جمعه ۲ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۱
سیاست بازیگوش‌تر از آن است که به فلسفه گوش دهد

مدرس دانشگاه تهران در هجدهمین همایش بزرگداشت ملاصدرا گفت رسالت فلسفه تنظیم رفتار و افکار انسان است و اگر این وظیفه محقق شود طبیعی‌ترین نتیجه آن دستیابی به صلح است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، آخرین پنل تخصصی هجدهمین همایش بزرگداشت ملاصدرا با موضوع اصلی «فلسفه و صلح جهانی» با سخنرانی حسن بلخاری، دانشیار گروه مطالعات عالی هنر دانشگاه تهران، علی‌اصغر مصلح دانشیار گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و محسن جاهد استادیار گروه فلسفه دانشگاه زنجان همراه بود. 

رسالت فلسفه از دیدگاه افلاطون و ملاصدرا
موضوع سخنرانی حسن بلخاری در این همایش «رسالت فلسفه، تنظیم رفتار انسان بر بنیاد نظم عالم با اتکا به آرای افلاطون و ملاصدرا» بود. او در بخشی از سخنرانی خود گفت: اگر فلسفه عهده‌دار تنظیم رفتار و افکار انسان شود، «صلح» طبیعی‌ترین نتیجه آن است. تفسیر من از این نظریه دو مرجع مهم دارد: افلاطون و ملاصدرا. 

وی افزود: سیاست بازیگوش‌تر و منفعت‌طلب‌تر از آن است که بخواهد به فلسفه گوش دهد و فلسفه نیز بی‌حوصله‌تر از آن است که خود را در سطح سیاست پایین بیاورد. بر این اساس باید ایده افلاطون برای دستیابی به صلح جهانی یعنی ورود حاکمان حکیم و حکیمان حاکم به عرصه نظم جهانی رخ بدهد. 

بلخاری در ادامه با اشاره به بخش‌هایی از کتاب «جمهوری» افلاطون در راستای تبیین وظایف فلسفه، گفت: افلاطون از اواخر کتاب چهارم «جمهوری» یعنی از بند 450 به بعد، بحثی را شروع کرده و در کتاب پنجم آن را به‌شدت می‌پروراند و در نهایت در کتاب ششم نتیجه آن را اعلام می‌کند. این بحث چنین است که «فیلسوف باید بتواند هستی را در حقیقت خود ادراک کند و سپس بر اساس آن حقیقت به رفتار خود نظم ببخشد و در نهایت این نظم را به جامعه انسانی هدیه کند.»

این مدرس دانشگاه تهران همچنین به شرح مشابهت کلام ملاصدرا با افلاطون پرداخت و گفت: ملاصدرا در مقدمه کتاب عظیم «اسفار» وقتی مبانی خود در نگارش این کتاب را بیان می‌کند، نخستین گام «سفر اول» تعریف فلسفه است و می‌گوید که فلسفه به عالم نظم می‌بخشد. حضرت صدرا نیز قائل به این مسئله است که فلسفه رفتار انسان‌ها را بر عهده دارد و طبیعی‌ترین منفعت آن رسیدن به صلح است. 

بلخاری در ادامه به رساله «تیمائوس» افلاطون و مباحث آن نیز اشاره کرد و گفت: به نظر من کتاب‌های چهار، پنج و ششم «جمهوری» را نمی‌توان بدون خوانش رساله «تیمائوس» افلاطون درک کرد. «تیمائوس» رساله کیهان‌شناختی افلاطون است. 

وی همچنین اظهار کرد: افلاطون در رساله «تیمائوس» از آفرینش جهان بر دو مثلث توسط «دمیوژ» سخن می‌گوید. این دو مثلث نشان دهنده نظم است و نسبتی با معماری مقدس پیدا می‌کند. معماری مقدس نسبت‌های طلایی برای ساخت بنا را نسبت به بدن انسان که بخشی از حرکات منظم عالم است، تنظیم می‌کند. 

بلخاری سپس به ذکر نقل قولی از رساله «تیمائوس» افلاطون پرداخت و گفت: افلاطون در «تیمائوس» بیان می‌کند که «خداوند نیروی باصره را به این دلیل به ما بخشید تا بتوانیم گردش‌های دورانی جهان را ببینیم و حرکات دورانی تفکر خود را بر اساس این گردش‌ها تنظیم کنیم، چرا که این دو خویش یکدیگر هستند. 

