او در این سالها به تالیف مقالات و درس ها و گفتارهایی برای سمینارهای موزه متروپولیتن پرداخت و این مجموعه در 24 جلد در سالهای 1958 تا 1960 توسط موزه متروپولیتن منتشر شد. در همین سال ها فعالیت 17 ساله خود را به عنوان منتقد هنری در نشریات نیویورک تایمز و نیویورک ریپابلیک و اسمیسونیان آغاز کرد. اولین کتاب او در جایگاه منتقد هنری با عنوان «مسیر اصلی هنر مدرن» در 1959 چاپ شد که از سوی منتقدان آن دوران به عنوان اثری قابل توجه شناخته شد. وی تا سال 1981 13 جلد کتاب در حوزه نظریه و نقد هنری با عناوین «منتقد تحت فشار» ، «نقاشان باروک»، «گوتیک موخر تا نقاشان رنسانس»، «نئوکلاسیک تا نقاشان پست امپرسیونیستب تالیف کرد. همچنین چهار رمان که معروف ترین آنها 5 جلدیِ جنایی با عنوان «سَر ماتیو» بود، از آثار وی در این عرصه محسوب می شود.
کشف یک هنرمند شناخته شده
کتاب «تحلیل آثار هنری» اثر جان کانادی که با ترجمه و یا بهتر بگوییم کشف عربعلی شروه در سال 92 از نشر شباهنگ منتشر شده، تنها اثر مکتوب درباره این هنرمند مطرح امریکایی در میان متون فارسی است.
عربعلی شروه نقاش، مجسمه ساز، مترجم و پژوهشگر نام آشنای ایران که در سال 1390 مباحث 8 جلد از درس ـ گفتارهای 24 جلدی کانادی را با حذف ( البته ناگزیر) غالب تصاویر و عکس های کتاب در 8 فصل با زبانی دقیق و روان، تحت عنوان «تحلیل آثار هنری» ترجمه کرده است. عناوین فصل ها نقاشی چیست؟، رئالیزم، اکسپرسیونیسم، انتزاع، کمپوزیسیون به صورت دو بعدی، کمپوزیسیون یا ساخت بندی تابلو، کمپوزیسیون به صورت بیان و تکنیک های فرسک هستند.
مباحث این اثر بر طرح و ارایه ویژگی های آثار هنری مورد نظر نویسنده به گونه ای ویژه تمرکز دارد؛ بدین گونه که به جای توصیف ویژگی های بازنمایانه تابلوهای نقاشی هایی که کانادی به نقد آنها می پرداخت، به طرح ویژگی های بیانگر و معنایی آثار اختصاص یافته است. به این طریق امکان ایجاد خوانش و درک تفصیلی آثار هنری برای مخاطبان غیر متخصص، ممکن می شود.
در این باب جان کانادی درآغاز فصل «نقاشی چیست» عنوان می کند: «موزه متروپولیتن با این مبحث اولین درس را در مورد شیوه سیستماتیک مطالعه هنر مطرح می کند. این شیوه یک شیوه بکر است. برنامه ای بررسی شده از آموزش هنر و خود آموزی است که به وسیله موزه تدوین شده تا به افراد عادی کمک کند تا نقاشی هایی که توجه او را در موزه ها و یا جاهای دیگر جلب می کند، درک کند.«
کانادی با بیان اینکه «هیچ کس نسبت به هنر کاملا بی اطلاع نیست»این سوال را مطرح می کند که « آیا عناصری وجود دارد که در نمونه هایی نظیر نقاشی های پریمتیو دیواری، شاهکارهای رنسانس پیشرفته و یا تابلوهای امپرسیونیست ها مشترک باشد؟ عناصری اصلی که بتوان روشن کرد و کمکی برای راهنمایی به هنگام سرگردانی در دنیای هنر باشد؟»
در این فصل او با مقایسه پرتره هایی از هنرمندانی چون داوینچی ، انگر، رنوار، ویلستر و ادگار دگا، در باب ارتباط موضوع پرتره ( تصویر فرد نقاشی شده) با پس زمینه آن به بحث می پردازد و به نوعی رد پای خصایص شخصیتی سوژه پرتره ها را در عناصر و ترکیب بندی های پس زمینه ها جستجو می کند. این شیوه امکان درک و فهم ضرورت های بیانگرانۀ تمایزات و ویژگی های سبکی هر اثر هنری را برای مخاطب ایجاد می کند و به این ترتیب کانادی در مساله مواجهه مخاطب با اثر، مواجهه با بیانگری های هنرمند را جایگزینِ مواجهه با موضوع نقاشی شده می نماید. او اضافه می کند: « همین که مانع سوژه یا موضوع را پشت سر گذاشتیم لذت ما از نقاشی تنها محدود به قابلیت ما در عکس العمل نشان دادن احساسی و منطقی به بیان های نامحدود و متنوع روح بشر می گردد که در هنر تمام دوره ها و مکان ها به ما عرضه می شود.»
به همین سیاق و با طرح و تحلیل مصادیق معینی از آثار تاریخ نقاشی، جان کاندی به بحث در باب امکانات بیانگری های سه سبک رئالیسم، اکسپرسیونیسم و آبستره می پردازد.
تائیر و جایگاه کمپوزیسیون در خوانش و فهم نقاشی
این نویسنده در فصل پنجم، ششم و هفتم، از تائیر و جایگاه کمپوزیسیون در خوانش و فهم نقاشی بررسی دقیقتری دارد. او در فصل پنجم با مقایسه تابلو "«زن آبی پوشب ماتیس و نگاره «بهرام گور در قصر فیروزه»، ضمن اشاره به تاثیر گرفتن «هنری ماتیس» نقاش قرن بیستمی اروپایی از نقاشی ایرانی آورده است: «همان تاکید روی حالت دوبعدی به جای سه بعدی که مورد توجه هنرمندان (مدرن) غربی است، دیده می شود. همان حالت تختی و عدم تدریج رنگ (سایه گذاری) و همان عدم وجود پرسپکتیو مورد توجه به چشم می خورد.»
جان کانادی منتقدی است که مطالعه آثار او می تواند شناخت تحلیلی مفصلی از هنر مدرن را فراهم مان آورد. در فصل «تکنیک های فرسک» برخلاف آنچه عنوان این فصل تداعی می کند، مساله همچنان طرح و کشف امکانات و خصایص بیانی تکنیک فرسک است.
فرسک شیوه ای مناسب است که در آرایش دیوارهای بزرگ به کار گرفته می شود. گرچه امروزه به خاطر عدم وجود دیوارهای وسیع که با پنجره ها قطع نشوند، دیگر این سبک از نقاشی به چشم نمی خورد. او با بیان اینکه مفهوم فرسک صرفا در نقاشی دیواری خلاصه نمی شود، عنوان می کند: فرسک حقیقی بخشی از خود دیوار است. نقاش با پودر رنگ و آب و بدون استفاده از بست، مستقیما روی اندود ماسه، آهک نیم خیس نقاشی می کند.
در ادامه با اشاره به ترک های روی فرسک های میکل آنژ در کلیسای سیستین می گوید: «آیا این تِرک ها مایه زشتی هستند؟ نه آنها حتی برای کمک به هدف ما مفید نیز هستند. آنها احساسی از دیوار را به ما می دهند که از نظر روانی عنصری زنده در نقاشی فرسک است. یک فرسک با معماری چنان وحدت ارگانیکی یافته است که بدون حضور ما در بنا نمی تواند درک کامل ما را از تاثیر آن اشکار کند.»
مطالعه این اثرمنبع بسیار مناسبی برای آغاز آموختن و حتی بازاندیشی در باب مبانی درک و تحلیل آثارهنری است؛ آثاری که در موزه ها و گالری ها با آنها روبهرو می شویم. جان کاندی نویسنده ای است که مطالعه آثار او می تواند شناخت تحلیلی مفصلی از هنر مدرن را فراهم مان آورد.
«تحلیل آثار هنری» در245 صفحه مصور با ترجمه ای درخور از عربعلی شروه که بيش از 60 جلد كتاب در زمينه هنرهاي تجسمي تأليف و ترجمه كرده است، توسط انتشارات شباهنگ در هزار نسخه و به بهای 15هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما