چهارشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۹:۲۶
فیس بوک وقایع غزه را شبیه دوران مشروطه کرد

شرکت کنندگان در نشست «خبررسانی در شبکه های اجتماعی» دیدگاه های مختلف و جالبی را درباره این پدیده نوظهور مطرح کردند. کارشناسی می گوید: «رفتن به فیس بوک مانند رفتن به میدان شهر و خبر گرفتن از مردم آنجا است» و کارشناسی دیگر معتقد است «این شبکه ها فشاری مثبت را برای رسانه ها ایجاد می کنند که سبب می شود رسانه ها ناچار به ترک خود سانسوری و پنهان کاری شوند».

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در نشست «خبر رسانی در شبکه های اجتماعی» که صبح امروز با حضور محمد سلطانی فر، الهام باقری، مریم سلیمی، رضا کیمیایی،حسین امامی، احسان پوری، یونس شکرخواه و حسن نمک دوست در دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها برگزار شد. سخنرانان مباحث مهم و تازه ای را در زمینه جایگاه و تاثیر شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک در ساز و کار رسانه های رسمی ارائه کردند. کلیت مباحث حول حضور انکار ناپذیر این فضاهای اجتماعی در عرصه رسانه و خبر طرح شد و این مباحث منجر به اظهاراتی متضاد، مؤیّد و گاهی مکمل یکدیگر شد.

در ابتدا دکتر محمد سلطانی فر دانشیار گروه علوم ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی و مدیر مسئول و سردبیر فصلنامه رسانه، چالش محوری جلسه را چنین معرفی کرد: شبکه های اجتماعی چقدر می توانند در شبکه های خبررسانی موثر باشند؟ آیا می توانیم از این شبکه ها بعنوان جریان سازهای اصلی (مین استریم) فضاهای خبری یاد کنیم؟ چگونه می توانیم اینها را موثق دانسته و در دایره خبر به کار بریم. 

وی ادامه داد: با توجه به اینکه در این فضا هر مخاطبی می تواند خبر حتی نادرستی را منتشر کند، تشخیص اعتبار و وثوق آن چگونه می تواند ممکن شود؟ چگونه می توانیم سواد رسانه ای و ضرورت بررسی میزان وثوق و اعتبار خبر در شبکه های اجتماعی را آموزش دهیم؟

آزادی بیان: اولین تفاوت فیس بوک با رسانه های رسمی

دکتر الهام باقری
استاد دانشکده خبر موضوع بحث خود را «زبان و ادبیات خبر در شبکه های اجتماعی» عنوان کرد و با بیان اینکه زبان خبرنویسی در این شبکه ها به شدت تغییر کرده و بسیار متفاوت از رسانه های رسمی شده، عنوان کرد: تاثیر شبکه های اجتماعی در حوزه های مختلف آشکار است اما آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفته، بخصوص در مورد فیس بوک این است که زبان و ادبیات رواج یافته،به سمت و سویی می رود که کنترل آن به کلی از دست خارج شده است. 

وی با اشاره به این که اولین تفاوت فیس بوک با رسانه های رسمی در آزادی بیان است گفت: خبرهای این شبکه ها با سرعت زیادی نوشته و منتشر می شوند. مانند خبرهای رسمی که ماهیتا باید چنین باشند؛ اما تفاوت مهمی در کار است و آن این است که مثلا در فیس بوک بلافاصله بعد از کار شدن خبر، ادبیات مربوط به آن هم تولید می شود. در همین بمباران غزه خبر کار می شد و بعد از آن شعر و ادبیات نوشته می شد. 

باقری افزود: این مسئله ای است که در رسانه های رسمی اصلا مورد توجه قرار نمی گیرد. وضعیت اخیر یاد آور جریان های خبری دوران مشروطه است که شب خبر تولید و صبح شعر آن در میادین و خیابان ها شنیده می شد. در واقع فیس بوک هم چنین کاری را پیدا کرده است.

فیس بوک خشونت زا است
وی در توضیح مختصات فکری زبان فیس بوک (که آزادی بیان از شاخه های آن است) عنوان کرد: هابرماس معتقد است در نظام های سرمایه داری دو مفهوم باعث تغییر می شوند: اول فضای عمومی و دوم گفتگوی عمومی. نکته مهم اینجاست که هر چه گفتگوها بزرگتر شوند، نقد ساختاری رشد می کند و این جریان به سمت دموکراسی پیش می رود. زبان تولید شده در اینجا وبژگی های خاصی را دارد که اتفاقا به زبان خبر نزدیک است؛ کوتاه، روشن و سریع. 

