یه گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، انجمن جامعهشناسی ایران 28 خرداد ماه در آستانه سی و هفتمین سالگرد درگذشت دکتر علی شریعتی نشستی با عنوان «شریعتی و آینده تفکر ما» را در دو پنل (میزگرد) با حضور استادان جامعهشناسی و فلسفه برگزار کرد. در بخش نخست این مراسم استادان هادی خانیکی، تقی آزاد ارمکی، فرشاد مومنی و علی رضاقلی سخنرانی کردند.
معلم انقلاب
تقی آزاد ارمکی در این نشست با اشاره به نظرهای مختلف مطرح شده درباره شریعتی گفت: نظرات مختلفی درباره جایگاه شریعتی در جامعه ایرانی مطرح است؛ برخی معتقدند شریعتی نقش تعیینکنندهای در این زمینه نداشته و نیروهای دیگری در ساختن انقلاب و جریانهای اجتماعی نقش داشتند. این گروه شریعتی را نیروی انحرافآفرین میدانند. در مقابل نگاهی وجود دارد که معتقد است تمام حیات اجتماعی جامعه ایرانی متاثر از شریعتی است.
وی افزود: من معتقدم که درباره شریعتی هیچ کدام از این دیدگاهها به صورت مطلق وجود ندارد. در دهه 40 و 50 اندیشه او در تعامل با اندیشههای دیگر مطرح میشود و از تحولات شیعه و اسلام میگوید. بنابراین اندیشه شریعتی در ساختن انقلاب نقشآفرین بوده است. اما اینچنین نیز نبوده که تمام نیروهای اجتماعی فقط متاثر از اندیشه او باشند.
به گفته وی، منتقدان و مخالفان شریعتی او را مهم کردند. ما روزهایی را به یاد میآوریم که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و جریان شریعتی و اندیشه او نیز در این انقلاب نقش داشتند. برخی میگویند شریعتی معلم انقلاب است من نیز به این دیدگاه معتقدم اما شریعتی رهبر انقلاب نیست.
این استاد جامعهشناسی با بیان این که شرایط امروز جامعه ایرانی نسبت به گذشته تغییر کرده است گفت: تغییرات جامعه ایرانی موجب شده که کسی میل به بازخوانی اندیشههای شریعتی نداشته باشد چون اندیشههای او بیشتر جنبه تاریخی دارد.
وی شریعتی را نماد جریان روشنفکری دینی عنوان کرد و تصریح کرد: او یک متفکر حاشیهای در ایران است اما اینکه آیا شریعتی امکان بازگشت به عنوان یک متفکر کانونی را به جامعه ایرانی داشته باشد باید با توجه به مختصات فردای ایران مورد بررسی قرار گیرد.
آزاد ارمکی با اشاره به این که در آینده همه شریعتی را عنصری تاریخی خواهند دانست و او بیشتر یک منبع تاریخی در آینده تفکر ایران خواهد بود تا یک کنشگر فعال، گفت: مساله شریعتی اصلاً نوسازی نبوده و دغدغهاش درباره عقبماندگی است.
زمانی فصلالخطاب بود
علی رضاقلی در بخش دیگری از این نشست گفت: زمانی که شریعتی آن مباحث را مطرح کرد سطح آگاهی افراد نسبت به مباحث ایدئولوژیک بسیار پایین بود و شریعتی این سطح را به حدی رساند که فصلالخطاب شد و دیگر هیچ کس حریف بحثهای دکتر شریعتی نبود.
به گفته وی در تاریخ ایران شریعتی منحصر به فرد است و نسخه دومی ندارد که با آن مقایسه شود. شریعتی یک نسخه ایدئولوژیک طراحی کرد و با آن هزینه اعتقادی افراد را آن قدر پایین آورد و در مقابل هزینه حریف را تا حدی بالا برد که منجر به سقوط حکومت شد.
این جامعهشناس در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد: عملکرد ضعیف اقتصادی و سیاسی ایران در طول تاریخ دغدغه اصلی شریعتی و این موضوع در تمامی آثار او مشهود است شریعتی میکوشد تا راهکاری را برای برونرفت از این وضعیت اقتصادی و سیاسی ارائه دهد.
رضاقلی یادآور شد: شریعتی میخواست با بازسازی دین و ایدئولوژی مساله را حل کند و البته او در زمان خود توانست این کار را انجام دهد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه تمام متفکران بزرگ عالم تاریخینگرند اظهار کرد: شریعتی نیز یک متفکر تاریخینگر است باید توجه داشت که مساله وارداتی نمیشود چرا که مساله بومی است و باید یک روش بومی برای آن ارائه کرد به همین جهت است که شریعتی گفت: هرکس میتواند باید حسینی شود و اگر نتوانست باید زینبی باشد و پیام برساند در غیر این صورت یزیدی است.
این جامعهشناس در بخش پایانی سخنانش شریعتی را با محمد غزالی مقایسه کرد و افزود: غزالی مولف کتاب «احیاءالعلوم» است. او یک احیاگر دینی است با این وجود نتوانست حرکت اجتماعی بیافریند اگر چه شرایط هم با او موافق نبود. اما شریعتی توانست در زمان خود به تمامی اهدافش برسد. اینکه بعداً توفیقی حاصل نشد ربطی به شریعتی ندارد.
رضاقلی در پایان گفت: من پس از انقلاب اسلامی هیچ گاه شریعتی را نقد نکردهام و نمیکنم و آمادگی آن را هم ندارم چون من مجنون او هستم.
از متفکران همعصرش چند سر و گردن بالاتر است
فرشاد مومنی در بخش دیگری از مراسم به جلد چهارم مجموعه آثار مرحوم شریعتی اشاره کرد و گفت: وی در این بخش بازگشت به خویشتن را مطرح میکند و اگر افکار او را با سایر متفکران هم عصرش مقایسه کنید شریعتی از آنها چند سر و گردن بالاتر است.
وی گفت: باید در بررسی آثار شریعتی وجوه معرفتشناختی را از وجوه متدولوژیک جدا کنیم در غیر این صورت دچار سوء تفاهمهای بسیاری میشویم. البته از منظر متدولوژیک به شریعتی نقد وارد است اما زمانی که شریعتی این بحثها را مطرح کرد دو پارادایم نوسازی و وابستگی وجود داشت.
وی تصریح کرد: بنابراین طبیعی است که فردی مانند شریعتی دیدگاه انتقادی نسبت به نوسازی داشته باشد.
به گفته مومنی، شریعتی به این مساله رسیده بود که دو پارادایم نوسازی و وابستگی تحت آموزه نیوتنی قرار دارند که میگویند تو یا این هستی یا آن. به همین دلیل است که او بحث عرفان، برابری و آزادی را مطرح میکند. با این دیدگاه او از نگاه نیوتنی فاصله میگیرد و به سمت نگاه کوانتومی حرکت میکند.
وی در پایان سخنانش تاکید کرد: شریعتی برای همه روشنفکران دنیا میتواند منبع الهام بزرگی باشد و باید منطق نظری او را فهمید و آن را حمایت کرد.
متفکری که نمیتوان او را نادیده گرفت
هادی خانیکی نیز در بخش دیگری از این نشست گفت: در عالم تفکر و روشنفکری در ایران نام شریعتی را نمیتوان نادیده گرفت. زمانی روژه گارودی درباره مارکس گفته بود مارکس از کسانی است که هیچ کس نمیتواند نسبت به آن موضعی نداشته باشد. درباره شریعتی هم همین موضوع صادق است و نمیتوان او را نادیده گرفت.
وی درباره جایگاه شریعتی در تاریخ تفکر ایران اظهار کرد: شریعتی در سه حوزه سیاست، دانشگاه و روشنفکری در حرکت است و در واقع میتوانیم از سه شریعتی نام ببریم. شریعتی علمی، شریعتی روشنفکر و شریعتی انقلابی. هرچند شریعتی از هر سه حوزه نامهربانی دیده است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه شریعتی در یک پارادوکس در دانشگاه، سیاست و روشنفکری دیده میشود گفت: او تاثیرگذارترین جامعهشناس ایرانی است که در همه گروهها و مکانهای جامعهشناسی کمتر به او پرداخته شده است. در حالی که در الجزایر کرسی شریعتشناسی راهاندازی شد و استادی نیز شریعتی را به دانشجویان درس میداد این موضوع نشاندهنده همان پارادوکس است.
خانیکی یادآور شد: افقی باز در تفکر شریعتی شکل گرفت که امکان گفتوگو میان سه حوزه دانشگاه، سیاست و روشنفکری را فراهم کرد.
وی با اشاره به اندیشه شریعتی درباره دموکراسی گفت: اگر چه او شاید به طور مستقیم کمتر از واژه دموکراسی استفاده کرده اما دموکراتترین روشنفکری بود که من در سالهای عمرم دیدم. چرا که اکنون روشنفکران بسیاری داریم که واژه دموکراسی را استفاده میکنند اما دموکرات نیستند. او اخلاقی ترین روشنفکر ایرانی است و با منتقدانش رفتاری کارناوالی* دارد.
این استاد دانشگاه در پایان گفت: باید شریعتی را در یک چارچوب گفتمانی فهمید و او را در زمان خودش سنجید باید این سوال مطرح شود که اگر او امروز بود در کجا قرار داشت؟
وی یادآور شد: باید یک دوره بازخوانی نسبت به اندیشههای شریعتی به وجود بیاید.
پنجشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۹:۵۷
نظر شما