خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ـ سعیده محبی: آمنه ودود، مولف آمریکایی کتاب «قرآن و زن» که خود در بیستسالگی به اسلام گرویده در اين کتاب کوشیده تا از طریق بازخوانی متن قرآن مطابق با فهم و انتظارات زنان در دنیای جدید به تفسیری نو از برخی مفاهیم و احکام اسلامی درباره زنان دست یابد زیرا به زعم او بیعدالتی در مواجهه با زن در تاریخ سنت اسلامی، نشات گرفته از این واقعیت است که زنان سهمی در فهم و تفسیر قرآن نداشتهاند و در نتیجه، همه مفاهیم و احکام اسلامی برآمده از قرآن مطابق با نیازها و دغدغههای مردان شکل گرفته است. این گزارش نگاهی دارد به بازخوانی متن قرآن از منظر یک زن نومسلمان.
نفی مردسالاری؛ نه برای ایجاد زنسالاری
« قرآن و زن» در اصل رساله دکتری آمنه ودود ــ آمریکایی نومسلمان آفریقاییتبار ــ است. او که متولد سال 1952 است و نامش پیش از اسلام آوردن «مری تسلی» بوده در سال 1972 اسلام آورد و پس از دریافت دکتری مطالعات اسلامی از دانشگاه میشیگان درسال 1988، مشغول تدریس مطالعات قرآنی در مالزی شد و درسال 1992 نحستین کتابش یعنی «زن و قرآن» را منتشرکرد؛ کتابی که دغدغه نویسندهاش پاسخ به نقدها و سوالاتی است که غیرمسلمانان غرب در برابر قرآن طرح میکنند و تصویری از اسلام به دست میدهند که در آن زن موجودی ذاتا فروتر از مرد و تابع او به حساب میآید. با این همه خود در بخش نتیجهگیری، کتاب به این نکته تاکید دارد که اگر مردسالاری را زیر سوال میبرد نه برای ایجاد زنسالاری است که برای ایجاد نظام برابریطلبانه و مشارکتی کارآمد است.
«هدف من این نبوده که از تعریفی از برابری زن و مرد دفاع کنم که جهانبینی بسیار محدود مردمحور را استمرار دهد یا دگرگون سازد؛ این جهانبینی که طبق آن هر آن چه مردان میکنند هنوز هم به عنوان الگویی که مبنای فهم ارزش اجتماعی و عدالت است به کار میرود.»
آمنه ودود که هرگز خود را فمینیست نمیداند بر خلاف نظر بسیاری از فمینیستها قایل به تفاوتهای میان زنان و مردان است اما این تفاوتها از دیدگاه او منشأ ارزشگذاری نیستند.
الگویی منطبق بر هرمنوتیک توحیدی
ودود شاگرد فضلالرحمان و تحت تأثیر اندیشههای روششناسانه اوست و به همین دلیل تلاش کرده است تا در کتاب «قرآن و زن» الگویی هرمنوتیکی را که متأثر از دیدگاههای فضلالرحمان بوده است، برای فهم قرآن ارائه کند؛ روشی که آن را «هرمنوتیک توحیدی» مینامد. مطابق این روش، جهانبینی واحدی بر قرآن حاکم است که هر مسالهای را در قرآن باید در قالب این جهانبینی فهمید. به نظر او روششناسی فهم قرآن باید با سه جنبه از متن سروکار داشته باشد؛ فضایی که متن در آن نوشته میشود، ساختار نحوی متن و جهانبینی متن.
