زبان قرآن زبان عرف مردم است
وی با اشاره به اینکه خداوند نزول قرآن را برای عموم مردم و قابل درک برای آنها نازل کرده، گفت: آن چه ما در قرآن با آن مواجهیم زبان است و نه اشیاء بیرونی یا تصورات صرف. این بدان معناست که قرآن بیانکننده حقایقی است که ما با آنها سر و کار داریم. نکته دیگر این است که زبان قرآن یک زبان عرفی است نه یک زبان رمزی. یعنی خدا مطالب بیان شده در قران را رمزی برای چیزهایی غیر از آن چه ظاهر الفاظ آن بیان کردهاند، قرار نداده است. در واقع زبان قرآن زبانی است که همه اهل زبان آن را میشناسند و زبان عموم مردم است و از الفاظ همان معنایی را مراد کرده است که مردم از آن مراد میکنند.
نکونام همچنین با اشاره به فصاحت و بلاغت زبان قرآن ادامه داد: فصاحت و بلاغت قرآن به این معناست که مطالب قرآن تعقید معنوی و ناسازگاری با مقتضیات مخاطبان ندارد و در آن الفاظ غریب استفاده نشده است. همچنین سخن گفتن به زبان عربی و آن هم عربی حجاز و نه مناطق اطراف، سخن گفتن به زبان توده و عام مردم و سخن گفتن به زبان معیار از دیگر ویژگیهای زبان قرآن است.
لزوم توجه به بستر نزول قرآن
این مدرس علوم قرآن در ادامه به تبیین گفتاری بودن زبان قرآن پرداخت و گفت: در نوشتار قرآن با الفاظی خاص و با سبک خاص مطلب بیان میشود و مقتضیاتی دارد که متفاوت با زبان گفتاری است. زبان گفتاری زبانی است که یا در محاوره به کار میرود یا در خطابه. در محاوره گفتوگو بین دو یا چند نفر است و در خطابه یک نفر سخن میگوید و بقیه شنونده هستند. در این حالت هم زبان گفتاری است به دلیل این که از روی یک متن خوانده نمیشود و گاه هم خطابهای است.
وی افزود: قرآن کتاب نیست که درباره یک موضوع خاص باشد و در آن مطالبی را به صورتی نوشتاری ویژه آن موضوع بیان کرده باشد. قرآن یک سخنرانی است درباره مقتضیاتی که در بیرون بوده است و به دلیل تعدد موضوعات بیرونی به مسایل مختلف پرداخته است.
نکونام با اشاره به این که همه مسایل قرآن در گفتار لفظی انعکاس نمییابد، گفت: همچنان که در یک نمایشنامه آن چه مربوط به افعال و صحنه است، ذکر میشود اما بیان نمیشود، همه چیز در گفتار انعکاس لفظی نمییابد و به همین دلیل است که شرایط نزول و دوره نزول و شأن نزول اهمیت مییابد. قرآن همه چیز را بیان نکرده است و بسیاری از مسایل در مورد قرآن باید در بازسازی صحنه و بستر نزول آن فهمیده شود و نمیتوان به صرف تأکید بر الفاظ به آن پی برد.
تناسب زبان قرآن با قوم و عصر نزول آن یکی از دیگر نکاتی بود که نکونام به آن اشاره کرد و در این باره عنوان کرد: سورههایی از قرآن که در مکه نازل شده است، محتوایی دارد که از سورههای نازل شده در مدینه متفاوت است.
نزول قرآن در 1400 سال پیش نافی جاودانگی آن نیست
نکونام در پاسخ به سؤالی در مورد چگونگی قابل استفاده بودن هدایت قرآن، در عین حالی که مخاطب قرآن عرب حجاز در 1400 سال پیش بوده است، گفت: این چیزی است که اقتضاء زبان است؛ اگر بخواهیم قرآن را بفهمیم، باید زبانی را که همان عرب حجاز به کار برده بشناسیم و خوشبختانه به دلیل این که قرآن نسل اندر نسل خوانده شده همان معانی برای ما حفظ شده است و قرائت مستمر قرآن، معانی آن را مأنوس ساخته است. همچنان که میبینید عبارات نهجالبلاغه که در همان دوره است برای ما نامأنوستر است و قرآن برای ما مأنوس است.
وی این موضوع را که قرآن خطاب به مردمی خاص و بنا به مقتضیات آنها نازل شده است نافی جاودانه و جهانی بودن آن ندانست و در این باره اظهار کرد: یک سری امور و موضوعات در همه دورانها و برای همه انسانها مشترک است و آن موضوعات و امور است که قرآن در مورد آنها سخن گفته است و برای امروز ما هم مناسب است و جاودانه و جهانی است. ما میتوانیم از رویههای قرآن در بسیاری از مسایل امروز استفاده کنیم و بنابراین در عین حالی که قرآن خطاب به عرب عصر نزول بوده است، برای امروز ما هم قابل استفاده است.
نظر شما