همزمان، در میان اندوه تیره از بیرحمی آلمانی، کمبود، و حکومتنظامی؛ مقاومت به وجود آمد و همه پاریسیها ازجمله: مهاجران، نوجوانان، کمونیستها، راستیها، شخصیتهای فرهنگی ازجمله کولت، دوبوار، کامو و سارتر، و همچنین افسران پلیس، معلمان، دانش آموزان، و صاحبان فروشگاه، در کنار عدهای از افسران نظامی و شارل دوگل ایستادند.
تمام حرف این کتاب (When Paris Went Dark, The City of Light under German Occupation) این است که وقتی پاریس تاریک و سیاه شد، مردم شجاع علیه تاریکی شروع به مبارزه و نبرد کردند.
روسباتوم با تکیهبر طیف وسیعی از منابع مانند خاطرات تعریفشده، خاطرات روزانه، نامهها، آرشیو، مصاحبهها، تاریخچههای شخصی، آگهیها، پوسترهای تبلیغاتی، فیلمها و مطالعات تاریخی کتابی پیشگامانه فراهم آورده تا روزهای تاریک شهر نور را به تصویر تاریخ بسپارد.
بخش بزرگی از کتاب روسباتوم به سفرهای شخصی و توریستی هیتلر و سربازان نازی به پاریس اختصاصیافته است. هیتلر 28 ژوئن سفری شخصی به پاریس میکند، به اپرا میرود، برج ایفل را از نزدیک میبیند و در مقابل مقبره ناپلئون عکس یادگاری میاندازد. این خود پیامی آشکار برای سایر شهرهای اروپایی بود و اینکه میتوان بدون شلیک گلوله اشغال شد و در اشغال آلمانها میتوان سالم ماند وزندگی کرد.
پاریس بهعنوان جواهر اروپا نقش یک ویترین را بازی کرد و به سایر کشورهای اروپایی خاطرنشان ساخت که اگر کارتهای بازی خود را حسابشده بیرون بکشند، بازنده نهایی نخواهند بود!
بر اساس نوشته روسباتوم در کتاب « وقتی دل پاریس سیاه شد » مردم پاریس این کار را انجام دادند، پلیس به کار روزمره خود ادامه داد، مدارس به کار خود ادامه دادند،هنرمندان هنر را ادامه دادند و استودیوهای فیلمسازی نیز کار خود را تعطیل نکردند!
سربازان نازی تفریحات بین جنگ خود را در پاریس به سر میبردند و پاریس مملو از جمعیت بود مخصوصا بیگانه و البته کمی هم خودی!
کتاب «وقتی دل پاریس سیاه شد»در 480 صفحه توسط انتشارات لیتل براون در 5 آگوست وارد بازار میشود.
نظر شما