نویسنده کتاب «هندسه خیال و زیبایی» در پایان گفت: افلاطون در ادامه آن بخش از «تیمائوس» گفته که پس از با خبر شدن از آن حرکات دورانی جهان، با تقلید از حرکات خدایی که هیچ گونه بی‌نظمی در آن وجود ندارد، می‌توان به حرکات دورانی که در خود ماست، نظم و سامان بدهیم. بنیاد حکمت متعالیه نیز بر این مسئله استوار است. بر این اساس می‌توانیم به این نتیجه برسیم که مهم‌ترین دغدغه فلسفه ایجاد نظم است و طبیعی‌ترین نتیجه این نظم، رسیدن به صلح. 

ملاصدرا و صلح جهانی
علی‌‌اصغر مصلح نیز دیگر سخنران این پنل با موضوع «صلح جهانی، اسباب و موانع تحقق آن» بود. او در بخشی از سخنرانی خود گفت: پدیده‌های جنگ و صلح مسائل دائمی انسان‌ها در طول تاریخ بوده است، اما واژه و مفهوم «صلح جهانی» متعلق به دوران مدرن است. 

وی افزود: صلح پایدار و جهانی دو مرحله اساسی را پشت‌سر گذاشت. نخستین مرحله دوره روشنگری بود که مفهوم عقلانیت رشد پیدا کرد. بر این اساس این نتیجه مهم به دست آمد که اگر انسان زندگی‌اش بر مبنای عقلانیت باشد به سمت صلح پیش می‌رود. دومین مرحله صلح پایدار، تجربیات جنگ جهانی دوم بود. با این اوصاف مهم‌ترین طرح برای صلح جهانی را ایمانوئل کانت، ارائه داده است. 

مصلح همچنین سه وجه مختلف برای تبیین مسئله «صلح» را به این شرح بیان کرد: یک وجه صلح آیین‌ها و ادیان آسیای شرقی چون هندوئیسم، بودایی و... است که بنیاد آن بر «صلح درونی» قرار دارد که صلح بیرونی را نیز موجب می‌شود. به بیان «لائوتسه» انسان فرزانه به طرف جنگ نمی‌رود. امروزه نیز یکی از چهره‌های مهمی که برای صلح جهانی تلاش می‌کند «دالایی لاما» است. 

وی افزود: وجه دوم صلح تئوری فروید است که بیان می‌کند انسان دو میل اساسی دارد یکی میل به لذت و دیگری میل به ستیز. فروید اعتقاد دارد که میل به ستیز در انسان نابودشدنی نیست. باید اشاره کنم که فهم درست مناسبات امروزی جهان مبتنی بر فهم درست این نظریه فروید است. وجه سوم صلح نیز در ادیان ابراهیمی مطرح شده است. تأکید بر وجود دشمن و لزوم مقابله با آن فصل مشترک ادیان ابراهیمی است. 

مصلح در پایان گفت: یکی از مهم‌ترین رقبای انسان امروز و انسان آینده، فرهنگی است که خود آن را ساخته است و انسان مدام از سوی این فرهنگ تهدید می‌شود. برای رسیدن به صلح باید به درک این مسئله برسیم. من سخنرانی‌ام را با طرح این پرسش به پایان می‌برم که «آیا در فلسفه صدرایی می‌توان مسئله تهدید انسان از سوی فرهنگ خودساخته‌اش را دریافت کرد؟» 

دیگر سخنران این پنل محسن مجاهد با موضوع «مسئله امنیت و راه‌های دستیابی و حفظ آن بر مبنای دیدگاه‌های خواجه نصیرالدین طوسی» بود. 

هجدهمین همایش بزرگداشت ملاصدرا پنجشنبه اول خرداد 1393 به همت بنیاد حکمت اسلامی صدرا در مجتمع آدینه تهران، با برگزاری چند پنل تخصصی و سخنرانی برخی اندیشمندان و فیلسوفان ایرانی، برگزار شد. مقالات ارائه شده در پنل‌های تخصصی این همایش در تابستان جاری از سوی این بنیاد منتشر خواهد شد و در دسترس مخاطبان قرار خواهد گرفت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها