خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- اهمیت نهضت مشروطه در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران موجب توجه بیشتر پژوهشگران و مورخان به این برهه از تاریخ ایران شده است. در همین راستا آثار زیادی نیز در بررسی و تحلیل این نهضت تالیف شده است. اما آنچه در این میان از اهمیت بسیاری برخوردار است، آثار تاریخنگارانی است که از نزدیک وقایع و رویدادهای این دوره از تاریخ قاجار را مشاهده و در واقع با مشروطه زندگی کردهاند. آثار این دسته از مورخان برای هر پژوهشگر تاریخی قابل تامل است زیرا تصویر جامع و کاملی از اوضاع و احوال ایران همزمان با مشروطهخواهی و پس از پیروزی آن ارائه میدهد و پژوهشگر را در تجزیه و تحلیل علل و عوامل شکلگیری این نهضت یاری میکند. ناظمالاسلام کرمانی، احمد کسروی و دکتر مهدی ملکزاده در زمره این مورخان قرار میگیرند. «ایبنا» در این گزارش به گوشهای از خاطرات، نظرات و دیدگاههای آنان درباره مشروطه و علل و عوامل شکلگیری و پیروزی آن میپردازد.
آنچه در تاریخ، مبنای شکلگیری مشروطه شناخته شده، صدور فرمان تأسیس مجلس در مرداد ۱۲۸۵ هجری شمسی است. تحصن مشروطهخواهان در تیرماه این سال ابعاد گستردهای یافت. آنچنان که مظفرالدین شاه قاجار در ۱۴ مرداد، فرمان برقراری حکومت مشروطه را صادر کرد. در این فرمان که خطاب به مشیرالدوله صدراعظم صادر شد، آمده است: «... در این موقع که رأی همایون ملوکانه ما بدان تعلق گرفت که برای رفاهیت و آسودگی قاطبه اهالی ایران و تشیید و تأیید مبانی دولت، اصلاحات مقتضیه به مرور در دوایر دولتی و مملکتی به موقع اجرا گذارده شود، چنان مصمم شدیم که مجلسی از منتخبین شاهزادگان و علما و اعیان و اشراف و ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود... و در کمال امنیت و اطمینان عقاید خودشان را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات مهمه قاطبه اهالی مملکت به توسط شخص اول دولت به عرض برسانند که به صحه مبارکه موشح و به موقع اجرا گذارده شود...»
دو روز پس از این فرمان، مظفرالدین شاه دستور تشکیل اولین مجلس شورای ملی را صادر کرد. در این دستور که مکمل فرمان مشروطیت بود آمده است: «جناب اشرف صدر اعظم، در تکمیل دستخط سابق خودمان مورخه ۱۴ جمادیالثانی ۱۳۲۴ که صریحاً امر در تأسیس مجلس منتخبین ملت نموده بودیم، مجدداً برای آنکه عموم مردم از توجهات ما واقف باشند مقرر میداریم که مجلس مزبور را صریحاً دائر نموده و بعد از انتخاب اجزای مجلس، فصول و شرایط نظام مجلس شورای ملی را براساس امضای منتخبین به طوری که شایسته مملکت باشد مرتب نمایند که به شرف عرض و با امضای همایون این مقصود مقدس صورت پذیرد.»
ناظمالاسلام و ریشههای انقلاب مشروطه
ناظمالاسلام کرمانی در کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» که به عقیده علیاصغر شمیم از مورخان معاصر ایران، آن را باید نخستین مجموعه مدون از وقایع و حوادث مربوط به انقلاب ایران دانست، ریشه انقلاب مشروطه را به دوران ناصرالدینشاه میرساند و واقعه اعطای انحصار دخانیات از سوی شاه را به یک نفر خارجی و مقاومت منفی مردم را در برابر اراده و فرمان شاه نخستین نشانه بیداری مردم دانسته است.
ناظمالاسلام در اثر معروف خود درباره نخستین شهدای راه آزادیخواهی مینویسد: «در عصر ششم ماه صفر 1314 (هجری قمری) در باغ شمال (تبریز) محمدعلی میرزا ولیعهد خودش با میرغضب بر بالین آنها آمده نخست شروع به استنطاق آنها کرده هرچه پرسید جواب صریح و صحیح به او دادند. عاقبت عاجز شد، بنای رذالت و بدگویی را گذارد که شما بابی و قاتل شاه شهید ناصرالدینشاه هستید. چون حاج شیخ احمد (روحی) حدت مزاج داشت و صفرای او غالب بود، فحش زیادی در جواب او داد، به نوعی که نوکرهای او از خجالت از پشت سر او فرار کردند. آن وقت خود حاج شیخ احمد، میرغضب را به طرف خویش دعوت نمود که زود باش اول مرا آسوده کن. همین که میرغضب نزد او آمد، میرزا آقاخان میرغضب را گرفته و او را قسم داد که اول مرا بکش. مدتی میرغضب در میان آنها سرگردان بود تا عاقبت اول حاج شیخ احمد روحی را و بعد میرزا آقاخان و آخر میرزا حسنخان را به قتل رسانید و به موجب حکم امینالسلطان سرهای آنها را پوست کنده و در آنها آرد کرده به تهران نزد او فرستادند.»
این مورخ عصر قاجار در «تاریخ بیداری ایرانیان» عواملی چون خطابهها و نوشتههای سیدجمالالدین اسدآبادی در میان روشنفکران قاجار مانند شیخ احمد روحی و میرزا آقاخان کرمانی، میرزا ملکم خان، عضو وزارت امور خارجه و نویسنده روزنامه قانون، میرزا علیخان امینالدوله، رجل سیاسی عصر ناصرالدینشاه را بهعنوان عوامل بیداری مردم ایران برمیشمرد و در کنار این عوامل از نقش تعدادی از روحانیون و وعاظ و روزنامهنویسان در بیداری مردم سخن به میان آورده و به طور کلی از عوامل متعدد گوناگون در پیروزی این نهضت نام برده است.
مشروطه ایران از نگاه کسروی
احمد کسروی از دیگر مورخان عصر قاجار بود که اثر معروفش با عنوان «تاریخ مشروطه ایران» به دلیل آنکه مورخ از نزدیک وقایع و حوادث این دوره حساس از تاریخ ایران را مشاهده کرده بسیار حایز اهمیت و از منابعی به شمار میرود که هر پژوهشگر تاریخ مشروطه ناگزیر به مراجعه به آن است. کسروی در کنار عواملی چون شکستهای ایران در برابر روس و انگلیس، اقدامات اصلاحی میرزا حسینخان سپهسالار و سیدجمالالدین اسدآبادی و میرزاملکمخان به نقش دبستانها و روزنامهها نیز بهعنوان عوامل بیداری مردم ایران و سرآغاز نهضت مشروطه اشاره میکند.
مولف «تاریخ مشروطه ایران» اعطای امتیاز انحصار توتون و تنباکو از طرف ناصرالدینشاه و مقاومت منفی مردم در برابر آن امتیاز را بهعنوان یکی از علل انقلاب مشروطه نام میبرد و دراینباره مینویسد: «این امتیاز، ایران را بسیار زیانمند بود. زیرا فروش همگی توتون و تنباکوی کشور چه در درون و چه در بیرون، به یک تن انگلیسی سپرده میشد، در برابر آنکه سالانه پانزده هزار لیره به دولت پردازد و از سود ویژه یک چهارم یک دولت را باشد، در حالیکه در عثمانی که توتون و تنباکویش کمتر از ایران باشد، تنها فروش در درون کشور به یک کمپانی واگذار شده بود، در برابر آنکه سالانه هفتصد هزار لیره به دولت عثمانی پردازد و از سود نیز پنج یک دولت باشد. ببینید جدایی تا کجاست!»
کسروی از اقدامات افرادی چون نویسنده روزنامه حبلالمتین و عبدالرحیم طالبوف نویسنده کتابهای «احمد» و «مسالکالمحسنین» و انتشار نوشتههای آنان بهعنوان علل بیداری و نهضت مشروطهخواهی سخن به میان آورده است.
روایت یک پزشک از التهاب روزهای مشروطه
دکتر مهدی ملکزاده، پزشک و مورخ ایرانی و فرزند ملکالمتکلمین که پس از تحصیل در خارج از کشور همزمان با انقلاب مشروطیت به ایران آمد و در زمره آزادیخواهان قرار گرفت، از دیگر مورخان قاجاری است که در دو اثر خود با عناوین «تاریخ انقلاب مشروطیت ایران» و «زندگانی ملکالمتکلمین» به شرخ خاطرات خود در جریان انقلاب مشروطه و علل و عوامل بروز انقلاب مشروطیت و حوادث آن میپردازد.
