شنبه ۱ شهریور ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۵

رضا جولایی در نشست نقد رمان «سوءقصد به ذات همایونی» با بیان این‌که ادبیات ما باید خوانده و دیده شود اظهار کرد اثر ادبی در برهوت خلق نمی‌شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) رضا جولايي، نویسنده «سوء قصد به ذات همایونی» در بخشی از نشست نقد این کتاب که با حضور وی و مجتبی گلستانی برگزار شد، اظهار کرد: ادبيات بايد ديده و خوانده شود و هیچ اثر هنري و ادبي در برهوت خلق نمی‌شود. خلق این رمان علی‌رغم ساختار اوليه آنچنان به جلو رفت و شكل گرفت كه شايد بتوانم ناخودآگاهم را باعث شكل گيري و ادامه اين داستان بدانم. چرا كه بسياري از وقايع و حكايت ها و برخوردها در طول داستان خود به خود به‌وجود آمد.

جولایی ادامه داد: بسياري از كتاب‌هاي تاريخ معاصر را خوانده‌ام و اتفاقات و تاريخ آن را در ذهن خود ثبت كرده‌ام. آنگاه شخصيت‌ها را وارد اين عرصه تاريخي كردم. نوشتن آن دو سال طول كشيد و چيزي در همين حدود نيز مقدمات چاپ انتشار آن زمان برد.
 
«سوءقصد به ذات همایونی» یکی از 10 رمان برتر ایران

 مجتبي گلستاني هم در ابتدای این جلسه گفت: بدون شک «سو قصد به ذات همايوني» جزو 10 رمان برتر تاريخ ادبيات ايران قرار دارد، چرا كه علي‌رغم انتشار اين اثر در نيمه دهه 70  دو دهه دیگر با سربلندي دوام آورده است. این اثر اكنون مورد توجه بسياري از منتقدان و مخاطبان قرار گرفته و اين خود اولا نشانه كار ماندگار و بزرگ رضا جولايي است و ثانیاً رشد و بالندگي نقد كتاب در دو دهه اخير را نشان می‌دهد.

 گلستانی با بیان سه دیدگاه متفاوت درباره روایت‌های تاریخی ادبیات داستانی، توضیح داد: نخست رمان‌هاي تاريخي است مانند «بينوايان»، «جنگ و صلح» و «داستان دو شهر» كه نويسنده ضمن وفاداري به متون تاريخي و پايبندي به روايت‌هاي قطعي و صريح تاريخ به بيان داستان خويش مي‌پردازد.

این منتقد ادبی ادامه داد: گروه دوم رمان قرن بیستمی‌اند که بیشتر برای بيان وقايع تاريخي نوشته شده‌اند و هدف‌شان توضيح دقيق تر تاريخ با جزئيات آن براي  مخاطب است. رابطه متقابلي بين تاريخ و ادبيات در اين آثار وجودد دارد كه بيشتر تاريخ در پس زمينه قرار دارد. مانند رمان «زنگها براي كه به صدا در مي آيند» نوشته ارنست همینگوی يا «قطار به موقع رسيد» اثر هانريش بل.

گلستانی درباره دیدگاه سوم روایت‌های تاریخی ادبیات داستانی، اظهار کرد: نوعی از روايت تاريخي وجود دارد كه با دو گونه دیگر متفاوت است و تمایز آن‌ها اين است كه مرز بين تاريخ و داستان برداشته مي‌شود و نويسنده روايتي از تاريخ را بيان مي‌كند كه گويا اين روايت همان روايت قطعي تاريخي است.

گلستانی ادامه داد: هرچه از تاريخ  وجود دارد نوعي روايت است كه با نفس واقعه تاريخي به تفاوت دارد و هر كسی تاريخ را با روايت خود ثبت و ضبط  كرده است . وقتی که روايت قطعي از تاريخ وجود ندارد نويسنده نيز مي تواند بگويد آنچه من مي‌نویسم، خود عين تاريخ و روايت تاريخي است. به هر حال هر نوع روايت از تاريخ، به نوعی ساختگي است كه با عين تاريخ متفاوت است.

وی درباره قالب چنین روایاتی گفت: اين نوع روايت ادبي را مي توان فرا داستان تاريخ گرا ناميد. ما در اين آثار با متني مواجهیم كه در آن تقابل بين روايت واقعي و روايت خيالي باعث به وجود آمدن نوعي آگاهي در داستان شده است كه ما آن را آگاهي فرا داستان مي‌ناميم كه عملاً تفسير آن در خودش وجود دارد. در اين نوع روايت ديگر تاريخ در پس زمينه نيست بلكه خود روايت است. مانند «وقتي نيچه گريست» که مواجهه فرويد و نيچه است .

گلستانی افزود: اثر مهم دكتروف به نام «هومر و لنگلي» نيز نمونه برجسته‌اي است كه مي‌توان تاريخ نيويورك در دوران معاصر را با روابط دروني پيچيده آن در خلال روايت داستان درك كرد .

 گلستاني درباره رمان «سو قصد به ذات همايوني» اظهار کرد: این اثر يك فرا داستان تاريخ‌گرا است. در شروع داستان راوي داناي كل است و صحنه وقوع ترور را با تمام جزئيات و در زواياي گوناگون براي خواننده كاملا تشريح مي كند. در اينجا نويسنده با روايت قطعي و غير قابل تغيير تاريخ، ما را آماده مي‌كند تا در فصل‌های بعدي بتوانيم همه اتفاقات و شخصيت‌ها را دنبال کنیم و روايت استادانه فرا داستان او را پي بگيريم.

وی با مطرح کردن این پرسش که آيا همه اين وقايع در دنياي واقعي براي شخصيت هاي داستان رخ داده است؟ توضیح داد:حضور شخصيت هاي مهم و برجسته تاريخي با قهرمانان و شخصيت هاي داستان، توانسته حضور آنها را در رمان باور پذير كند و آنان را در تار و پود داستان قرار دهد و جزئي از روايت  نويسنده از تاريخ شوند.

مجری برنامه بوطیقا اضافه کرد: «سوء قصد به ذات همایونی» علي‌رغم تمام كج فهمي‌ها توانست ادبيات ما را بارورتر كند و به عنوان يك الگوي داستاني مورد توجه ديگر نويسندگان قرار گيرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها