جمعه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۸
بسته پيشنهادي گيتي خامنه براي مطالعه/ از ورق زدن و بوي کتاب لذت مي​برم

مجري محبوب نسل​هاي گذشته و امروز معتقد است گرانی تنها عامل عدم رغبت به مطالعه نیست و روزگار بي کتاب مثل اتاق بدون اکسيژن است.

خبرگزاري کتاب ايران(ايبنا)، شيما کريمي- اگر شروع یک روز کاری ات با «گیتی خامنه» باشد، حتما تا آخر شب کم نمی آوری. خامنه بسیار پرانرژی، خوش سر و زبان، مهربان و گرم و گیراست؛ آن قدر که دلت می خواهد رها از هر دغدغه ای دو فنجان چای هِل بریزی و بنشینی ساعت ها از هر دری با او گپ بزنی.
در سال هایی که تلویزیون، دو شبکه نصفه نیمه داشت و خبری از عمو و خاله های برنامه کودک نبود، گیتی خامنه ستاره طلایی تلویزیون های 14 اینچ سیاه و سفید نسلی بود که هیچ کودکی نکرد. نسل آژیر و اضطراب.
برای بچه های پر شر و شور دیروز، خامنه یکی از شمایل به شدت نوستالژیک و دوست داشتنی دهه 60 تلویزیون است. مجری محبوب و مسلطی که بعد از وقفه ای 15 ساله همچنان خاطره سازی می کند و به قول خودش: «هنوز پاداش کارهایی را می گیرد که در گذشته انجام داده است.»
او که سال 1343 در تهران به دنیا آمده است، سال های دور از ایران را علاوه بر تحصیل در زمینه روانشناسی کودک و خانواده، انیمیشن، تهیه کنندگی و کارگردانی سینما، تلویزیون و تئاتر، در یکی از مدرسه های آمریکا ناظم بوده و در چند مرکز فرهنگی نیز هنر و زبان فارسی تدریس می کرده است.
فعالیت تلویزیونی خامنه که این روزها مشغول نوشتن 26 قصه با دکوپاژ برای شبکه پویاست و بسیار سخت اجرای برنامه ای را می پذیرد، را به دو دوره می توان تقسیم کرد. یکی دی 58 تا اواسط دهه 70 و از سال 89 تا الان که به اجرا و ساخت برنامه های بچه های دیروز (شبکه تهران)، تصویر زندگی (شبکه 2)، مستند میراث ایران (شبکه جهانی سحر)، امپراطور کوچک (برنامه ای ترکیبی درباره کودکان که پخش آن ناتمام ماند)، مراقبه های روزانه (شبکه خبر) و... انجامیده است. این بانوی فرهیخته و فرهنگی که روایت کتاب « دا » در شبکه یک سیما را هم در کارنامه دارد، این بار از کتاب و کتابخوانی برایمان گفته است. گفت‌وگوي ايبنا با خانم خامنه را از دست ندهيد:

