خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، محمود تاری: یکی از راههای درست شدن کارها یا بهتر بگویم در مجرای صحیح قرار گرفتن امور، «نقد» است. البته، ناگفته نماند که «نقد دلسوزانه و نقد عقلانی» داریم و نیز «نقد مغرضانه و نقد مخرب»؛ و این دو مقوله را باید از یکدیگر تفکیک کرد. در این تفکیک، بیشتر «نقد دلسوزانه»، که پشتوانه آن عقلانیت و شناخت است، مدنظر است.
«نقد»، فینفسه خوب و سازنده است؛ چرا که عیبها و کاستیها را برملا ساخته و سبب میشود که یک اثر زیباییهای خودش را بهتر نشان دهند. قوت و ضعف یک کار را به صاحب یا خالق آن اثر ارایه میکند و با حذف ضعفها و کاستیها، کیفیت آثار را بالا میبرد. به عبارتی، یک اثر ضعیف را به یک اثر خوب و برجسته تبدیل میکند.
اصولاً، آثاری «نقد» میشوند که ارزش «نقد» کردن را داشته باشند. یعنی صاحبان نقد، با نگاهی عالمانه به بررسی و واکاوی یک اثر که قابلیتهای لازم را دارد، ورود پیدا کرده و ضمن برشمردن محسنّات به کاستیها و ضعفهای آن اثر، با ارایه راهکارهایی درخور و شایسته به رفع اشکالات میپردازند. در تعریفی دیگر، «نقد» یعنی زیباسازی.
بارها شنیدهایم که خدا زیباست؛ زیباییها را دوست دارد و معمولاً انسانها هم، رویکردشان به زیباییهاست. مثلاً هیچ عاقلی نمیگوید من زیباییها را دوست ندارم و زشتیها را میپسندم. چون، فطرت آدمی تمایل به خوبیها دارد و عقل هم، خواستار خوبیهاست؛ زیرا ناگفته پیداست که آنچه پیرامون زندگی ما تجلی پیدا کرده است، با زیباییها ممزوج بوده و هر آنچه را برای خویش طلب میکنیم، با تمایل تام و تمام به سمت زیباییهاست.
با این احوال، نقد با «اشکالیابی» تفاوت بسیار دارد. مثلاً گیریم که سخن در زمینه یک شعر کودکانه یا نوجوانانه متفاوت است. گاهی ممکن است کسی درباره شعر مورد نظر، از لحاظ تزلزل وزن و مشکلات قافیه، نکاتی را یادآور شود که این نوع نگاه، البته علاوه بر اشاره به ایرادهایی در این حیطه، تلاش برای رفع آن اشکالات هم است.
ولی «نگاه نقادانه» حکم میکند علاوه بر بیان ضعفهای آنچنانی، به درونمایه شعر، یعنی مفاهیم شعری و پیام شاعر به مخاطب هم توجه شود؛ به عبارتی، سره را از ناسره جدا کند تا در یک مجرای صحیح، سرانجام پدیدآورنده و مخاطب، با یکدیگر ملاقات کنند._
جمعه ۱۵ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۸:۳۰
نظر شما