کتاب «اينترنت و جامعه، نظريه اجتماعي در عصر اطلاعات»، اثر کریستین فاکز است. این کتاب درباره زمینههای تعاملی اینترنت و تاثیر آن در جامعه کنونی صحبت میکند. اسماعیل قدیمی، مولف و مدرس دانشگاه که مشغول ترجمه این کتاب است در نوشتاری به بررسی این اثر پرداخته است.
او در مقدمه کتاب ميگويد که اين اثر هدفش پاسخ به اين سؤال است که اينترنت چطور زندگي و جامعه ما را متحول کرده است؟ آثار مثبت آن کدامند؟ جنبههاي منفي آن چطور؟ چه فرصتها و خطراتي براي توسعه جامعه و سامانههاي اجتماعي دارد؟ نویسنده اين کتاب ميکوشد به خواننده کمک کند تا پاسخهاي خود به اين پرسشها را بيابد. هدف عمده کتاب حاضر به دست آوردن ادراکي نظريهاي از مناسبات جامعه و اينترنت است. مشکلي که اين کتاب جستجو ميکند اين پرسش است که جامعه و اينترنت چطور نيازمند ايجاد موقعیتی هستند که در آن از خطرات احتمالي براي کاربران پرهيز و به حداکثر رسيدن رضايتهاي مردم در اينترنت تضمين شود.
محتوای کتاب
در فصل دوم که گزاره خود-سازماندهي به عنوان نظريه بنيادي معرفي ميشود که ميتواند بعدها براي مفهوم سازي روابط اينترنت و جامعه بهکار رود و به انديشهورزي ديالکتيکي پيوند بخورد. اين انديشهها بهعنوان قالب نظريهاي مورد استفاده قرار ميگيرند که نهفتههاي اخلاقي دارند و سپس استفاده از مفهوم خود-سازماندهي در نظريههاي نوليبرال نقد شده و گزاره جايگزين آن بهعنوان کارگزار نظاممند همکاري بسط داده ميشود.
فصل سوم يک الگوي کلي از جامعه معرفي ميشود و نقش همکاري و رقابت در جامعه مدرن روشن ميشود. اين الگو بهعنوان زمينهاي براي واکاوي اينترنت و جامعه در فصلهاي پيوسته به آن خدمت ميکند. همچنين ضمن بحث درباره مفهوم نيکلاس لوهمان از سيستمها و خود-مرجعي، بنيادهاي يک نظريه پويا گذاشته ميشود. فصل چهارم که در آن خيزش سرمايهداري اطلاعاتي چندمليتي مورد توجه قرار ميگيرد، گزاره اينترنت بهعنوان يک سيستم فني-اجتماعي مورد بحث و تفسير قرار گرفته و ريزگويي ميشود. با توجه به اينکه دو مقوله (اينترنت و جامعه) در فصلهاي یکم تا چهارم به شکل مستقلي شرح داده شده و روشن ميشوند، روابط و مناسبات آنها در فصلهاي پنجم تا نهم مورد بحث قرار ميگيرند.
جستارها از مناسبات اينترنت و جامعه ابتدا به شکل انتزاعي مطرح و سپس با شواهد تجربي به واقعيت کشيده ميشوند. در فصل پنجم پرسش اين است که ما در چه جامعهاي زندگي ميکنيم و کدام مفهوم کليدي بايد براي تحليل بهکار رود؟ در اين فصل گزارههاي سرمايهداري چندمليتي اطلاعاتي و سرمايهداري شبکه چندمليتي معرفي ميشوند. اين فصل تحت عنوان پوياييهاي اينترنت اجتماعي پيبندي شده است. در اين فصل همچنين اين موضوع که چرا اينترنت بهعنوان يک سيستم پويا شناخته شده، بحث شده و شبکه جهانگستر ابتدايي و سپس شکلهاي جديدتر آن شرح داده ميشود.
در پيشگفتار کتاب که آن را «پروفسور هافکرچنر» استاد دانشگاه سالزبورگ نوشته، آمده است:« موضوع اينترنت و جامعه يک رشته پژوهشي در حال ظهور و رشد است که با همگرايي ديگر رشتههاي دانش اجتماعي و انساني مانند جامعهشناسي فناوري، مطالعات رسانههاي نوين و انفورماتيک (دانش پردازش اطلاعات و آگاهشدن) اجتماعي دوره نابالغي خود را سپري ميکند».
رهیافتی یکپارچه در کتاب
اين کتاب رهيافتي يکپارچه را از طريق ترکيب دو زمينه نظريهاي متفاوت جستجو ميکند. از يک سو، يک تغيير انگاره در ميان دانشها از جمله دانش اجتماعي و انساني به وجود آمده که بر اثر يافتههايي در دانش ترموديناميک، در خصوص سيستمهاي باز، پويا، غيرخطي، پيچيده و خودسازماندهنده آغاز شده است. بر اين اساس، مفهوم خود-سازماندهي ميتواند بر شکاف ميان رهيافتهاي نظريه سيستمها و نظريه کنش در حوزه نظريه و دانش اجتماعي پل بزند.
