بهنام کامرانی، عضو هیات علمی دانشگاه هنر معتقد است به قدر کافی به موضوع پژوهش در کشورمان توجه نشده است و اگر بتوان مسیر و سیاستی در پیش گرفت تا فارغالتحصیلان و نیروهای متخصصی که هرساله با عنوان کارشناس ارشد و دکترا وارد جامعه میشوند در مسیر پژوهش هنر و حوزه تجسمی قرار گیرند، میتوان امیدار بود در آیندهای نزدیک اين خلأ برطرف شود.
این مدرس دانشگاه افزود: کتابهای نقاشی به دلیل پرداختن به جنبههای بصری و به منظور تشخیص جزییات این تصاویر، نیاز به کیفیت بالا دارند و همین موضوع هزینه چاپ این آثار را افزایش میدهد که نهایتا منجر به افزایش قيمت و کاهش تقاضا میشود. بنابراین ضرورت حمایت از ناشران، پژوهشگران و مخاطبان هنری بیش از سایر حوزهها خودنمایی میکند.
وی لزوم ايجاد یک گروه علمی و متخصص در وزارت ارشاد را برای ارزیابی و تشخیص آثاری که واجد شرایط دریافت این حمایت هستند لازم و ضروری دانست و ادامه داد: امروزه آثار زیادی با عنوان پژوهش به چاپ میرسند که دارای ارزش پژوهشی یکسان نیستند. نگاهي به شکاف عمیقی که بین پژوهشهای حرفهای و دانشگاهی وجود دارد، مبین این تفاوت آشکار خواهد بود.
کامرانی همچنین درباره درجه کیفی کتابهای نقاشی موجود در کشور گفت: طی دوسالی که به عنوان یکی از داوران کتاب سال، اوضاع نشر را مورد رصد و بررسی قرار میدهم، سال گذشته به این نتیجه رسیدیم که در حوزه تجسمی نمیتوان کتابی را به عنوان کتاب سال معرفی کرد؛ چراکه از مجموع کتب منتشر شده در این زمینه، کتابی که داراي حدی از درجه کیفی برای کتاب سال باشد، نیافتیم. اکثر این کتابها صرفا آلبوم تصویری بودند یا مملو از اشکالات پژوهشی.
عضوهیات علمی دانشگاه هنر افزود: این موضوع نشان میدهد در چنین حوزههایی آنطور که بایسته است به موضوع پژوهش توجه نشده است. اگر بتوان مسیر و سیاستی در پیش گرفت تا فارغالتحصیلان و نیروهای متخصصی که هرساله با عنوان کارشناس ارشد و دکترا وارد جامعه میشوند در مسیر پژوهش هنر و حوزه تجسمی قرار گیرند، میتوان امیدار بود در آیندهای نزدیک اين خلأ برطرف شود.
عضو پیوسته انجمن نقاشان ایران سطح کتابهای منتشر شده را از لحاظ کیفی و کمی را متناسب با ظرفیتهای هنر باستانی و معاصر ایران ندانست و گفت: در حوزه نقاشی مدرن و معاصر ایران، کتابهای اندكي کار شده است و اساسا بیشتر آنچه منتشر شده، آلبومهایی از آثار هنرمندان مدرن ماست.
وی افزود: از طرف دیگر در فضای هنرهای تجسمی به این دلیل که کار این هنرمندان، کمتر مورد تحلیلهای ریز و یا تحلیلهای دانشگاهی قرار گرفته، نوعی سردرگمی میان اینکه چه موضوعی و چه هنرمندی مهمتر است یا نیست، به وجود آمده است.
نویسنده کتاب «کارگاه نقاشی» با اشاره به اینکه اساسا کتابی که در مورد تاریخ هنر معاصر ایران کار نشده، عنوان کرد: در حالی که بعد از انقلاب تعداد بیشماری تجربه تصویری داریم. درست است که چند نویسنده ایرانی کتابهایی به صورت پراکنده در خارج از کشور چاپ و منتشر کردهاند اما در ایران عملا این کار هنوز صورت نگرفته است. به دلیل حساسیتها و سختیهای بسیاری که در این کار وجود دارد، هرکسی به آن تن نمیدهد.
وی وجود یک آرشیو کامل را لازمه تحقیق و پژوهش دانست و گفت: نبود آرشیوی کامل برای کار پژوهشی، یکی از اصلیترین چالشهای محققان است که برای شروع کار تحقیقی مفید ضروری است. طبیعتا یک محقق نمیتواند تمام وقتش را صرف پژوهشهای میدانی کند، چراکه پژوهشهای میدانی ضعفهای خودش دارد. نبود این آرشیو به دلایلی که در این مجال نمیگنجد، رابطهای تنگاتنگ با ماجرای نشر و کتاب دارد.
بهنام کامرانی در پایان گفت: افرادی مانند رویین پاکباز که سالها تحقیق، پژوهش و دانش خود و همکارانش را صرف تکمیل «دایرهالمعارف هنر» کردهاند، نادرند و درست است که این مسیر، مسیر همواری نیست، اما نباید دلیلی بر کم کاری و عدم رشد ما در این حوزه شود.
نظر شما