شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۷
رُهبانی: نمایشگاه‌های استانی کتاب نیازمند آسیب شناسی است

مجید رُهبانی، سردبیر ماهنامه «جهان کتاب» معتقد است با توجه به دوره زمانی که نمایشگاه های کتاب استانی پشت سرگذاشته اند با مستندسازی از اطلاعات، آمار، دست آوردها و مشکلات، کارشناسان به آسیب شناسی این نمایشگاه ها بپردازند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) مجید رُهبانی مقالاتی درباره کتاب و نشر ایران نوشته‌ است که در ماهنامه‌های «جهان کتاب»، «صنعت نشر» و «کتاب ماه» چاپ شده‌اند. وی در چندین پژوهش درباره مسایل مرتبط با کتابخوانی، شبکه توزیع کتاب و نشر ایران نیز مشارکت داشته است. در ضمن رُهبانی سال‌هاست که به کار بررسی و نقد کتاب نیز می‌پردازد. او سردبیر ماهنامه «جهان کتاب» و فعال عرصه نشر است. این روزها برگزاری نخستین نمایشگاه کتاب استانی در سال جدید که قرار است بیستم خرداد‌ماه در استان خراسان شمالی (بجنورد) برگزار شود یکی از موضوعات مهم عرصه کتاب است. به این بهانه رهبانی پاسخگوی پرسش های ما بود.

* لطفا از نمایشگاه‌های کتاب استانی یک ارزیابی کلی ارایه دهید و بفرمایید که این نمایشگاه‌ها از چه نقاط قوت و ضعفی برخور دارند؟ 

- ابتدا باید به نکته‌ای اشاره کنم که تا به حال بارها گفته‌ شده است. آن‌چه در ایران به نام «نمایشگاه کتاب» برگزار می‌شود در واقع یک «بازار بزرگ کتاب» است، که به خودی خود هم کار خوبی است. ولی شیوه برگزاری و نوع کارکرد آن تفاوت زیادی با نمایشگاه کتاب (آن‌گونه که مثلاً در فرانکفورت برگزار می‌شود) دارد. این وضعیت را هر سال در نمایشگاه کتاب تهران می‌بینیم و تا آن‌جا که اطلاع دارم در نمایشگاه‌های استانی نیز کم و بیش همین طور است. 

متأسفانه تاکنون نتوانسته‌ام به پژوهشی قابل استناد درباره نمایشگاه‌های کتاب ایران (چه در تهران و چه در مراکز استان) دست بیابم. شاید چنین پژوهش‌هایی انجام شده است و من از آن‌ها بی‌خبرم، یا نتایج آن‌ها انتشار عمومی نداشته است. در هر حال بدون انجام پژوهش بر روی آثار و نتایج این نمایشگاه‌ها، میزان تاثیر آن‌ها بر ترویج فرهنگ مطالعه و همچنین کمک به رشد و توسعة نشر کشور، یا آثار منفیِ احتمالیِ آن‌ها، نمی‌شود اظهارنظر دقیقی کرد. در نبود پژوهش‌های لازم، هر چه بگوییم از جنس حدس و گمان و یا برداشت‌های شخصی است که اعتبار چندانی ندارد. 

اما تا آن‌جا که اطلاعات من اجازه می‌دهد، می‌توانم برای نمایشگاه‌ها نقاط قوّتی را ذکر کنم. قبل از هر چیز، تشویق عموم مردم به رفتن و دیدن کتاب و خریدن آن است. به‌یقین بخشی از این مردم، کتابخوان و حتی «کتابخوان حرفه‌ای» هستند. اما بسیاری دیگر در طول سال اصلاً سر و کاری با کتاب و مطالعه ندارند. فضای تبلیغی و ترویجیِ که نمایشگاه کتاب برای چند روز در یک شهر ایجاد می‌کند، فرصتی است برای جلب توجه این گروه از مردم. اگرچه طبیعتاً این جلب توجه بسیار کوتاه‌مدت است و تأثیر محدودی هم دارد. بعد از این دوره کوتاه، بار دیگر رسانه‌های رقیب کتاب ـ که بسیار جذاب‌تر و در دسترس‌تر و استفاده از آن‌ها کم‌زحمت‌تر است ـ این تأثیر را خنثی می‌کنند. 

به دلیل کم بودن چشمگیر تعداد کتابفروشی‌های سراسر کشور (به نسبتِ جمعیتِ شهرها و حتی پایتخت)، نمایشگاه به دسترسیِ آسان مردم به کتاب یاری می‌رساند. بخصوص که این دسترسی با تخفیف فروش همراه است که البته جذاب است. این هم نقطة قوّتی برای نمایشگاه کتاب، به‌ویژه خارج از پایتخت و در مراکز استان‌ها، به شمار می‌رود. 

نقش دیگر نمایشگاه، کمکی است که به فروش ناشران می‌کند. فروشِ مستقیمِ کتاب به خریدار، در واقع فروشِ نقدِ محصولِ تولید شده است که امکان آن برای کمتر تولیدکننده و ناشری در جایی غیر از نمایشگاه فراهم است. دستیابی به نقدینگیِ نسبتاً چشمگیر، آن هم ظرف چند روز، فرصت مغتنمی است که ناشران می‌کوشند از آن حداکثر استفاده را ببرند. این‌که فروش در نمایشگاه چه سهمی از فروش سالانة ناشران را تشکیل می‌دهد نامعلوم است. در این مورد هم باید پژوهش صورت گیرد. 

