خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، آزاده حیدری: صدیقه خسروی عمدتاً در حوزه ادبیات نوجوان قلم و قدم میزند و از زمره نویسندگانی است که در عین پُرکاری، کمتر به چاپ هر اثری، راغباند. به همین بهانه، گفتوگویی با این نویسنده انجام دادهایم که میخوانید:
خانم خسروی! بفرمایید که مشخصاً کتاب «صندوقچه راز مادر» را با چه انگیزه ای نوشتهاید؟
این کتاب به مسائل اجتماعی، عاطفی، و احساسات و روحیات نوجوان، بخصوص نوجوانان دو سه دهه قبل نزدیک است. من در داستانهای این مجموعه سعی کردهام به روابط نوجوانان با بزرگترها و ارتباط آنها با محیط درون و پیرامونشان بپردازم. در عین حال سعی کردهام نگاه ویژهای به روابط درونی بزرگترها، خاصه پدربزرگها و مادر بزرگها با نوجوانان داشته باشم.
مگر فکر میکنید این روابط کمرنگ شده؟
بله؛ دقیقاً. این روابط کمرنگ شده بود و فاصله فکری و احساسی این دو نسل را به خوبی احساس میکردم. به جنگ و تبعاتِ جنگ، توجه خاصی داشتهام. چون به شکلی با این مسایل درگیر بودم و روحیات بسیاری از دوستان و عزیزانم را در این فضا به خوبی حس کردم و چشم و هم چشمیها و طمع انسانهایی که هیچگاه سیرشدنی نیست و انسانهای باصفا و پاکدل و سفیدرویی که با وجود صفای درونی تنها ماندهاند و نادیده گرفته شدهاند. همه و همه را حس کردم.
بازخورد این اثر در بین مخاطبانش چطور بوده؟
در نشستی که با بچههای یک مدرسه راهنمایی دخترانه در نمایشگاه بینالمللی کتاب و در غرفه سرای قلم داشتیم، بازخوردها بد نبود و بچهها با سوژههای داستانهای این مجموعه و محتوا و مضامین آنها به خوبی ارتباط برقرار کرده بودند.
هیچ اثری، خالی از لذات و دشواریهای خاص خودش نیست. در ارتباط با این اثر، با چه لذات و سختیها روبهرو بودید؟
مشکلات، که چه عرض کنم. اما لذتهایش به حدی بود که بارها با شخصیتهای داستانهایم گریه کردم، به شوق آمدم و کاملاً آنها را در وجود خودم احساس کردم.
از سایر آثارتان بگویید.
مجموعهای را با نام «دیگر به جنگ فکر نخواهیم کرد» با انتشارات دانش نگار قرارداد بستهام که انشاءالله به زودی منتشر خواهد شد. دو مجموعه دیگر هم به ناشران دیگر برای بررسی دادهام که به زودی جواب خواهند داد.
چه توصیهای برای خوانندگان آثارتان دارید؟
توصیه میکنم کتاب خواندن را هرگز فراموش نکنند؛ چون زمینهساز نوشتن در آینده خواهد بود. خودشان باشند؛ بدون اینکه سعی در ثابت کردن خودشان به دیگران داشته باشند. زندگی، همان قصهای است که نیاز به تغییر و تحول دارد؛ برای رنگ و بو گرفتن. پس، امیدوارم بچههای عزیز، خصوصاً نوجوانان، خوب زندگی کنند و از لحظه لحظههایشان به خوبی استفاده کنند.
سخنی در پایان!
یک اینکه، امیدوارم بعد از مدتها به تجدید چاپ کتاب «صندوقچه راز مادر»، اقدام شود. دیگر اینکه، انتشارات علمی ـ فرهنگی برای تجدید چاپ و تبلیغ کتابها در حوزه کودک و نوجوان اقدام کند؛ و برای مثال در مورد این کتاب هم که موفق به دریافت جایزه جشنواره گام اول از سوی خانه کتاب شده، این موارد، اعمال شود.
*«صندوقچه راز مادر» سال 1390 توسط انتشارات علمی فرهنگی منتشر و برنده جایزه گام اول شد.
کتاب شامل 13 داستان کوتاه با موضوعهاي گوناگون برای نوجوانان است.
«چراغ اول»، «انتظار گل سرخ»، «شانس كاغذي»، «ايستگاه آزادي»، «دست از پا درازتر»، «عشق فوتبال»، «نگاه»، ««تلافي زلزله» و «چرتی بود که پرید» برخی از داستانهای این کتابند._
نظر شما