جهادی برای ورود به حوزه خطرخیز جنسیت
ودود پژوهش درباره قرآن و زن را از سال 1986 آغاز کرد؛ در روزگاری که به گفته خودش از اهمیت قرائتی تماما زنانه از قرآن غافل بوده و نمیدانسته که چطور میشود چنین قرائتی را ارائه کرد. از اینرو یکی از اهداف او در این پژوهش به دست دادن معیاری مشخص برای ارزیابی این است که وضعیت موجود زنان در فرهنگ مسلمانان تا چه حد بیانگر جایگاه زن در جامعه از نگاه اسلام میتواند باشد. او برای ارائه این معیار به سراغ قرآن رفت که به اعتقادش موثقترین مرجع موجود در میراث اندیشه اسلامی است و میشود از قرآن به مثابه سنجهای در بررسی اسلامی بودن یا نبودن وضعیت زنان درجوامع فعلی مسلمانان استفاده کرد. او در بخشی از پیشگفتار کتاب آورده است: «از آنجا که زنان در بیشتر جوامع مسلمان ــ خواه مسلمانان در اکثریت باشند یا دراقلیت ــ به اندازه مردان مهم انگاشته نمیشوند، زنان مسلمان از موقعیت مساوی با مردان برخوردار نیستند. اگر عملکرد مسلمانان بهواقع حکایتکننده دیدگاه اسلام باشد، پس باید گفت در اسلام مرد و زن با هم برابر نیستند. اما من نشان دادهام که حتی اگر در قرآن اشارهای صریح به عدم تساوی زن و مرد وجود داشت، قبول آن میتوانست لازمه ایمان به اسلام تلقی شود. خدا را شکر، هرچه بیشتر در قرآن تحقیق کردم، فارغ از قید و بند قرنها قرائت جنسیتمحور و تمایلات فرهنگی عربی ـ اسلامی، بیشتر یقین کردم که در اسلام زن از جهت آغاز پیدایش و از نظر کیهانشناختی، آخرتشناختی، روحی و معنوی، انسان کامل و برابر با همه انسانهایی است که خدا را پروردگار، محمد (ص) را پیامبر و اسلام را به مثابه دین پذیرفتهاند. برابری زن و مرد که نتیجه مطالعات من در قرآن بود به قدری خیرهکننده بود که به انتشار کتاب قرآن و زن انجامید.» کتابی که به تعبیر نویسندهاش جهادی بود در ورود به حوزه خطرخیز جنسیت و دروازهای برای ورود وی به گفتوگو درباره حقوق در عرصه اسلامی و جهانی.
جانبداری از قرآن دربرابر سنت
«چرا این کتاب در بررسی موضوع جنسیت فقط متمرکز بر قرآن است و نقش سنت در این بین چه میشود؟»
این سوالی است که به گفته ودود همواره توسط مسلمانان بارها از او پرسیده شده و وی دو پاسخ صریح برای آن دارد و عنوان میکند: «یکی این که این کتاب ... درباره زن در اسلام نیست بلکه دقیقا درباره همان چیزی است که در عنوانش آمده است، یعنی قرآن و زن به عنوان یک مفهوم. اگر چه این کتاب بخشی از یک دغدغه مهمتر درباره فهم اسلام و زن است، اما از میان نظامهای فکری در اندیشه اسلامی بر نظامی خردگرایانه تاکید دارد. پیش از آن که دو ویژگی زن و جنسیت با هم درآمیزند و تصویر کاملی را به دست دهند، هریک از این دو باید جداگانه توضیح داده شوند. از این رو برای بررسی موضوع زن و جنسیت، تمرکز خود را روی قرآن محدود میکنیم تا به کارایی مطلوب دست یابیم.»
و پاسخ دوم که به تعبیر نویسنده مناقشهانگیزتر است این است که «با این که من نقش پیامبر را هم در مورد وحی، آن گونه که در اسلام فهم میشود، و هم درشکلگیری فقه و قوانین اسلامی بر پایه سنت پیامبر یا رفتار معیارین او، میپذیرم، برای قرآن اهمیت بیشتری قائلم؛ و این با فهم متعارف از مصونیت قرآن در مقایسه با تعارضات و اختلافات تاریخی درباره منابع حدیثی سازگار است. بهعلاوه، من هرگز نمیپذیرم که برابری میان زن و مرد که در قرآن دیده میشود از جانب پیامبر [ص] نسخ شده باشد. اگر چنین تعارضی وجود داشته باشد، من جانب قرآن را میگیرم.»