چه کنیم تا فاصله فرهنگ کتاب و کتابخوانی مان با دنیا کم شود؟
یکی‌ از کتاب​هایی که اخیرا خواندنش را به اتمام رسانده​ام، کتاب «خندیدن بدون لهجه» نوشته فیروزه جزایری دوما است؛ ایشان نوشته در مقطعی احساس کردم فرزندان من از واقعیت​های دنیای اطراف، انسان​ها، طبیعت و حیوانات به نوعی غافل شده​اند؛ در نتیجه به همسرم پیشنهاد دادم که تلویزیون را از خانه خارج کنیم. ابتدا فکر می​کردم بچه ها دچار مشکل می​شوند و نمی​دانند چه طور وقتشان را پر کنند اما برای اولین بار دیدم آنها به حیاط رفته و مشغول بازی با حشرات و کشف دنیای پیرامونشان هستند، درست مثل آن‌ زمان​ها که خودم کودک بودم و در یک دنیای پر از شگفتی، هر روز در حال کشف و راز گشایی پدیده‌ای جدید. این حاصل تفکر یک زن ساکن در آمریکا است که برای سرگرمی خود و اعضای خانواده ا‌ش به انواع مختلف امکانات دسترسی‌ دارد، اما درمی‌یابد که اگر درست عمل نکند، ذائقه کودکانش به انواع خوراک‌های ارزان معنوی عادت خواهد کرد و ترک این عادت در بزرگسالی امکان پذیر‌، اما به شدت دشوار خواهد بود.
من و شما، این روزها امکانات مختلفی‌ برای کشتن زمان و سرگرم شدن داریم، پس چه دلیلی‌ وجود دارد که از میان این همه راه‌های متفاوت، متنوع و سهل الوصول، کتاب را انتخاب کنیم؟! مگر این که آنقدر به صرف غذای سالم عادت کرده باشیم که سیستم روحی‌ ما هر نوع غذای بی کیفیتی ‌را پس بزند!
شاید بد نباشد کمی‌ به این فکر کنیم که چرا بعضی‌‌ها در نقطه نقطه این کره خاکی، کتاب می‌خوانند!؟ بیایید امتحان کنیم، شاید ما هم به نتایج خوبی‌ دست پیدا کردیم! حداقل این که می توانیم این اطمینان را به خودمان بدهیم که اگر در انتخاب کتاب، خیلی‌ بد سلیقه نباشیم، ضرر مطالعه خیلی‌ از فوایدش بیشتر نخواهد بود!

گیتی خامنه چه طور از تازه​های کتاب، با خبر می شود؟
گیتی‌ خامنه از جهتِ داشتن دوستان خوب، بسیار خوش شانس است و از نظر داشتن حوصله‌‌ و زمان، خیلی بی‌ بضاعت. معمولا این دو، اثر متناقض هم را خنثی می​کنند. دوستان خوب، تنبلی و کمبود زمان و همتم را با خبر رسانی و الطاف بی‌ حدشان جبران می​کنند!
ترجیح می​دهید کتاب را کاغذی ورق بزنید یا به صورت آنلاین و از طریق اینترنت و گوشی؟
به همان شیوه سنتی. فوق العاده لذت می​برم از ورق زدن و بوی کتاب.

در گرانی بازار کتاب چه طور مردم را به کتابخوانی، تشویق کنیم؟
گرانی یکی‌ از مشکلات و عوامل عدم اقبال مردم ما به کتابخوانی است. بعضی‌ از مردم ما در کل، آنقدر که باید با کتاب دوست نیستند که به نظر حقیر، این مساله تا حد زیادی به آموزش مهارت​ها و کسب عادات دوران کودکی بر می​گردد. در تمام شرایط و نوسانات قیمت‌های کتاب تا آنجا که اطلاعات ناقص من می​گوید، مردم ما رتبه اول کتابخوانی را در دنیا به خودشان اختصاص نداده​اند!
يادم مي​آيد در دوران دانشجویی وقتی راغب به خرید کتابی بودیم که امکانش نبود، یکی از بچه​ها داوطلبانه کتاب را تهیه می​کرد یا به نوبت کتاب‌ها را می​خریدیدم و همه با هم آن را می​خواندیم. گاهی هم بچه‌ها آن‌ را کپی می​کردند. در خارج از کشور هم به دلیل گرانی کتاب، بسیاری از دانشجویان از جمله خود من، کتاب‌های دست دوم دانشجویان سال‌های قبل را می​خریدیدم. این ​ها راه های ساده​ای است که هیچ اشکال و خرج آنچنانی هم ندارد اما بعضی می​خواهند حتما یک کتابخانه شخصی بزرگ داشته باشند در حالی که یکی مثل من، نه جایش را دارم، نه نیازش را حس می​کنم و نه امكانش را دارم. آن بهره​ای که باید از کتاب برد، ربطی به خرید و نگهداری اش در کتابخانه ندارد. آدم​های زیادی را می​شناسم که کتابخانه​های بسیار بزرگي دارند، اما وقتی کتاب هایش را ورق می​زنی معلوم است یک بار هم باز نشده​اند!
البته هیچ کدام اینها به این مفهوم نیست که گرانی را توجیه یا نفی کنیم، آنچه من بر آن تاکید دارم این است که گرانی تنها عامل عدم رغبت به مطالعه نیست و علت یا درست تر بگویم علل را باید ریشه‌ای تر و عمیق تر به مداقه نشست.

يعني شما وقتی چشمتان به قیمت پشت جلد کتاب​ها، روشن می​شود دست و دلتان نمی لرزد؟
با عنایت به شعر؛ ز دست دیده و دل هر دو فریاد و... ( باقی‌​ا‌ش را اگر فقط کمی‌ اهل مطالعه کتاب‌های ادبی‌ باشید می​دانید!) من کلاً مدتی‌ است که اگر واقعا تصمیم به خرید چیزی داشته باشم، با چشم بسته این کار را می‌کنم، خرید کتاب هم از این قاعده مستثنی نیست!

خانم مجری، حاضراست کتاب خوب را گران بخرد؟
نیازهای ضروری، گاهی‌ انسان را مجبور می​کنند بهای بالایی‌ برای رفع نیازش بپردازد! اما وقتی‌ ضرورت در این حد، اساسی‌ نباشد، آنان که در زمینه هنر فعالیت می​کنند، راه های خلاقانه تر و هنرمندانه تری را انتخاب می​کنند!

بسته پیشنهادی گیتی خامنه از دنیای کتاب​های جذاب و خواندنی؟
«زندگی در پیش رو» نوشته رومن گاری که دیدگاه فوق العاده زیبایی در مقوله کودک، ارائه کرده و به ترسیم دنیای ذهنی یک کودک و نوع برخوردش با دنیای واقعی، دشواری ها، تلخی ها و ناکامی ها در قالب طنز پرداخته است.
«مومو» اثر میشل انده هم در نوع خود کتاب خاص و جالبي است و البته «شازده کوچولو» سنت اگزوپری هم اثری است که هرگز کهنه نمی شود، پیام هایش جهانی است و در همه زمان ها مصداق دارد و من با جملات نابش پیوند و الفتی عاشقانه دارم .
از کتاب هایی که زمان زیادی از خواندن شان نگذشته و تاثیرشان آنقدر کمرنگ نبوده که به سادگی‌ فراموششان کنم، «هزار خورشید تابان» خالد حسینی و «همنام» جومپا لاهیری است که اولی‌ به مقوله زندگی‌ و موقعیت زن در گوشه‌ای غریب از این کره خاکی می پردازد و دومی‌ برای آنان که با پدیده‌ای تحت عنوان مهاجرت و پی‌ آمدهای آن‌ آشنا هستند فضای تاثیر گذاری را ترسیم می‌کند.
«اوهام» ریچارد باخ هم از کتاب هایی است که خواندنش برای آنها که به مکاشفه‌های درونی‌ می‌اندیشند،خالی‌ از شگفتی و لطف نیست.
به موازات مطالعه این دلخواسته​ها، در ارتباط با کارم، سری کتاب​های قصه گویی کانون پرورش فکری و بازنویسی قصه‌های شیرین ایرانی‌، انتشارت سوره مهر را هم مدتی‌ است که آغاز کرده ام.

این روزها مشغول ورق زدن چه کتابی هستید؟
«مارک دو پلو» نوشته منصور ضابطیان.
روزگار بی کتاب مثل؟
اتاق بدون اکسیژن.
کتاب را در هوای نمایشگاهِ امسال، نفس کشیدید؟
چند ماهی‌ می​شود که درگیر نوشتن داستان​هایی برای اجرا در شبکه پویا هستم. این داستان‌ها برای ساخت یک کار تلفیقی؛ قصه‌های شبانه و انیمیشن است که یقین دارم اگر از حمایت مالی و معنوی برخودار شود، کار جذاب، نو و آگاهی بخشی خواهد بود. مهلتم برای ارائه کار رو به اتمام می​باشد و در حال حاضر انجام هر کار دیگری را به بعد از اتمام این پروژه موکول کرده​ام.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها