان یکهزار نسخه و بهای هفتهزار تومان از سوی نشر نی منتشر شده است.
دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۳ - ۰۶:۰۰
نظر شما