به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، خسروپناه در همایش بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی با موضوع «اخلاق و فلسفه» که به همت انجمن حکمت و فلسفه ایران امروز دوشنبه (5 اسفندماه) در حال برگزاری است، با ارایه مقاله خود با عنوان «رابطه حسن و قبح اخلاقی با عقل نظری و عملی» درباره شخصیت برجسته خواجهنصیرالدین طوسی در میان فلاسفه گفت: رساله «سیر و سلوک» خواجه نصیر یکی از برجستهترین آثار وی است که در آن خواجه گزارشی را از زندگینامه خود ارایه میکند.
وی با بیان اینکه بحث حسن و قبح در علم فلسفه و کلام بیان شده است، افزود: اصلیترین سوال این موضوع این است که آیا ثواب و عقاب بر فاعل مختار نسبت داده میشود یا اینکه حسن و قبح ذاتی فعل یا به جعل جاعل است؟
وی در همین باره توضیح داد: به طور مثال، وقتی میگوییم «عدالت» حسن بودن فعل فاعلی از کجا آمده است؟ آیا کسی این حسن بودن را به آن نسبت داده یا خودش ذاتاً چنین ویژگی دارد؟
خسروپناه در بخش دیگری از سخنانش به تبیین اشاعره و معتزله از موضوع حسن و قبح پرداخت و گفت: اشاعره میگویند حسن و قبح افعال شرعی است و فعل نه حسن است و نه قبیح! شارح است که حسن و قبح آن را مشخص میکند. پس فعل ثبوتاً و اثباتاً حسن و قبح را از شارح میگیرد.
رییس موسسه پژوهشی انجمن حکمت و فلسفه ایران با اشاره به سخنان خواجه نصیرالیدن طوسی درباره دیدگاه معتزله نیز اظهار کرد: معتزله میگویند ذات فعل است که حسن و قبح دارد و عقل این دو مفهوم را فهمیده و اگر آن را درک نکند، شارح آن را مشخص میکند، اما خواجه در کتابش دلیل میآورد که حسن و قبح عقلی است و اگر عقل نباشد، شرعی نخواهد بود.
دکتر خسروپناه در ادامه با بیان اینکه برخی معتقدند فلاسفه نیز مانند اشاعره منکر حسن و قبح عقلی هستند، عنوان کرد: در این جا این سوال مطرح میشود که چگونه میشود شخصی مانند ابنسینا نظرش درباره حسن و قبح مانند فخر رازی باشد؟
وی افزود: خواجه نصیر در کتاب «فصول» خود که اثری ذیقیمت است و کمتر به آن پرداخته شده، به این سوال پاسخ میدهد. او میگوید که ما یک عقل نظری و یک عقل عملی داریم و این که فلاسفه منکر حسن و قبح عقلی شدهاند، منظورشان این است که ما با عقل نظری حسن و قبح را درک نمیکنیم، بلکه این عقل عملی است که این دو مقوله را درک میکند.
رییس موسسه پژوهشی انجمن حکمت و فلسفه ایران اظهار کرد: با این نظر خواجه نصیر مشخص میشود که فلاسفه حرف اشاعره را نمیزنند و خواجه نصیر حسن و قبح عقلی را در فلسفه با عقل عملی پیوند داده است.
خسروپناه در بخش پایانی سخنانش تاکید کرد: باید از عقلانیت عملی که خواجه نصیر تبیین کرده است، در اخلاق کاربردی و اخلاق حرفهای استفاده کنیم، چرا که این دو مقوله محل نیاز ماست و امروزه بسیاری از پزشکان پرسش اخلاقی دارند و یکی از بهترین روشها برای پاسخ به اخلاق پزشکی، عقلانیت عملی است که خواجه نصیر تبیین کرده است.
دکتر علی اکبر حسینخانی، مدرس دانشگاه نیز در بخش دیگری از این نشست مقاله خود با عنوان «مولفههای قوت نفس یا عوامل ضعف آن از دیدگاه خواجه» ارایه کرد و گفت: خواجه میگوید اگر عقل در بند سایر قوا نباشد، فهم صحیح از حقایق صورت میگیرد. خواجه نصیر در کتاب «اخلاق ناصری» از دو مفهوم اراده و عقل بسیار استفاده کرده است. خواجه علم و عمل را از یکدیگر جدا نمیداند و معتقد است که علم ابتدای عمل و عمل، انتهای علم است.
وی ادامه داد: خواجه نصیر درباره کمال قوه عملی بحث تعادل قوا را مهم میداند که این تعادل در اثر تزکیه بین قوای نفس ایجاد میشود و همه قوا تحت فرمان عقل قرار میگیرند.
حسینخانی افزود: خواجه نصیر در این بخش بر مفهوم تربیت تاکید میکند و نفس ملکی را ادیب ذکر میکند. به گفته خواجه نصیر، مهمترین زمینه رشد عقل، ادب است و اگر انسان ادب را یاد بگیرد، عقلش شکوفا میشود.
وی با بیان اینکه خواجه مانند سایر اخلاقیون میگوید که تا نفس انسان از رذایل پاک نشود عقل شکوفا نمیشود، ادامه داد: اگر چوب آغشته به رطوبت شود، شعلهور نمیشود. خواجه نصیر در این مثال گناه را به رطوبت تشبیه میکند.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه روح بزرگ خواجه نصیر انسان را جذب میکند، اظهار کرد: خواجه ایمان و عمل صالح را با هم میداند و درباره رابطه ایمان و تفکر و عقل، مسایل قرآنی و روایات شرعی را با عقل ممزوج میکند.
وی با اشاره به دیدگاه برخی از افراد که معتقدند که ایمان امری ثبوتی و لایتغیر است و با تفکری که امری سیال است مطابقت ندارد، گفت: خواجه نصیر معتقد است ایمان اطمینان به کمال و کاملی است و فکر به سمت کمال حرکت میکند و هر دوی اینها تحرک دارند و در واقع، ایمان کمک عقل است.
حسینخانی در بخش دیگری از سخنانش درباره مقوله علم یقینی از دیدگاه خواجه گفت: وی می گوید علم واقعی، علمی است که در درون آتش باشید و بسوزید و علم یقینی چنین علمی است. از نگاه خواجه نصیر اراده، آگاهی به مراد انسان، آگاهی به هدف و کمال قابل حصول است و هر کس این سه ویژگی را داشته باشد، به اراده دست مییابد.
وی در بخش پایانی سخنانش یادآور شد: خواجه نصیر لذت عقلی را بالاترین لذتی میداند و معتقد است اگر کسی از معاد و مبدا غافل باشد، در سیطره قوه غضب و شهوت میافتد.
دوشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۷:۱۷
نظر شما