سرمایهداری در عصر اینترنت
از سوي ديگر، اين يک واقعيت است که بسياري از نظريهپردازان و پژوهشگران در زمينه جامعه اطلاعات، بهويژه، منتقدان مفهوم جامعه اطلاعات آبشخور مارکسي (الهامگيرندگان از مارکس) دارند.
کريستين فاکز ادعا ميکند که برخي پيداشتهاي مارکسيستي همچنان معتبرند، درحاليکه برخي ديگر نيستند. او نشان ميدهد که از طريق درهمآميختن کامل دو خط فکري، يک قالب يا چارچوب نظريه اجتماعي کلگرا ميتواند پديد آيد و سرمايهداري در عصر اينترنت را درک و تفسير کند.
اين چارچوب نظريهاي، بهوسيله انبوههاي از جزئيات تجربي موجود در ادبيات موجود که همه جنبههاي ضروري جامعه از اقتصاد گرفته تا امور سياسي تا فناوري و نيز زيست پيرامون را دربرميگيرد، تبلور مييابد. دادههاي مربوط به ملاحظه تاثير اينترنت بر هريک از اين زيرسيستمها بر تشديد جلوههاي ويژه سيستم از مخاصمه مشخص ميان همکاري و رقابت گواهي ميدهد.
اينترنت ميتواند بهعنوان يک حلال فناورانه در ستيزهاي اجتماعي تفسير شود. در انجام چنين کاري دادهها تنها نتيجه منطقي و عملپذير را براي راهنمايي کنش پيشنهاد ميدهند: يک گرايش فعالانه به سوي شکلدادن به اينترنت براي يک جامعه اطلاعات جهاني و قابل پاسداري که فرصتهايي را براي همه در مشارکت و زيستن در درازمدت فراهم ميکند.
نقش اینترنت در جامعه امروز
نويسنده در مقدمه کتاب با شرح نقش و جايگاه اينترنت در جامعه امروز مدعي ميشود که اينترنت در زندگي روزمره همهجا حاضر است. او ميگويد در اينترنت ما به جستجوي اطلاعات ميرويم، براي مسافرتها نقشه ميکشيم، روزنامه و مقاله ميخوانيم، با ديگران به وسيله يارانامه، پيامرساني فوري، اتاقهاي گپ، رايانه فونها، تابلوهاي بحث، ليستهاي نامه رساندن، ويدئوکنفرانس ارتباط برقرار ميکنيم؛ ما به موسيقي و راديو گوش ميدهيم، ويدئوها را تماشا ميکنيم، کالاهاي مختلف حراجي را سفارش داده يا ميخريم، بلاگهاي خود را مينويسيم و در بلاگهاي ديگران شريک ميشويم.
با استفاده از اینترنت، ما ديگران را ملاقات و با آنها بحث ميکنيم، ياد ميگيريم که ديگر مردم را بشناسيم، عاشق شويم، دوست شويم يا روابط صميمانه را توسعه دهيم؛ ما تماس با ديگران را حفظ و به آنها اعتراض ميکنيم، به سايتهاي دولتي دسترسي داريم، خيلي چيزها ياد ميگيريم که پيشتر امکان نداشت، بازي ميکنيم، در ويکيها با يکديگر معلومات و دانايي ايجاد ميکنيم، انديشهها، تصويرها و ويدئوها را شريک ميشويم، ما نرمافزارها و ديگر دادههاي ديجيتالي را بارگيري مي کنيم و همچنين ميتوانيم با استفاده از اينترنت احساس گمشدگي، گمراهي، نارضايتي، ترس، خستگي، تنش، ازخودبيگانگي و تنهايي و مانند اينها را بيان کنيم.
اینترنت چه نوع سیستم ویژهای دارد؟
از ديگر سؤالاتي که در کتاب به آنها پاسخ داده ميشود میتوان به اينترنت چه نوع سيستم ويژهاي است؟ ما در چه نوع جامعهاي زندگي ميکنيم؟، شبکهها و دانايي کدام نقش را در جامعه ايفا ميکنند؟ و همکاري و رقابت در بومشناسي چه نقشي بازي ميکنند؟ در ادامه کتاب، همکاري و رقابت چه نقشي در اقتصاد دارند؟
فاکز، در این کتاب به سوالات دیگری مانند همکاري و رقابت چه نقشي در امورسياسي برخط دارند؟ و همکاري و رقابت چه نقشي در فرهنگ سايبري به عهده دارند؟ پاسخ میدهد.
نويسنده نتيجه ميگيرد که گزاره سيستمهاي خود-سازماندهنده مناسبترين قالب نظريهاي براي اين کتاب بوده است. سيستم خود-سازماندهنده بر پايه منطق بهطور پويا نظم را هم در درون خود و هم بيرون از خود توليد و بازتوليد ميکند. اين سيستمها که از همکنشي پوياي اجزاي خود برخوردارند، ديالکتيکي يا خودانتقاد، خودارزياب و خودکنترل هستند. در واقع اينترنت تجلي ارتباطي سيستمهاي سرمايهداري چندمليتي است که دست پنهان بازار آن را مديريت ميکند و مطالعه اين پديده جز با رويکرد انتقادي و منطق ديالکتيکي و توجه به مناسبات مبتني بر رقابت و همکاري ميسر نيست.
نظر شما