... و به نبرد ادامه میدهم
انتشار کتاب «قرآن و زن» با واکنشهای متفاوتی روبهرو شده است تا آنجا که حتی از آمنه ودود به واسطه مخالفتش با وضع موجود به عنوان مخالف با اسلام نام برده شده است و عدهای در این میان به توهین متوسل شدند یعنی به جای رد منطقی و انتقاد از نقاط ضعف «قرآن و زن»، مولفش را «غربی» خواندند و «فمینیست».
«...«غربی» میتواند به این معنا باشد که من فقط میتوانم آن کسی باشم که هستم: دختری از غرب، زادهشده و بزرگشده آمریکا از تباری آفریقایی. اما این [از ديدگاه مخالفان] در واقع به معنای «ضد اسلام» است. «فمینیست» هم [از سوي مخالفان] به معنایی مشابه «ضداسلام» گرفته میشود. هيچ اشارهاي به تعريف «فمينيسم» به منزله عقيدهاي بنيادين مبني بر اين كه زنان انساناند نميشود. من هرگز عنوان فمینیست ــ با هر تعریفی ــ را برخود نمیگذارم، اما این هم مانع از این نشده است که دیگران مرا با چیزی غیر از نامم ــ یا با بار مثبت يا منفی ــ بخوانند، به نحوی که گویی من انسان محسوب نمیشوم. در نزاع برای برابری جنسیتی، آنها که از دروازه وضعیت موجود مسلمانان محافظت میکنند گاهی بهشدت در برابر مطالبه عدالت واکنش نشان میدهند. خندقها عمیق و جنگ اغلب ناعادلانه است اما انگیزه من برای ورود به نبرد، غیرقابل مذاکره است. ... کسی نمیتواند در مواجهه با بیعدالتی بیرون از گود بایستد و همچنان مسلمان کامل یا خلیفه کامل تلقی شود. من مسئولیت را پذیرفتهام و به نبرد ادامه میدهم.»
آن چه در این کتاب میخوانید
ودود برای تالیف این کتاب از ترجمه «محمد مارمادوک پیکتال» و در چند مورد از ترجمه «یوسف علی» از قرآن استفاده کرده، هر چند اعتراف میکند که در مواردی خود دست به تغییراتی جزئی در ترجمه زده است. کتاب در فصل اول مروری است بر برخی مسائلی که لازمه تحلیلی مشروط از خلقت انسان است. نویسنده درفصل دوم نگاهی به نقشهای مختلفی که بعضی ازشخصیتهای مهم زن در قرآن داشتهاند، دارد. او ضمن این فصل تاثیر این نقشها را بر تلقی از نقشها و عملکردهای «مناسب» زنان درجوامع اسلامی تحلیل کرده است و طی آن اشارات جامعه شناختی قرآن به زن عرضه شده است. در فصل سوم کتاب میان تاکید قرآن بر مساوات و برابری به هنگام گفتوگو درباره آخرت و هدف کلی آن که همان انصاف و عدالت است، ارتباط برقرار شده است. و بالاخره مولف درفصل چهارم تحلیلی فلسفی از جنسیت ارائه میکند تا از این طریق توان بالقوه قرآن را در غلبه بر سادهانگاری بیش ازحد تفاسیر سنتی که استعداد زن را سرکوب کردهاند را نشان دهد.
کتاب «قرآن و زن؛ بازخوانی متن مقدس از منظر یک زن» برای نخستین باردرسال 1393 توسط موسسه انتشارات حکمت با ترجمه اعظم پویازاده و معصومه آگاهی در هزار نسخه به بهای 12 هزار تومان روانه بازار شده است.
دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۳ - ۰۷:۴۵
نظر شما