اما از نقاط منفی نمایشگاه‌های استانی، آسیبی است که به سازوکارِ طبیعیِ فروشِ کتاب می‌زند. کتابفروشی‌های مراکز استان و شهرستان‌ها اغلب از این نمایشگاه‌ها گله‌مندند. چون باعث اُفتِ شدید فروشِ آن‌ها (حتی برای چند ماه) می‌شود. اگر چنین ادعایی صحّت داشته باشد، باید دست‌کم در چگونگی برگزاری نمایشگاه‌های استانی بازبینی کرد. چرا که در روال عادی چرخه نشر اخلال ایجاد می‌کنند و به شبکه توزیع و فروش کتاب آسیب می‌رسانند. کتابفروشی در ایران به خودی خود کسب و کار پُرسودی نیست و برای همین کمتر شاهد رشد و توسعه آن هستیم. ممکن است نمایشگاه‌های استانی این وضعیت را تشدید کنند. 

نکته دیگری که با مطالب پیش‌گفته مربوط است، درصدِ زیادِ تخفیف‌ در نمایشگاه‌های استانی است. تا جایی که من اطلاع دارم این تخفیف تا 40 درصد هم می‌رسد (20درصد سهم ناشر است و 20 درصد بقیه را وزارت ارشاد می‌پردازد). چنین تخفیف بالایی اگرچه بازدیدکنندگان را به خرید بیشتر تشویق می‌کند، ولی آثار منفیِ جدّی هم دارد. نخست آن‌که نمایشگاه با کتابفروشی‌ها رقابتی نابرابر ایجاد می‌کند که به زیان کتابفروشان است. دوم، این تصور اشتباه را در ذهن خریداران کتاب به وجود می‌آورد که ناشران افرادی گرانفروش‌اند و قیمت کتاب‌ها در اصل خیلی کمتر از آن رقمی است که رویشان درج شده است! این باعث نوعی از «بی‌اعتمادی به کتاب» و نشر کشور خواهد شد که بدون پی‌آمد نیست.

* برای تقویت نقاط قوت و کاهش نقاط ضعف این نمایشگاه‌ها چه پیشنهادی دارید؟ 

- متاسفانه به این سؤال به دلایلی که پیشتر گفتم، یعنی در دسترس نبودن داده‌هایِ پژوهشیِ معتبر و حتی نداشتن آمارهای دقیق و قابل استناد، نمی‌توانم پاسخ مفیدی بدهم. ضمن این‌که لازم است تجربه‌های برگزاری نمایشگاه‌های استانی در چند سال گذشته را بررسی کرد و نظر افراد مطلع را نیز جویا شد.

* بعضی از منتقدان نمایشگاه های کتاب استانی معتقدند که تعدادی از ناشران بزرگ و حرفه‌ای در نمایشگاه‌های استانی شرکت نمی‌کنند یا اگر هم شرکت کنند، کتاب‌های فاخر و ارزشمند خود را ارایه نمی‌کنند. نظر شما دراین باره چیست؟ 

- شاید نتوانیم این موضوع را با قاطعیت بگوییم ولی احتمال می‌دهم چند عامل باعث کاهش انگیزه بعضی از ناشران برای شرکت در این نمایشگاه‌ها شود: هزینه‌های سنگین شرکت در نمایشگاه‌های استانی (اعم از حمل و نقل، صرفِ وقت و نیروی انسانی، و ...) و کم‌بازده بودن آن، آماده یا مناسب نبودن فضا و امکانات لازم برای برگزاری نمایشگاه‌ در برخی نقاط کشور، نبود مدیریت باتجربه در محل که مشکلات زیادی برای ناشران به بار می‌آورد از جمله این مشکلات است. همچنین می توان به آسیب رسیدن به چرخة طبیعی فروش و زیان ‌دیدن کتابفروشی‌ها، که در نهایت و در درازمدت به زیان خود ناشران تمام می‌شود و پیشتر از آن یاد کردم، اشاره کرد.

* آیا برنامه‌های جنبی این گونه نمایشگاه ها متناسب با نیاز جامعه نشر هستند؟ در غیر این صورت چه پیشنهادی برای کیفی‌سازی برنامه‌های جنبی دارید؟ 

- سال‌هاست که برگزاری نشست‌ها و جلسات بحث و گفت‌وگو در نمایشگاه‌های کتاب متداول شده است. گاه تعداد این نشست‌ها در نمایشگاه های کتاب بسیار زیاد است. فارغ از کیفیت و محتوایی که این حجم انبوه از «جلسات کارشناسانه» می‌تواند داشته باشد، اصولاً «نمایشگاه»‌های کنونی محل مناسبی برای این کار نیستند. پیشتر گفتم که «نمایشگاه‌«های ما اغلب بازار بزرگ فروش کتاب‌اند. در چنین بازارهای شلوغ و پرازدحامی نمی‌شود فضای مناسبی برای جلسات بحث کارشناسانه تشکیل داد؛ آن هم در این تعداد. طبیعتاً از این جلسات هم نمی‌شود انتظار نتیجه و اثری داشت.

شاید بهتر باشد به جای تعداد زیادی جلسه تخصصی و ... در نمایشگاه‌های استانی، چند نشست عمومی (به تعداد منطقی) با حضور نویسندگانِ سرشناسِ هر استان برگزار شود. هدف این نشست‌ها می‌تواند آشناییِ خوانندگان با پدیدآورندگانِ آثار (به طور عمده در حوزه ادبیات) و گاه نقد و بررسی کتاب‌هایشان باشد. در کنار آن هم، پدیدآورندگان می‌توانند زمانی را به شعرخوانی و قصه‌خوانی اختصاص دهند که برای مخاطبان جالب است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها