یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۳:۴۷
دوستان هفت خط سید حسن حسینی در «فستیوال خنجر»

کتاب «فستیوال خنجر» مجموعه‌ای از اشعار طنز سید حسن حسینی به کوشش اسماعیل امینی، توسط انتشارات سوره مهر چاپ و روانه بازار کتاب شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) اسماعیل امینی در سرآغازی که بر این کتاب نوشته، سید حسن حسینی را شاعری آرمان‌گرا خوانده و می‌گوید: او با چراغ سخن به جستجوی انسان برخاسته است و هر گذرگاه و کوچه‌ای را می‌گردد و هرچه بیشتر می‌گردد، کمتر می‌یابد، اما ناامید نمی‌شود جز آن هنگام که به مدعیان دروغین می‌رسد و در برابر داعیه‌های پوچ برمی‌آشوبد و فریاد برمی‌آورد و گاه این خشم و خروشش را در لبخندی گزنده و یا استهزایی کوبنده ونافذ نمایان می‌سازد:
بی مرامی در بساط کفر و دین آتش زده‌ست     سبحه و زنّار را هم جیره‌بندی کرده‌اند
باد سردی هم نصیب مردم مأیوس نیست      آه بی‌مقدار را هم جیره‌بندی کرده‌اند

اسماعیل امینی در ادامه درباره مجموعه «فستیوال خنجر» به چند نکته اشاره کرد:
«1. این سروده‌ها را خانواده سید حسن حسینی گردآورده‌اند و اغلب آنها پیشتر منتشر نشده است.
2. این شعرها از میان دست‌نویس‌های شاعر انتخاب شد و نقطهاشتراک آنها نگاه و بیان طنزآمیز است
3. برخی سروده‌ها شاید، از حیث شنوایی سخن، در پایه دیگر سروده‌های شاعر نباشداما برای رعایت امانت، به همان صورت که در دست‌نوشته‌ها آمده منتشر می‌شود؛ هرچند اگر سید در میان ما بود، با آن وسواس و نگاه نافذ، شاید آنها را بازنویسی می‌کرد.
4. سه یادداشت درباره طنزهای سید حسن حسینی در سال‌های گذشته نوشته‌ام که پس از این مقدمه خواهد آمد.»

امینی در یکی از یادداشت‌های خود درباره طنز سید حسن حسینی در این کتاب با عنوان «دهان رسمی چیزی برای گفتن ندارد» می‌نویسد:
«نوشداروی طرح ژنریک» مجموعه‌ای است از سروده‌های کوتاه سید حسن حسینی که طنز و انتقاد وجه غالب اشعار آن است. در این شعرها تاجر، عار، زاهد و شاعر، بازیگران اصلی‌اند .
تاجر بیانگر حرص و حسابگری و منفعت ‌خواهی است و عارف نمادی از نمایش‌های معنوی و داعیه‌های کشف و شهود. زاهد مدعی دیانت و پرهیز است، اما در مواقعی روحش از دنیاطلبی تاجر آکنده است. شاعر در این میان سرگردان است؛ گاهی وام می‌گیرد و شعرش آرام می‌گیرد، گهی خم می‌شود و نوکر قبله عالم می‌شود، ولی گاهی:
شاعر تشنه / ز دریا می‌گفت / اهل بیت سخنش را / به اسارت بردند

طنز در شعرهای اخیر سید حسن حسینی، افزون بر جذبه اجتماعی و آرمان‌گرایانه، گاهی نگاهی است به درون انسان و تناقض و دگرگونی‌های آن.

در کتاب «ملکوت سکوت» که فراهم آمده از شعرهای منتشر نشده است و زیر نظر یار دیرین او قیصر امین‌پور، در سال 1385 منتشر شد، گونه‌های تازه‌ای از طنزآوری سید حسن حسینی را می‌توان یافت. با آنکه مبانی اندیشه شاعر دگرگون نشده، نوع نگاه او به انسان و جهان، عمیق‌تر و البته رندانه‌تر است و حاصل این نگاه، طنزی تفکر برانگیز است...

همچنین در شعری از این کتاب با نام «دوستی»می‌خوانیم:
این گروه دوستان هفت خط    گاه سوی پرتگاهم می‌برند
در خیال خامشان من کودکم    دست می‌گیرند و راهم می‌برند
گاه در گودال چاهم می‌کنند    گاه بالاتر ز ماهم می‌برند
گر زیان بینم ز فعل اشتباه    سودها از اشتباهم می‌برند
چون رگ تقوایشان گل می‌کند    تحفه بر هم از گناهم می‌برند
درپناه نام من نان می‌خورند    شعله در کشت و گیاهم می‌برند
خویش را آیینه می‌دانند و باز    رشک‌ها بر دود و آهم می‌برند
مثل یک آهنگ ناموزون ولی    نام پیش دستگاهم می‌برند
درد دل‌های مرا جاسوس وار    پیش خصم کین خواهم می‌برند
گاه گاهی نان اگر رخصت دهد    زیر لب نامی زما هم می‌برند
یا گذارندم به سر ناگه کلاه    یا که ناغافل کلاهم می‌برند
در نگاهم یک جهان دشنام است    پی به مفهوم نگاه می‌برند؟!
 
کتاب «فستیوال خنجر» که مجموعه‌ای از اشعار طنزسید حسن حسینی است در 116 صفحه، شمارگان دوهزار و 500 نسخه و به قیمت 6هزار و 900 تومان توسط انتشارات سوره مهر چاپ و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها