به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، جواد مجابی شاعر، نویسنده، نقاش و روزنامهنگار ایرانی است. از او آثار متعددی به چاپ رسیده است و همچنین برای مدت کوتاهی سردبیر مجله ادبی «دنیای سخن» بود. وی در سال 1378 برای نخستین بار موفق شد نمایشنامه «روزگار عقل سرخ» را که راوی زندگی حکیم سهروردی است، منتشر کند. در آستانه 8 مردادماه روز بزرگداشت سهروردی گفتوگویی با جواد مجابی داشتهایم که میخوانید.
- در ابتدا لطفا کمی درباره نمایشنامه «روزگار عقل سرخ» توضیحاتی را ارائه بفرمایید. چه زمانی این نمایشنامه شکل گرفت؟
نمایشنامه «روزگار عقل سرخ» از کتاب «عقل سرخ» سهروردی الهام گرفته شده و در آن به شرح زندگینامه و افکار وی اشاره شده است. موضوع اصلی این نمایشنامه طرح این مساله بود که چگونه یک عارف و فیلسوف برای اشاعه افکار خود به قدرت زمانه پناه میبرد و بعد هم به وسیله همین قدرت از بین میرود. من برای نخستین بار این نمایشنامه را در سال 1359 نوشتم اما چون ناشر مناسبی پیدا نشد کار انتشار نیافت تا این که یک بار دیگر در سال 1373 این کار را ویرایش کردم اما اثر اجازه چاپ نگرفت.
متاسفانه در این زمان به من اعلام شد که شما نباید درباره سهروردی صحبت کنید و این کار ماست که باید درباره او حرف بزنیم! بنابراین این کار از سال 59 تا 78 منتشر نشد تا این که در سال 78 توسط انتشارات عدل به چاپ رسید.
- چه شاخصههایی موجب شده تا شما به این حکیم بپردازید؟
سهروردی نزدیک به 38 سال عمر کرد. او شاعر، قصهنویس، عارف، فیلسوف و روشنفکر درجه یک زمانه خود بود. این که این فرد توانسته در 38 سال زندگی خود چنین آثار پرطراوتی مانند آواز پر جبرئیل، عقل سرخ و ... بیافریند جای شگفتی دارد. داستانهای سهروردی از لحاظ قصهنویسی با مدرنترین داستانها و روایتها همسویی دارد. من همیشه ستایشگر این مرد بزرگ بودهام چرا که افرادی مانند سهروردی، احمد غزالی و عین القضات در عمر کوتاهشان آثار درخشانی از خود به جا گذاشتهاند و انتشار آثارشان در زمانه خودشان با دشواری همراه بود و نتوانستند در عصر خود به اندازه کافی مطرح و مشهور شوند.
بنابراین با نگارش این نمایشنامه خواستم که ستایش خود را به یکی از بزرگترین فرزندان ایران اسلامی نشان بدهم چون سهروردی بین فرهنگ قبل از اسلام و فرهنگ بعد از اسلام پیوند برقرار کرده است. او انوار اسپهبدی و دانش مغانه را با عرفان اسلامی درآمیخته است.
- گفتید که طی این سالها نمایشنامه را ویرایش کردید؟ آیا ساختار کتاب هم عوض شده است؟
ویرایشهای من روی این نمایشنامه بیشتر روی زبان آن بوده و ساختار کار عوض نشده است چون در سال 59 تحت تأثیر انقلاب اسلامی زبان من بیشتر عاطفی و هیجانی بوده اما در سال 72 بر آن شدم تا با زبان عقلانیتری این نمایشنامه را روایت کنم. از سوی دیگر اطلاعاتم درباره سهروردی نیز بیشتر شده بود.
- برای تدوین این نمایشنامه بیشتر از چه منابعی بهره گرفتید؟
برای تدوین این اثر رسالههای متعدد شیخ اشراق را که برخی به دست حسین نصر تدوین شده بود خواندم. همچنین سعی کردم آثار او را کامل مطالعه کنم. نمایشنامه من یک اثر تاریخی نیست بلکه یک نمایشنامه شبهتاریخی است.
- رسالههای داستانی سهروردی در مقایسه با سایر آثار او کمتر مورد توجه بوده است. نظر شما چیست؟
با این که سهروردی یک عارف، فیلسوف، روشنگر و روشنفکر مطرح است اما بیشتر توسط کربن و سید حسین نصر روی بعد فلسفی او کار شده و بخش قصهنویسی او مغفول مانده است. در حالی که میشود روی آثار او مطالعات ادبی و نقد داشت. چون ماجرای تمثیل یک ماجرای عمدهای است که از قرن ششم به وسیله سنائی و سهروردی شروع میشود. تمثیل شکل ادبی نیرومندی است که بخش اعظمی از ادبیات در آن خلق میشود. در زمان ما نیز تمثیلات میتواند راهنمای داستانکها باشد. از این منظر میتوانیم بگوییم که توجه به داستانهای سهروردی حایز اهمیت است.
جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۲:۲۸
نظر شما