آخرین تکاپو در سطور یک زندگینامه
حائری در سال 1336 به دانشکده معقول و منقول تهران راه یافت. پس از گرفتن مدرک کارشناسی، در سال 1342 بورسیه دانشگاه مگگیل کانادا در رشته تاریخ و خاورشناسی شد و پس از پشت سرگذاردن دشواریهای بسیار، در سال 1352 از رساله دکتری خود دفاع کرد و بلافاصله در دانشگاه برکلی کالیفرنیا آغاز به تدریس کرد. وی اندکی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت و با رتبه دانشیاری در دانشگاه فردوسی مشهد استخدام شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و انقلاب فرهنگی، حائری در جمع کمیته پژوهشگران وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی به کار خود ادامه داد و در سال تحصیلی 1370ـ 1371 استاد نمونه کشور شد.
برخی از مهمترین آثار او بدین شرح است: «تشیع و مشروطیت و نقش ایرانیان مقیم عراق» که رساله دکتری اوست. کتاب دیگر او با عنوان «نخستین رویارویی های اندیشهگران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب»، در 1367 کتاب سال شد. انتشار دو کتاب مذکور موجب شهرت فراوان نویسنده در داخل و خارج از ایران شد. از جمله دیگر آثار او «تاریخ جنبشها و تکاپوهای فراماسونگری در کشورهای اسلامی»، «ایران و جهان اسلام: پژوهشهایی تاریخی پیرامون چهرهها، اندیشهها و جنبشها»، «همگامی ایران و لیبی بر ضد امپریالیسم: دو سند تاریخی» و «آزادیهای سیاسی و اجتماعی از دیدگاه اندیشه گران: گذری بر نوشتههای پارسی در دو سده واپسین» نام دارند. آخرین اثر حائری، که در دوران بیماری او نوشته شد، کتاب «آنچه گذشت: نقشی از نیم قرن تکاپو» است که در واقع زندگینامه خودنوشت اوست.
وی در اواخر عمر به سرطان خون مبتلا شد و در 23 تیر 1372 درگذشت. همسرش، زهرا افشارنژاد، گنجینه نفیسی از کتابهای فارسی، عربی، انگلیسی و فرانسه او را به دانشگاه فردوسی مشهد اهدا کرد. زماني كه حائري فهميد بيماري سرطان خونش فرصت چنداني به او نميدهد تا بهره بيشتري به دانش ايراني بيفزايد به توصيه برخي شاگردانش نوشتن زندگينامهاش را آغاز كرد و مانند نیکلاس كوپرنيك (ستارهشناس، ریاضیدان) در روزهاي آخر زندگي جسماني و در بيمارستان نسخه چاپي آن را در دست گرفت. نگاهی به برخی مطالب این زندگینامه گویای تصویر روشنی از مردی است که به تاریخ وطنش با علاقه مینگرد.
زندگینامه تاریخ سیاسی اجتماعی ایران با خلق شخصیتی به نام «امید»
عبدالهادی حائری در کتاب «آنچه گذشت: نقشی از نیم قرن تکاپو» با تکاپو در بطن تاریخ به تحریر زندگینامهاش پرداخته است. در واقع در این زندگینامه تاریخ سیاسی اجتماعی ایران به روایت حائری و با خلق شخصیتی به نام «امید» که در واقع خود حائری است به نگارش درآمده است. نوع نگارش و تمرکز پررنگ بر تاریخ ایران نشان از علاقه وی در تحریر تاریخ دارد. البته علاقه به تاریخ را در سطر سطر زندگی وی میتوان دید زمانی که به حائری در سال 1342 دو بورس تحصیلی آموزش بهداشت در دانشگاه آمریکایی بیروت و تحصیل در رشته تاریخ و خاورشناسی در دانشگاه مک گیل کانادا پیشنهاد شد، نامبرده دومین بورس را برگزید و راهی کانادا شد.
البته تحصیل حائری در «دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران» در سال 1336 و بهرهمند شدن از محضر استادی چون «عبدالحسین زرینکوب» و علاقهمند شدن به پژوهشهای تاریخی بیتاثیر نبود؛ مطلبی که در کتاب «آنچه گذشت: نقشی از نیم قرن تکاپو» نیز به آن اشاره کرده است. وی در نگارش زندگینامه خود، با پرداختی صریح و شجاعانه، خویشتن را مورد تحلیل و بررسی روانشناختی و روانکاوانه قرار داده است. صراحت و پردهگشایی این درونبینی که به خانواده، اقوام و دیگران نیز تسری مییابد، در میان خاطرهنویسان و زندگینامهنویسان کمنظیر و احتمالا بینظیر است و تنها شاید بتوان در میان نویسندگان آثار ادبی که با دور شدن از اول شخص، قدرت جولان ضمیرناخودآگاه خویش را مییابند، مانندی برای آن یافت. او با مراجعه به یادداشتهای هر دوره از زندگی یا خاطرات غیر مکتوب خود، بیپالایشی متناسب با زمان و بی ملاحظات معمول تعاملی، ادراکی حضوری نسبت به مقطعی از زندگی شخصی، خانوادگی، معیشتی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی خود و مردم کشورش را در اختیار خواننده قرار میدهد.
از آشنایی با «محمد مسعود» تا نوشتن «رمان»
عبدالهادی حائری در بخشی از خاطرات خود به آشنایی با «محمد مسعود» درباره سبک روزنامهنگاری و ترور مشکوکش مینویسد: «او از یک خانواده فقیر قمی بود و در پی حوادث مختلف سر از روزنامه نگاری درآورده بود. او در روزنامهنگاری مکتب جدید به وجود آورد به این صورت که به ناسزاگویی به دولتمردان میپرداخت و در نتیجه روزنامهاش بسته میشد ولی بدون درنگ روزنامهای دیگر نشر میداد و باز همان شیوه سابق ناسزاگویی را ادامه میداد تا آنکه در اواخر عمرش شروع به انتقاد از قوام السلطنه نمود و آین آخرین انتقاد بود بعد از آن به صورت مشکوکی ترور گردید و دفتر زندگیش بسته شد.»
حائری در بخش دیگری از کتاب به تاسیس کتابخانههای خصوصی در شهر قم مینویسد:«در سال 1329 اولین کتابخانه عمومی شهر قم تاسیس گردید، در آن روزگار این کتابخانههای عمومی قرائتخانه میگفتند ولی چون بنیانگذار این کتابخانه یک کارگر شرکت نفت بود و او نیز به فارسینویسی علاقه داشت نام کتابخانهاش را خوانشگاه پارس نهاده بود امید در این کتابخانه با حقوق روزانه یک تومان مشغول به کار شد. در اینجا بود که امید تقریبا با همه روزنامهها و مجلههای کشور به صورت رایگان آشنا گردید.»
پژوهشهای تاریخی نیاز به آزادیهای سیاسی اجتماعی دارد
کار در کتابخانه و خواندن کتابها و روزنامهها موجب شد حائری دست به نوشتن رمان نیز بزند و حوادثی را که در جهان به ویژه در خاورمیانه رخ میداد دستمایه قرار دهد. به طوری که رمان «جنگ ایران و عرب» را در سال 1320 به نگارش درآورد. وی در کنار نوشتن این رمان به ویژگیهای یک تاریخنگار اشاره میکند و مینویسد: «امید در شهریور 1320 رمان جنگ ایران و عرب را به پایان رساند که این رمان در اوایل دهه 40 خورشیدی در پاورقی روزنامهای در مشهد به چاپ رسید و سپس چداگانه نیز چاپ کرد. امید معتقد است یک تاریخنگر در نوشتن یک تاریخ آنچه را به درستی رخ داد در جای درست و با پیوندی منطقی و تاریخی با دیگر رویدادها مورد بررسی و تحلیل قرار دهد نه آن که بعضی ویژگیهای زمانی، فردی، خانوادگی، ایدئولوژیکی، مکانی، ارزش سیاسی اجتماعی بر روند پژوهش او تاثیر بگذارد.» حائری در این سطور دنبال این است که بگوید پژوهشهای تاریخی نیاز به آزادیهای سیاسی اجتماعی دارد که اگر پژوهشگران از آن بی بهره باشند نمیتوانند به خواستههایشان دست یابند.
همچنین در بخشی از کتاب با نگاهی به درگذشت آیتالله حسین بروجردی در فروردین 1340 نوشته است: «یکی از وقایعی که در ابتدای دهه 1340 به وقوع پیوست فوت آیت الله بروجردی در فروردین 1340 بود که مردم بسیاری را از تمام نقاط ایران برای خاکسپاری آن عالم بزرگوار به قم کشاند، دولت 3 روز عزای عمومی اعلام کرد و در تشییع جنازه آن بزرگوار افراد سرشناس دولتی همچون شریف امامی نخست وزیر، حسین علاء وزیر دربار، سپهبد تیمور بختیار رییس سازمان امنیت و شمار دیگری از رجال کشور شرکت کردند و سوت شرکت نفت و ناقوس کلیسای ارامنه در آبادان به صدا درآمد که این نشان از اهمیت این عالم ربانی دارد.» نگاه حایری در بیان خاطرات به همه سو رفته و با بیان کردن جزییاتی از مسایلی که شاید کمتر کسی به آن پرداخته سعی کرده که نکته سنجتر و ریزبینانهتر تاریخ یک زندگی با اتفاقهای تاثیرگذار پیرامونی را شرح دهد.
نظر شما