شخصیتهای داستانی او اغلب تنها و ازکارافتاده و شکستخوردهاند. او به کمک واژگانی ساده به توصیف جهان پیچیده این انسانها مینشیند تا خواننده را به تأمل و اندیشه در باب جهان پیرامونش ترغیب کند. شاید بتوان بزرگترین برجستگی آثار بیکسل را در عین انتزاعی بودن، طنز گزنده آن دانست که درونمایههایی چون مرگ یا خاطره را دربرمیگیرد.
بیکسل خود را نویسندهای کمنویس مینامد اما میتوان او را نویسندهای کوتاهنویس هم خواند. او کمتر داستانی نوشته که از دو صفحه بیشتر باشد. از همینرو منتقدان ادبی سوییس او را استاد داستانک میدانند.
در داستان «کارت پستالی از پرینه به ارنست همینگوی» میخوانیم: «مرد داد زد: «MADAME, NOUS VENOUS DE MANGER» [مادام، ما تازه غذا خوردهایم.] خانه بالای تپه بود و ما داشتیم از آن پایین، از ته دره تنگ رد میشدیم. خانه خیلی دور به نظر میرسید، اما گویا خانه بزرگی بود، سفیدکاری شده. زن ایستاده بود جلوی خانه و برای ما دست تکان میداد.
زن جواب داد: «چی گفتین؟»
«گفتم، ما تازه غذا خوردهایم. لوبیا و گوشت و –POMMES DE TRRE- سیبزمینی.»
زن گفت: «نمیفهمم چی میگید.»
ما گفتیم: «راه بیفت دیگه.»»
کتاب «کارت پستالی به همینگوی» در شمارگان دو هزار نسخه با قیمت 6 هزار و 500 تومان به تازگی از سوی انتشارات فرهنگ نشر نو منتشر شده است.
نظر شما