در ابتدای این نشست یک نمایشنامه از کتاب با نام «بحث داغ فرهنگی» توسط مجید علم بیگی، مریم عسگری، میترا تبریزی، حسن حسینیان، سایه کبیری، علی حسین زاده و سمانه پرهیزگاری نمایشنامه خوانی شد. امیر لشکری نیز اعلام کرد قصد اجرای این نمایشنامه را دارد و تمرین های آن را آغاز کرده اند.
در این 25 سال اولین باری است که نمایشنامه ای را تایید می کنم
در ادامه این جلسه حسن پارسایی با ارایه نقدی مفصل از نمایشنامه «بحث داغ فرهنگی» بیان کرد: من این اثر را پسندیدم و باید بگویم که در این 20 یا 25 سال فعالیت حرفه ای، اولین باری است که در نشست نقد نمایشنامه، اثری را تایید می کنم. دلایل آن را هم خواهم گفت. اول از همه بگویم که معیار من در نقد یک نمایشنامه فقط و فقط خود متن نمایشنامه خواهد بود و در این شیوه، اظهارات خود نویسنده که منظوری داشته یا نداشته محل بحث من نیستند.
پارسایی در ادامه اضافه کرد: برای این نوع نمایشنامه ها 4 الگو وجود دارد؛ الگوی اول اینگونه است که موضوع یا موقعیتی ساده به طور ساده و غیر پیچیده ای پیش برده می شود و به نتیجه ای در باره آن موضوع می انجامد. در الگوی دوم موضوع ساده به شکل پیچیده و معما گون پیش می رود و به نتیجه می رسد. الگوی سوم از اساس بر موضوعی پیچیده دست می گذارد و نمایشنامه با پیچیدگی پیش می برد و الگوی چهارم که به موضوعی پیچیده را با ساده سازی های مختلف می پردازد و نتیجه می گیرد.
وی افزود: این نمایشنامه طبق این چهار الگو در دسته دوم قرار می گیرد؛ موضوعی ساده که پیچیده میشود. میخواهم بگویم یکی از دشوارترین شیوههای نمایشنامه نویسی همین الگو است. من آثار بزرگی چون در انتظار گودو- بکت و مسخ اثر کافکا را در این الگو میبینم. نویسندگانی که میتواند از یک موقعیت بسیار ساده، چیزی پیچیده و پارادوکسیکال در آورد.
کنش دراماتیک نه با حادثه و حرکت بل از طریق دیالوگ
این نمایشنامه از جایی آغاز می شود که چند نفر در صف تلفن هستند و به مرور وارد بحث و جدلهای کلامی درباره فرهنگ میشوند و در ادامه تلفن کردن را فراموش میکنند. در ادامه میبینیم که حادثهای رخ نمیدهد و در ظاهر موضوع هیچ اتفاقی نمیافتد ولی از طریق دیالوگ و کلام به تدریج کنش دراماتیک این نمایشنامه آغاز میشود. موضوع بهانهای بوده تا از طریق دیالوگها همه این پرسوناژها، شخصیتپردازی شوند و همه این شخصیتها پیچیده، چند بُعدی و پارادوکسیکال شوند، به گونه ای که به هر ساحتی از یک کاراکتر دست مییابیم، همواره وجوه نادیدنی دیگری دارد. هرگز شخصیتهای پیچیده در متن شناخته نمیشوند.
پارسایی در ادامه نقد این نمایشنامه افزود: در این اثر کنش دراماتیک از طریق حادثه و حرکت صورت نمیگیرد، بلکه از طریق دیالوگ اتفاق میافتد. ژانر این اثر را کمدی – اجتماعی میدانم که در آن هم هجویه است و هم پر از تناقض است، یعنی چیزهایی که برای ما شناخته نمیشوند.
این متن به خوبی از جناس لفظی استفاده کرده و از دل اینها یک قیاس مع الفارق ایجاد کرده، یعنی مقایسه دو چیز که اصلا قابل قیاس نیستند و حتی معناهای متضاد با هم دارند. این موضوع دیالوگها را بسیار قابل تامل میکند.
هجو جامعه ایران در یک نمایشنامه
به اعتقاد پارسایی «این نمایشنامه در اصل هجو جامعه ایرانی است». وی در این خصوص توضیح داد: این شخصیتها نماد مردمی هستند که همیشه خصوصیات متناقضی را بروز میدهند، جامعهای که رفتارهای استعاری و چند وجهی بسیار دارد. این نمایشنامه هجو آدمهایی است که تظاهر به دانایی میکنند. هر کدام از افراد این جامعه یک پارادوکس است. بازیهای ذهنی و کلامیِ خیلی زیبایی در این نمایشنامه اتفاق افتاده است. تسلط نویسنده به فرهنگ و واژگان و اصطلاحات آن ( پوست اندازی فرهنگی، فرهنگ سوزی، فرهنگ سازی و...) که همگی در رسانهها وجود دارند بهخوبی به کار گرفته شده است. این نمایشنامه نشان میدهد که اگر مردم چیزی را میدانند نه از کتابخواندن بلکه این همه از رسانهها آمده و به دهان آنها گذاشته شده است. این بازیهای کلامی به تدریج تبدیل میشوند به کنشی که ما از آن انتظار هیجان و نوعی ضربهزدن داریم. این نمایشنامه این کار را با دیالوگ انجام میدهد.
این منتقد در ادامه اضافه کرد: این نمایشنامه یک کمدی کلامی است. به قدری بده بستانهای کلامی انجام میشود که در کل، این تبدیل به حادثه نمایش میشود و باید گفت که دیالوگ در اینجا نوعی حادثه است. اثر تحلیلی است؛ تک تک دیالوگ ها را میتوان تحلیل کرد. در آنها علاوه بر اغراق و جناس لفظی، کنایه نیز وجود دارد. استفاده ترجیعبندوار از برخی دیالوگها، استفاده از دیالوگهای تلویزیونی به عنوان نمادِ سخنان روشنفکرانه از ویژگیهای این نمایشنامه هستند. یکی از رمزهای این نمایشنامه آن است که اگرچه در وهله نخست اجتماعی، انتقادی است اما تلویحا سیاسی هم هست. در آخر بگویم که این اثر فراتر از انتظار من بود.
«الکی خوش» در 176 صفحه منتشر شده است. لشکری در اثر جدید خود که با مقدمهای از دکتر محمود عزیزی منتشر شده، به سراغ ادبیات رئالیستی طنزآمیز برای ترسیم موقعیتها و بیان کلام خود رفته است؛ کلامی که پیش از هر چیز نمایشدهنده موقعیتهای اجتماعی ناشی از تفکر زندگی انسان امروز دارد و بر خلاف بستر و موقعیت رخداد طنزآمیز خود، بسیار قابل اعتماد و اعتناست.
نظر شما