سینمای دفاع مقدس امسال با حضور موفق «شیار 143» که کاری اقتباسی بود، به زعم برخی کارشناسان ادبی و سینمایی، با تحولی مثبت همراه شد و گویا ارتباط بین ادبیات و سینمای این ژانر جواب داده است. این نظریه را چطور ارزیابی میکنید؟
تا حدودی با این فرضیه موافقم و امیدوارم این اتفاق در بقیه ژانرها هم بیفتد. اساس ژانرهای سینمایی ایران نیاز به یک رتوش دارد و بازنگری کلی در عرصه فیلمسازی ایران، میتواند نوید روزهای خوبی برای آینده سینمای ایران داشته باشد.
معراجیها یک فیلم اقتباسی نیست و دهنمکی پیش از این هم مدعی بود، سه گانه «اخراجیها» را براساس کتابهای دفاع مقدس نساخته است. آیا تا کنون در فیلمی اقتباسی با ژانر سینمای دفاعمقدس حضور داشتهاید؟
نه، متاسفانه این تجربه را نداشتم. البته بیشتر نقشآفرینیهای من در تلویزیون بوده و حضور مستمری در سینما و تئاتر دفاع مقدس نداشتم. حتی در اخراجیهای 3 هم نقش من ارتباط زیادی با جنگ نداشت. شاید در آینده حضور در فیلمی اقتباسی با موضوع دفاعمقدس را هم تجربه کنم اما در حال حاضر بازیگر با تجربهای در سینمای دفاعمقدس، چه فلیمهای اقتباسی، چه غیراقتباسی نیستم.
برخی کارشناسان معتقدند ضعف سینمای دفاعمقدس را باید در ادبیات داستانی این حوزه جستجو کرد و برای نمونه به فیلمهای موفق جنگی جهان که اقتباسیاند اشاره میکنند.
در اینکه سینمای دفاعمقدس ضعفهایی دارد، تردیدی نیست اما این ضعفها در یک حوزه خلاصه نمیشوند. قبول دارم ادبیات داستانی دفاعمقدس پیشرفت چندانی نداشته است و این موضوع ناخواسته روی سینمای این ژانر هم اثر گذار است اما این مقوله هم دلایل خودش را دارد.
چه دلایلی؟
ببینید محدودیتهایی که برای کارگردانان سینمای دفاعمقدس وجود دارد به نوعی گریبانگیر نویسندگان این حوزه هم هست. همه میدانیم در ژانرهای ادبی و سینمایی دفاعمقدس خط قرمزها و محدودیتهایی وجود دارد. من کارشناس ادبیات داستانی نیستم اما خیلیها معتقدند این حوزه روانشناسی خاص خودش را دارد و برای تاثیرگذاری در فضای ادبی و سینمایی کشور احتیاج به زمان داریم.
پس ضعف سینمای دفاعمقدس را در ادبیات این حوزه نمیدانید.
همانطور که گفتم ما ضعفهای متعددی داریم. سینمای ایران دچار نوعی شتابزدگی به انضمام کمبود امکانات است. البته خوشبختانه با وجود این ضعفها، فیلمسازان جوانی در عرصه سینمای ایران ظهور کردند که بدون شک نمره قبولی میگیرند.
اما در همین شرایط و با همین محدودیتها سینمای ایران صاحب جایزه اسکار میشود!
بله، معتقدم با همه کمبودها و محدودیتها باید به سینماگران ایرانی دست مریزاد گفت. موفقیت اصغر فرهادی و «جدایی نادر از سیمین» افتخاری متعلق به مجموعه سینما ایران است. هرچند این اتفاق بیشتر شبیه یک معجزه بود!
سینمای جنگ در جهان، به ویژه آثاری که مبتنی بر ادبیات داستانیاند غالباً با استقبال مواجه میشوند، چرا این اتفاق برای سینمای جنگ ایران نمیافتد؟
این پرسش زیرکانهای است! فکر میکنم خود شما هم پاسخ آن را میدانید. با احترام به خبرگزاری کتاب ایران، ترجیح میدهم در این زمینه اظهار نظر نکنم.
خیلی از بازیگران دوست دارند فیلمنامهنویسی را هم تجربه کنند. شما تصمیمی برای حضور در این عرصه ندارید؟
راستش را بخواهید بین سالهای 84 تا 88 مشغول مطالعه و نوشتن بودم. چند طرح فیلمنامه هم تنظیم کردم اما بعد از مدتی آنها را کنار گذاشتم. این کار در واقع یک نوع عقبنشینی بود. البته من بیعلاقه به نوشتن هم نیستم و سعی میکنم از مطالعه و تحقیق فاصله نگیرم.
جشنوارههای بزرگ سینمایی مثل اسکار، بخشی به نام فیلم برتر اقتباسی دارند. به نظر شما جای این بخش در جشنوارههای داخلی به ویژه جشنواره فیلم فجر خالی نیست؟
ما فقط عنوان فیلم اقتباسی را در جشنوارههایمان نداریم. بسیاری از آثار سینمای ایران اقتباسیاند و با کمی توجه میتوانید به این نکته پی ببرید. اقتباس هم در تئاتر، هم در بخش عمدهای از آثار سینمایی ایران دیده میشود./
نظر شما