لیلی گلستان، در این نشست درباره ترجمههای مختلفی که از «بیگانه» آلبر کامو شده چنین گفت: تا جایی که اطلاع دارم تاکنون 11 نفر این اثر را به فارسی ترجمه کردهاند که برخی از آنها مترجمان شناخته شده هستند و بقیه نه. به نظر میآید مترجمان ناشناخته از روی دست دیگران کپی کرده و کتابسازی کردهاند و تا زمانی که کپی رایت در کشور رعایت نشود شاهد چنین وضعیتی خواهیم بود.
وی که ترجمهاش از «بیگانه» در هفته گذشته به چاپ یازدهم رسیده، درباره ترجمههای این رمان توضیح داد: ترجمه من از این اثر 6 سال پیش چاپ شد و هر سال دو بار تجدید چاپ شد. خشایار دیهیمی هم این کتاب را با کیفیتی درجه یک ترجمه کرده.
امانتداری؛ اصل اول ترجمه ادبی
گلستان امانتداری در ترجمه را مهمترین عامل در ترجمه دانست و گفت: مترجم باید فضای اثر را به مخاطب منتقل کند. اگر همینگوی نثری موجز دارد نباید برای درک بهتر مخاطب، جملاتش را طولانی کنیم. پروست اگر جملهای 5 خطی و طولانی دارد باید همانطور ترجمه شود.
این مترجم سپس به مقایسه چند ترجمه مختلف از «بیگانه» کامو پرداخت و افزود: جملهبندیها و واژههایی که از سوی مترجم انتخاب میشوند باید به انتقال سبک نویسنده کمک کنند. امانتداری در ترجمه مهمترین عاملی است که باید به آن توجه شود و مترجم نباید سرسری از این موضوعات عبور کند.
در ابتدای کتاب «بیگانه» که با ترجمه گلستان منتشر شده، مقالهها و نقدهایی درباره این اثر آورده شده است. گلستان درباره این مقالهها گفت: پیش از ترجمه کتاب کامو، کتابی را در فرانسه دیدم که مجموعهای از نقدهای کتاب «بیگانه» بود. بخشی از این مقالهها را ترجمه کردم و در ابتدای کتاب آوردم. نقدهای نوشته شده بر این کتاب بسیار زیادند و هنوز ادامه دارند.
«مرسو»؛ بیگانهای با قواعد متفاوت بازی
وی درباره «مرسو»، شخصیت اصلی و راوی این داستان، گفت: از آنجایی که حرکت وی در چارچوب قراردادهای اجتماعی نیست و قواعد بازی متفاوتی نسبت به ما دارد، برایمان به یک بیگانه تبدیل میشود. مرسو دروغ نمیگوید و نسبت به حوادث اطرافش واکنش نشان نمیدهد. تکلیف مخاطب با شخصیت داستان «بیگانه» به نوعی در رفت و آمد است و نمیدانیم دوستش داشته باشیم یا نه.
گلستان در صحبتهایش بخشهایی از نقدهای نویسندگان مختلف از جمله موریس بلانشو، رولان بارت و سارتر را خواند.
دوران زندگی کامو روزگار حوادث عجیب بود
بلقیس سلیمانی، دبیر این نشست، در ابتدای سخنانش خلاصهای از زندگینامه آلبر کامو، نویسنده فرانسویتبار را بیان کرد و چنین توضیح داد: کامو در سال 1913 در الجزایر به دنیا آمد، در سال 1957 برنده جایزه نوبل ادبیات شد و 1960 از دنیا رفت. او علاوه بر رمان و نمایشنامه، رسالههای فلسفی هم نوشته و در دورهای از زندگیاش فوتبالیست بوده است. دوران زندگی او با اتفاقهایی عجیب از جمله جنگهای جهانی همراه بود و وی شاهد برپایی اردوگاه کار اجبار، ظهور فاشیسم، رونق ایدئولوژیهای مختلف در جهان و حضور فیلسوفان اگزیستانسیالیسم بود.
کامو، «نویسنده پوچی» با روایتی از طغیان و سرکشی
وی افزود: کامو در دورهای از زندگیاش به «نویسنده پوچی» معروف بود و در دورهای طغیان و سرکشی به موضوع محوری داستانهایش تبدیل شد. وی دارای سه ویژگی بود. نخست اینکه آدمی ولایتی محسوب میشد، به این معنی که از اقلیمی غیر از مرکز آمده بود. از سوی دیگر وی «مرزنشین»، یعنی جزیی از جمعیت یک میلیونی فرانسویهای ساکن الجزایر بود و در مرز بین سنت و مدرنیته قرار داشت. سومین ویژگی او را میتوان حضورش در اقلیت دانست؛ اقلیتی که ادبیاتش همیشه مسالهساز بوده و هست.
نویسنده «بازی عروس و داماد» به تعریف محور اصلی داستان «بیگانه» پرداخت و اظهار کرد: «مرسو» ناظر بینظر جهان پیرامونش است. جهان برای وی بیمعنی است و گویی به قتل رساندن یک عرب، مهمترین کاری است که او در زندگیاش انجام داده.
زاویه دید اول شخص انتخاب شده از سوی کامو برای روایت داستان «بیگانه» موضوع دیگری بود که سلیمانی به آن پرداخت و درباره آن گفت: راوی اول شخص اغلب برای بیان درونیات شخصیت اصلی داستان انتخاب میشود ولی کامو، در عین حال که راوی را اینگونه انتخاب کرده اما از عینیات و رفتارها مینویسد.
در ادامه این برنامه، برخی از حاضران در نشست نقدهای خود را بر رمان «بیگانه» کامو و ترجمه این کتاب بیان کردند./
نظر شما