الهام باقری در ادامه درباره خشونت ها و طنزهای تولید شده در فضاهای فیس بوکی بیان داشت: سرعت بالای تولید متن در این فضاها که غالبا متن بلند را برنمی تابند، تنش زا هم هست و اولین واکنش به همین تنش زایی خشونت است. در کنار این خشونت طنزهای خاصی هم ایجاد شده اند که خود جریان ساز بوده اند و این حرکت ها آنقدر تند و موثر هستند که فکر نمی کنم بتوان قاعده بندی شان کرد. 

وی نکته مهم دیگری را نیز یادآور شد و افزود: زمانی بود که هنرمندان و روشنفکران ما بسیار ایزوله بودند اما الان حتی یک فرد عامی با هر زبانی که دارد می تواند و می خواهد که با یک روشنفکر، هنرمند و چهره گفتگو کند و متن تولید کند. 

دکتر سلطانی فر در پایان بخش اول گفته های دکتر باقری متذکر شد: درباره مانایی و ماندگاری در شبکه های اجتماعی باید گفت به رغم اینکه ادبیات آنها به شدت گذرا و مقطعی است،همچنان می توان ریشه های این طنزها را در ادبیات چندین دهه گذشته مان پیدا کنیم و که نمونه آن طنزهایی است که در هفته نامه توفیق در دوره حکومت شاه درج می شد.

همچنین الهام باقری در بخش دوم مباحث این جلسه ضمن اشاره به ویژگی جریان ساز بودن زبان و ادبیات فیس بوک افزود: زبان متن های فیس بوک به شدت عام است. اما در پشت این زبان عام، یک ادبیات را شکل می دهد. این اتفاق که شب خبر است و صبح ادبیات،به نظر من اتفاق خوبی در دستور زبان را ایجاد می کند. مثلا همین فعل های باقاعده ای که اتفاقا در زبان پهلوی رایج بوده و نمونه های آن هم در افعال جنگید و طلبید و... می بینیم امروز در افعال بِزَنگ، بِتِل(تلفن کن) یا گُرخید (ترسید) نمایان می شود. وی تصریح کرد: معتقدم غلط های مصطلحی که در متون خبرنگاران وجود دارد، بسیار بیشتر از اشتباهات زبانی کاربران شبکه های اجتماعی است.

خستگی خبرنگاران و جریان «خبررسانی آهسته»
سخنران دیگر این مراسم دکتر مریم سلیمی بود. وی موضوع بحث خود را به تاثیر شبکه های اجتماعی بر روزنامه نگاری و رسانه های جمعی اختصاص داد. سلیمی اشاره کرد: پیشتر می گفتند  اخبار و تصاویر انقلاب ها را روی صفحه تلویزیون باید مشاهده کرد اما امروز می گویند  چنين اخباري  را در شبکه های اجتماعی می توان برای اولین بار دید. مثلا مرگ بن لادن را پیش از هر رسانه رسمی شبکه های اجتماعی منتشر کردند.
 
وی ادامه داد: در حال حاضر به سرعت جریان های خبررسانی در حال شکل گیری هستند. این سرعت روزنامه نگاران را به خستگی دچار کرده و حتی زمینه ساز جنبش خبر رسانی آهسته شده است.
 
مریم سلیمی با بیان اینکه این فرصت طلبی های شبکه های اجتماعی، خود خطاهایی را در مباحث مربوط به قواعد خبر ایجاد کرده اظهار داشت: ممکن است نقص اطلاعات و فضای محدود شبکه های اجتماعی در استفاده از واژه ها، لطمه به اصل خبر بزند و گاهی هم زحمت خبرنگاران را دوچندان کند. 

وی در ادامه به نقل جمله ای از گفته های خبرنگار رویتز پرداخت و گفت: رفتن به فیس بوک مانند رفتن به میدان شهر و خبر گرفتن از مردم آنجا است. شبکه های اجتماعی سرعت، جایگاه و صحت اخبار را دچار تغییرات بنیادی کرده است. نادیده گرفتن چنین رفتارهای شبکه های اجتماعی می تواند به توقف کامل روزنامه نگاری در سرار دنیا منجر شود. 

سلیمی با اشاره به اینکه در حال حاضر روزنامه نگاران موضوع و سوژه های خبری خود را از شبکه های اجتماعی تهیه می کنند، بیان داشت: رسانه های بزرگ مانند BBC برای خبرنگاران خود قواعدی را برای استفاده از شبکه های اجتماعی تنظیم کرده اند که نادیده گرفتن آن قوانین، تبعات تُند و صریحی را برای خبرنگار در پی خواهد داشت. در مواردی حتی بعد از گذشت چند سال از استفاده نادرست خبرنگار از اخبار شبکه های اجتماعی شاهد اخراج آن خبرنگار بوده ایم.

مریم سلیمی از سویی دیگر با تایید جریان روزنامه نگاری اجتماعی یادآور شد: از سوی اندیشمندان دیگری گفته می شود که شکل گیری این شبکه های اجتماعی هرگز به معنی مرگ روزنامه نگاری نیست. بلکه اتفاقا منجر به شکل گیری فضایی دموکرات می شود. فضایی که ارتباط یک سویه رسانه و مخاطب را به ارتباطی دو سویه بدل می کند. 

سلطانی فر در پایان گفته های دکتر مریم سلیمی افزود: امروز روزنامه ها و رسانه های بزرگ برای اینکه در مقابل میرایی خود بایستند به اجبار به سوی تعریف خود در شبکه های اجتماعی رفته اند و به نوعی خود را در آنجا باز تعریف می کنند.

بسیاری از حرفها را دررسانه های رسمی نمی توان زد
رضا کیمیایی
سخنران دیگر این نشست، با موضوع خبرنویسی در شبکه های اجتماعی بحث خود را آغار کرد و در ابتدا یاد آور شد: در این شبکه ها مخاطب صرفا مصرف کننده نیست. او خود تولید کننده خبر است اما در رسانه های سنتی ارتباط یک طرفه است. از طرفی دیگر این ارتباط دو سویه مخاطب رسانه در شبکه های اجتماعی به طور آنی بعد از انتشار متن خبر رخ می دهد و در زمان کمی شما شاهد هستید که ذیل خبر شما افرادی متعددی وارد بحث و تبادل نظر شده اند. به شکلی که احساس می کنید به کلی از بازی بیرون گذاشته شده اید و این از ویژگی های اجتناب ناپذیر این فضاهاست. 

وی در ادامه نویسندگان شبکه های اجتماعی را در دو دسته طبقه بندی کرد و گفت: گروه اول نویسندگانی هستند که خبرنگار هستند و تعدادشان کم است. گروه دوم آنهایی هستند که خبرنگار حرفه ای نیستند. بحث اصلی این جلسه بیشتر درباره اخبار منتشر شده از گروه دوم است. 

وی در ادامه یکی از مهمترین خصیصه های مخاطبان فعال و غیر منفعل رسانه ها را چنین دانست: مخاطب خبرِ هر نوع رسانه ای، آنچه باید بیاموزد، این است که چیدمانی از اخبار را ببیند و نهایتا در مورد درستی و غلطی آن تصمیم بگیرد. زیرا هر رسانه ای با توجه به خط مشی خودش اخباری را منتشر می کند. 

کیمیایی افزود: امروزه می گویند دیگر این رویدادها نیستند که خبر را می سازند بلکه این شبکه های اجتماعی هستند که کار خبر سازی را انجام می دهند. خبرنگار امروز می تواند به راحتی سوژه های خود را از این شبکه ها پیدا کند. 

وی در انتها یاد آور شد: فارغ از خوب یا بد بودن شهروند-خبرنگارها، در ضرورت وجود این شبکه ها همین بس که بسیاری از حرف ها را دررسانه های رسمی نمی توان زد. 

کیمیایی در یک جمع بندی دلایل استفاده گسترده از شبکه های اجتماعی به عنوان یک رسانه را چنین برشمرد: 1- در دسترس و رایگان بودن این محیط، 2- ایجاد حسِّ خوشایند مالکیت در تنظیم محتوای خبرها، 3- ایجاد ارتباط دوسویه با مخاطب، 4- امکان ویرایش مداوم متن خبر.

این روزنامه نگار در پایان تصریح کرد: بیشتر بنگاه های رسمی خبر، سعی در استفاده از شبکه های اجتماعی دارند. ما به سمتی می رویم که خبرگزاری های رسمی دنیا دبیر و سر دبیر جداگانه برای فضای شان در شبکه های اجتماعی دارند و از بستر این شبکه ها استفاده می کنند.

تعیین تکلیف برای رسانه های سرگردان
دکتر حسین امامی نیز سخن خود را با تذکری در خصوص این نکته که «شبکه های اجتماعی را نباید انقلابی در رسانه ها دانست» آغاز کرد و گفت: ضرورت وجود این شبکه ها به دلیل تکامل رسانه ها است. میان شبکه های اجتماعی و رسانه های اجتماعی تفاوت هایی وجود دارند. خصلت شبکه اجتماعی شبکه سازی است ولی وقتی می گوییم رسانه اجتماعی، هدف اصلی شبکه سازی نیست. مثلا یوتیوب رسانه اجتماعی است ولی فیس بوک شبکه اجتماعی است و من واقعا این فضاها را اجتماعی نمی دانم.

وی در ادامه با استناد به پژوهشی که به طور گروهی در خصوص نگرش خبرنگاران رسانه های آنلاین نسبت به کارکردهای شبکه های اجتماعی انجام شده و در شماره زمستان 92 در فصلنامه رسانه به چاپ رسید، عنوان کرد: به طور کلی نگرش خبرنگارن به این فضاها مثبت است. اغلب آنها برای شهرت شخصی خود تمایل دارند با اسم شخصی شان در این شبکه ها حضور داشته باشند. بانوان خبرنگار تمایل بیشتری در تولید محتوا برای این شبکه ها نشان دادند. اما هرچه تجربه و سابقه خبرنگار بالاتر می رود، رغبت به حضور در شبکه های اجتماعی کم و کمتر می شود. 

امامی افزود امروزه با این حجم از مخاطب فعال، رسانه های رسمی را در سه دسته می توان قرار داد: اول آنهایی که آگاه هستند و جایگاه شبکه های اجتماعی را می دانند، دوم گروهی که این شبکه ها را مورد تمسخر قرار می دهند؛ اینان از نیاز مخاطبان بی خبرند و سوم رسانه هایی که سرگردان مانده اند که فکر می کنم یکی از اهداف این جلسه تعیین تکلیف برای این رسانه های سرگردان است.

در شبکه های اجتماعی فعالیت مهمتر از شهرت است
احسان پوری سخنران چهارم این نشست با تایید این نکته که شبکه های اجتماعی تکامل رسانه ها هستند نه انقلابی درون آنها، تاکید کرد: امروزه دوره جامعه شناسی شبکه محور آغاز شده است و دیگر نمی توان با دیدگاه های جامعه شناسی فرد محور درباره ساختارهای شبکه اجتماعی صحبت کنیم.
 
وی با بیان اینکه در این فضای جدید هم مفاهیم و هم مدیریت و رهبری افکار تغییر کرده است، عنوان کرد: دیگر آن دورانی که افراد مشهوری مقاله هایی را منتشر می کردند و دیگرانی بودند که آنها را دنبال می کردند، گذشته است. امروز در شبکه های اجتماعی کسی مطرح است که فعالیت و بازنشر بیشتری را داشته باشد و دیگر صرفا شهرت مطرح نیست. 

وی افزود: این شبکه ها به شکل گذشته تمرکز گرا نیستند. افراد در آنها در مرتبه ای یکسان قرار می گیرند و افقی بودن از مهمترین خصلت های این شبکه هاست.

جریان سازهای اصلی، رسانه های رسمی هستند نه شبکه های اجتماعی
دکتر حسن نمکدوست و یونس شکرخواه دو سخنران دیگر این جلسه بودند که با تاخیر به جمع حاضران پیوستند. دکتر نمک دوست در ابتدای سخنان خود تصریح کرد: شبکه های اجتماعی جز در نمونه ها و زمینه هایی معدود، هرگز مِین استریم (جریان اصلی:mainstream) نیستند و هنوز رسانه های رسمی هستند که ایجاد کننده جریان اصلی خبری محسوب می شوند. 