«تاریخ انقلاب مشروطیت ایران» ملکزاده دربردارنده نکات مهمی از اوضاع سیاسی ایران در جنبش مشروطیت است که در ان نویسنده خاطرات و شنیدههای خود را به رشته تحریر درآورده است.
این تاریخنگار در بخشی از کتاب «تاریخ انقلاب مشروطیت ایران» اوضاع شیراز را پس از پیروزی انقلاب مشروطیت اینگونه توصیف میکند: «بعد از اعلام مشروطیت در تهران، مشروطهخواهان شیراز انجمن فارس را تاسیس کردند و به ترویج افکار نوین و طرفداری از مشروطیت پرداختند. قوامالملک و پسرانش که در فارس دیکتاتور و حاکم مطلق بودند به تحریک محمدعلی شاه برضد مشروطهخواهان برخاستند و اتباع خود را به اغتشاش و فتنهجویی گماشتند. شهرها و راههای تجای دستخوش یغماگری دزدان شد، بهطوریکه امنیت راههای تجاری از میان رفت، و آمد و شد کاروانها مقطوع شد و چندین قافله را لخت کردند و عدهای مسافر بیگناه را کشتند.»
ادوارد براون از بازیگران اصلی نهضت مشروطه سخن میگوید
در دوره قاجار و همزمان با وقوع انقلاب مشروطه سفیران و سیاستمداران بسیاری از انگلستان به ایران سفر کردند و ضمن بیان مشاهدات خود به تجزیه و تحلیل علل مشروطهخواهی ایرانیان پرداختند. پروفسور ادوارد گرانویل براون نویسنده کتابهای «یک سال در میان ایرانیان»، «تاریخ ادبی ایران» و «انقلاب ایران» در زمره این افراد است.
براون در بخشی از کتاب «انقلاب ایران» افراد و عناصر موثر در نهضت انقلابی مشروطه را به دو دسته متمایز تقسیم کرده و در اینباره چنین مینویسد: «کارکنان نهضتی را که من در صفحات آینده نام برده و سعی داشتهام از لحاظ پی بردن به آثار تاریخی و رشد آنها گفتگو شود، درست عبارتند از مشروطهخواهان و ملیون. یعنی مخالفین حکومت استبداد مشروطهخواه یعنی کسی که آرزومند قانون و شورویت به جای خودمختاری و مطلقالعنانی است که زمام اختیار مقدرات مردم در دست شاه بوده و او ارباب غیرمسوول حیات، حیثیت و دارایی آنها شناخته شود. ملیون مخالف دولتیها یا به اصطلاح قدیم دربار، پس مشروطهخواه یا شوراطلب ضد مستبدین است که بهتر بود به آنها لقب کنکاشیون و همایونیون داده میشد.»
ادعای ژنرال انگلیسی از اعطای مشروطه به ایرانیان!
سرپرسی سایکس، ژنرال، نویسنده و جغرافیدان انگلیسی که بارها به ایران سفر کرد و سرانجام در سال 1916 به فرماندهی پلیس جنوب ایران منصوب شد، نیز در اثر معروف خود با نام «تاریخ ایران» مشروطه ایران را مورد واکاوی قرار میدهد و نقش انگلستان را در این انقلاب بیان میکند.
سرپرسی سایکس فصل مربوط به انقلاب مشروطه را زیر عنوان اعطای مشروطه به ایران و با درج این عبارت از زبان عوام: «هیچکس نمیداند که چگونه مشروطه را به دست آوردیم، به نظر میآید که مشروطه خود به خود از زمین سبز شده است.» آورده است و در ادامه به نقش بریتانیای کبیر در انقلاب مشروطه میپردازد و مینویسد:«شاید عده معدودی از ایرانیان مفهوم مشروطه را درک مینمودند. هنگام مشرویت یک نفر ایرانی یک افسر انگلیسی را ملامت کرده بود که: ما سه روز تمام بست نشستهایم و شما هنوز به ما مشروط ندادهاید.»
نظر شما