آستروفسکی در این نمایش دو شخصیت را در مقابل هم قرار می دهد. کابانوا (مادر شوهر) به عنوان نماینده نسل سنتی و تغییر ناپذیر که با هرگونه تغییر رویه مخالف است و اصولا تغییر را مرگ خود به حساب میآورد، در برابر او کاترینا (عروس) شخصیتی است که تازه به خانواده کابانوف وارد شده و آن طور که خودش در پرده اول تعریف میکند، دختری است که آزاد پرورش یافته و با افراد زیادی ملاقات کرده (زائرین) و داستانهای بسیاری از آنها و زندگیهای متفاوت شنیده است. این دو شخصیت درام را به پیش میبرد.
نویسنده با آفرینش لحظات گفت و گوهای کاترینا با خواهر شوهر، شوهر، مادر شوهر و در پایان باریس گریگوریچ به بررسی دقیق انگیزههای اقدام کاترینا میپردازد.
در پایان درام، آستروفسکی با شناخت دقیق خود از زندگی مردم روسیه و با درکی عمیق از جلوههای نمایشی به وضوح بخش مهمی از این زندگی را به بیننده و خواننده مینمایاند. در پایان درام او با طرح کردن مسالهای که تیخون (همسر کاترینا) بر جسد زن مردهاش مطرح میکند، (حالا تو راحت شدی و من باید تو این دنیا زندگی کنم و رنج بکشم) علامت سوالی در برابر همه کسانی که به زندگی سنتی پای بستهاند و در مقام دفاع از این زندگی برمیخیزند، قرار میدهد. این علامت سوال رمز طراوت و ماندگاری نمایش آستروفسکی در بیش از یک قرن و نیم است.
الکساندر نیکولایویچ آستروفسکی یکی از مشهورترین نمایشنامه نویسان جهان در قرن نوزدهم، اولین درامنویسی است که برخلاف سنت موجود روسیه، اقدام به نگارش درام اجتماعی کرد.از او با عنوان پدر درامنویسی قرن نوزدهم یا قرن طلایی ادبیات روسیه نام برده می شود. ساختار تئاتر روسیه تا پیش از او وارداتی و اشرافی بوده است.
در سال 1859 اولین مجموعه آثار آستروفسکی به چاپ رسید و شهرت و افتخارات فراوانی برای وی به همراه آورد. در همان سال آستروفسکی نمایشنامه «صاعقه» را نوشت که ابتدا در روزنامه به چاپ رسید و پس از نقد جنجال برانگیز دوبرولوبوف بر آن، دوباره در مجله ساوریمنیک (تجدد) به چاپ رسید.
کتاب «صاعقه» اثر الکساندر نیکولایویچ آستروفسکی با ترجمهای از مهران سپهران ، در 141 صفحه، شمارگان 500 نسخه و به قیمت 6 هزار و 500 تومان توسط انتشارات قطره چاپ و منتشر شده است.
نظر شما