وی ادامه داد: معتقدم نباید هرگز از این شبکه ها انتظار بیجای صحت و درستی خبر را داشت و یا توقع ارائه ساختاری حرفه ای که تنها در رسانه های رسمی ممکن است، از کارهای آنها داشت. این انتظارات غیر طبیعی است. مگر ما از دوستان و همسایگان خود انتظار موثق بودن داریم؟... پس لازم است  آنچه را این شبکه داعیه اش را ندارند از آنها نخواهیم. این شبکه ها هرگز موظف نیستند که اخلاق روزنامه نگاری را رعایت کنند. 

نمک دوست در ادامه تاثیر مثبتی که این شبکه ها بر رسانه های رسمی می گذارند را این گونه دانست: این شبکه ها فشاری مثبت را برای رسانه ها ایجاد می کنند که سبب می شود رسانه ها ناچار به ترک خود سانسوری و پنهان کاری شوند. امروزه به دلیل حضور این شبکه ها وقتی رسانه ای خبری را دیر منتشر می کند، چنین تداعی می شود که قصد پنهان کردنش را داشته است. 

وی همچنین با آموزش هر نوع اخلاق حرفه ای و خبری به کاربران این شبکه ها، صراحتا مخالفت کرد و توضیح داد: لطفا آموزش ندهید! اینها فضاهایی است که خود مردم برای خودشان درست کرده اند و هیچ نیازی به هیچگونه آموزش و هدایتی ندارند. لازم است آنها را بعنوان پدیده هایی واقعی ببنیم؛ در جهان امروز انسان می خواهد خود را با دیگران به اشتراک بگذارد و این هیچ نوع آموزش و هدایتی را برنمی تابد.

بی معناست که می گویند کاربر شبکه اجتماعی خبرنگار بدون کارت است 
سخنران پایانی این جلسه دکتر یونس شکرخواه بود. او نیز ضمن تایید تذکرات اصلی مباحث دکتر نمک دوست افزود: هرچه نمادهای مدنی جامعه در محدودیت و معذوریت قرار بگیرند، رجوع به شبکه های اجتماعی پُررنگ تر می شود.

شکرخواه ادامه داد: ساختار این شبکه ها مرکز گریز است.چرا باید با فضای روزنامه نگاری مقایسه شوند؟ مگر در یک صورت آن هم این است که اگر قرار باشد من به عنوان خبرنگار نخواهم به رویدادی بپردازم، مخاطب قطعا به سراغ منابع دیگر اینچنینی خواهد رفت.

وی افزود: روزنامه نگاری یک تعهد مشخص دارد و آن اینکه در کانون اتفاق حضور داشته باشد و بعنوان چشم سوم عمل کند و مشروعیتی را که روزنامه نگار به واسطه این تعهد کسب می کند هرگز هیچ کاربر شبکه ای نمی تواند صاحب شود. این سفسطه بزرگی است که بگوییم کاربر شبکه اجتماعی خبرنگار بدون کارت است.

وی همچنین با یادآوری محدودیت انتشار خبر در شبکه های اجتماعی متذکر شد: نمی توان گفت در شبکه های اجتماعی آزادی کامل وجود دارد زیرا  به دلیل دسته بندی ها و تعیین اولیه علایق و سلایق نوعی محدودیت انتشار ایجاد می شود که نباید آن را نادیده انگاشت. ضمن اینکه این مجموعه اطلاعات دسته بندی شده آنچنان هم در فضاهای شخصی محفوظ نمی مانند و موارد بسیاری بوده که از این حجم اطلاعات و متون در اختیار سازمانهای مختلف برای مقاصد مختلف قرار گرفته است.

شکر خواه در پایان مباحثش به دو نکته اشاره کرد. اول اینکه رسانه های رسمی در حوزه های عکس و فیلم  بازی را به شبکه های اجتماعی می بازند. دلایل آن هم این است که فارغ از اینکه روزنامه ها در ساعتی خاص می توانند روی کیوسک بیایند، خبرنگاران خبرگزاری ها هم در مقابل کاربران میلیونی این شبکه ها بسیار ناچیز جلوه می کنند.
 دوم این که این شبکه ها را باید حداکثر یک حوزه خبری جدید برای خبرنگاران حرفه ای تلقی کنیم نه یک رقیب. واضح است که هنوز این رسانه های رسمی هستند که بازی های موثر و جدی را ایجاد کرده و می کنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها