مجموعه داستان «هزار توي خوابهاي من» نوشته هادي خورشاهيان منتشر شد.
در بخشي داستان «صندلي» آمده است: «در را باز ميكنم. با ترس برميگردد و به چشمهايم نگاه ميكند. رفته است بالاي صندلي و دست راستش روي قفسهي بالايي كتابهاست. ميگويم خب ميگفتي خودم ميآمدم برايت برميداشتمش.»
در قسمتي از داستان «سر برج» ميخوانيم: «همهي پولها را ميگذارم روي ميز ناهارخوري. ليلا ميگويد چقدر پول. حتماً اين ماه ميتوانيم ماشين ظرفشويي بخريم.»
مجموعه داستان «هزار توي خوابهاي من» نوشته هادي خورشاهيان، در 120 صفحه، با شمارگان هزار و 100 نسخه، به قيمت پنج هزار و 500 تومان از سوي نشر آموت منتشر شد.
«هادي خورشاهيان» متولد نيشابور است.
«باران در بهشت»، «من كاتالان نيستم»، «من يك بادبادكم»، «توي اخبار راديو»، «لطفا آدم بزرگها پياده شوند»، «سايههاي ترس»، «من هومبولتم» و «شيرها براي هم نامه نمينويسند» از آثار اين نويسنده هستند.
سه كتاب با نامهاي «حرفزدن پشت سر سايهها»، «باز هم بادهاي قديم» و «مرگ مثل رودخانه است» (دربرگیرنده شعرهاي سپيد)، يك مجموعه ترانه با نام «كهنه سرباز» و مجموعهاي از اشعار در قالبهاي مختلف شعري، از قصيده تا شعرهاي سپيد كوتاه با نام «خطهاي خط خطي»، از آخرين آثار خورشاهيان در حوزه شعر هستند._
نظر شما