به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، محسن جعفریمذهب، عضو هیات علمی کتابخانه ملی در همایش «هماندیشی مسایل ایرانشناسی» با بیان اینکه مساله که «من کجا هستم؟» در پاسخ دادن به سوالات ایرانشناسان بسیار کلیدی است، عنوان کرد: نخستین نهادی که با نام ایرانشناسی در ایران شکل گرفت و بهطور منظم به این مساله پرداخت، یک نهاد اطلاعرسانی بود. یعنی در سال 1341 زمانیکه مرحوم دکتر ایرج افشار، رییس کتابخانه ملی ایران شد، تلاش کرد تمام کتابهای درباره ایران را در یک سالن گردآورد و نام آن را تالار را ایرانشناسی گذاشت.
وی تاکید کرد: البته آن کتابها دو دسته عمده داشت، یکی کتابهای بانک استقراضی بود که پس از تعطیلی این بانک در ایران، کتابهایش در اختیار کتابخانه ملی ایران قرار گرفت. در سال 1936 نیز دولت هیتلر هشتهزار کتاب به کتابخانه ملی ایران اهدا کرد که بیشتر آنها آلمانی بود. این دو کنار هم بودند تا اینکه افشار تالار ایرانشناسی را تاسیس کرد. پس از انقلاب اسلامی کتابخانه پهلوی یا کتابخانه ایرانشناسی منحل و در کتابخانه ملی ادغام شد و سرانجام مرکزی به نام مرکز ایرانشناسی و اسلامشناسی تاسیس شد.
وی ادامه داد: فعالیتهای گوناگونی که در ایران میشود، مانند برگزاری همایش با موضوع ایرانشناسی، ساخت فیلم با موضوع ایران، دورههای آموزشی و انتشار نشریههای ایرانشناسی باید توسط نهادی تحت پوشش قرار گیرد. من هر فعالیت ایرانشناسی را بهعنوان یک سفر نگاه میکنم. به این معنی که در ابتدا یک دانشجو یا پژوهشگر ایرانشناسی میخواهد وارد فعالیتی شود در مرحله نخست باید بداند کجاست؟ دستگاههایی به شما میگوید کجای نقشه هستید و تا مکان مورد نظر چقدر فاصله دارید، آیا ما در زمینه ایرانشناسی چنین ردیابی را داریم؟ بهنظر میرسد که انتظار همه از مرکز اسناد و کتابخانه ملی این است که چنین چیزی را تهیه کند که البته از امکانات این سازمان خارج است.
این عضو هیات علمی کتابخانه ملی ایران با برشمردن مشکلاتی که سر راه ایرانشناسان وجود دارد، اظهار کرد: اولین چیزی که برای اطلاعرسانی ایرانشناسی نیاز داریم، داشتن یک اطلس پژوهشهای ایرانشناسی است. اگر بپذیریم که علم مانند دوی امدادی است که یک دانشمندی چوب علم را میگیرد و در پایان مسیر تحویل فرد دیگری میدهد و آن فرد نیز تحویل افراد دیگری، باید بپذیریم که هیچ پژوهشگر و دانشجویی نباید از اول خط بدود. بنابراین ضرورت دارد نهادی یا اطلسی برای تمام موضوعات ایرانشناسی تهیه کنیم و نشان دهیم تاکنون چند نفر این راه را رفتهاند و به کجا رسیدهاند.
گردآوری میراث ناپایدار ایرانی وظیفه سازمان ایرانشناسی
جعفریمذهب یادآور شد: البته نتایج این کارها نیز همه به صورت کتاب و مقاله نیست. معمولا مقالهای که منتشر میشود درصدی از انبوه اطلاعات است. بقیه اطلاعات کجاست؟ این اطلس باید آن را نشان دهد، این طرح در دست انتشار است. دومین کاری که در زمینه اطلاعرسانی میخواهم انجام دهم، بحثی است با عنوان میراث ناپایدار ایرانی. به این معنی که همه موادی که درباره پژوهشهای ایرانشناسی نیاز داریم، همیشه در دسترس نیست.
وی اظهار کرد: برخی از منابع به دلایلی مدت کمی ظاهر و بعد پنهان میشوند. مانند حراج نسخههای خطی در اروپا. یکی از کارهایی که سازمان ملی ایرانشناسی باید انجام دهد این است که میراث ناپایدار را گردآوری کند. راهکار سوم ایجاد سرای ایرانشناسی برای گردهم آمدن پژوهشگران ایرانشناس و تبادل اطلاعات و تحقیقاتشان با یکدیگر است.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه پژوهشهای ایرانشناسان باید برای سرمایهگذار سود داشته باشد، گفت: همه شکایت میکنیم که در این بخش سرمایهگذاری نمیشود اما آیا معنای واقعی سرمایهگذاری را میدانیم؟ سرمایهگذاری یعنی کاری که در آن سود باشد این با حمایت فرق دارد. میتوانیم بگوییم ایرانشناسی نیاز به حمایت دارد، حمایت یعنی گرفتن پول یکطرفه اما اگر میخواهیم بر ایرانشناسی سرمایهگذاری شود، ایرانشناسی باید سود داشته باشد یا ایرانشناسی باید همیشه تحتالحمایه یعنی نیازمند یاری دیگران باشد.
وی در پایان سخنانش اظهار کرد: اطلاعرسانی ایرانشناسی بخشی از چرخه ایرانشناسی است یعنی باید فعالیتهای ایرانشناسی جداگانه انجام شود تا اطلاعرسانی کار خود را انجام دهد. پیشنهادی که دارم این است ایرانشناسی در ابتدا باید جایگاه خود را بداند و تا جایگاهش روشن نشود این وضعیت ادامه خواهد داشت، اگر تا پیش از انقلاب اسلامی کرسیهای ایرانشناسی و زبان فارسی ما با اعراب و ترکها رقابت میکرد، متاسفانه امروز باید مراقب باشیم افغانشناسی و تاجیکشناسی کرسیهای ما را در دنیا نگیرند.
«گذر از دریا» قدیمیترین اثر روسی که چهره ایران را ترسیم میکند
دکتر جاناله کریمیمطهر، رییس انجمن ایرانی زبان و ادبیات روسی در این همایش با موضوع «جایگاه ادبیات در ایرانشناسی اواخر قرن نوزدهم و بیستم روسیه» به سخنرانی پرداخت و اظهار کرد: ارتباطات ایران و روسیه بسیار طولانی است و به زمان روسیه باستان بازمیگردد و دراسناد آن دوران اسامی فارسی هم یاد میشود. در قدیمیترین آثار مکتوب روسیه نیز مسایلی از ایران مطرح میشود.
وی با ارایه مثالهایی در این زمینه گفت: از جمله این آثار میتوان به سفرنامه «گذر از دریا» اثر یکی از بازرگانان مشهور روسیه نام برد. به نوعی این کتاب قدیمیترین اثر روسی است که در آن تصویری از ایران ارایه شده است. چهره ایران در ادبیات باستان روسیه به شکل یک کشور ناشناخته و وسوسهکننده است.
کریمیمطهر افزود: ایرانشناسی به صورت یک علم در اوایل قرن نوزدهم شکل گرفته است. از زمان پطرکبیر نخستین کارهای علمی درباره ایران و مشرق زمین در روسیه شکل گرفت. مبنای ایرانشناسی را در روسیه به زمان او نسبت میدهند. تعداد کارهای تحقیقاتی و علمی در رابطه با ایران که در روسیه وجود دارد نشان میدهد تمدن ایران و ادبیات فارسی برای روسها همیشه مورد توجه بوده است.
وی در ادامه افزود: بهویژه در قرن بیستم این موضوع پررنگتر شد. در قرن بیستم و دوران شوروی مسایل جدیدی به ایرانشناسی روسیه ورود پیدا کرد. در این دوران پژوهشگران روسی با نگاه تاریخی و فرهنگی به بسیاری از مسایل ایرانشناسی نگاه میکردند. بعد از انقلاب اکتبر روسیه مطالعه تاریخ کشورهای مشرق زمین مانند ایران بسیار مورد توجه قرار گرفت.
همایش «هماندیشی مسایل ایرانشناسی» از سوی گروه فرهنگ و زبانهای باستانی و ایرانشناسی دانشگاه تهران چهارشنبه (30 بهمنماه) در سالن استاد باستانی پاریزی دانشکده ادبیات و علوم انسانی برگزار شد.
چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۶:۴۵
نظر شما