نقش اصحاب چاپ و نشر در پیروزی انقلاب اسلامی /8
نسل انقلاب تشنه کتاب های امام(ره) و شریعتی بود/ شبانه روزی کار می کردیم
مدیرمسوول انتشارات رسالت قلم درباره جایگاه کتاب در جریان وقوع انقلاب اسلامی گفت: کار فرهنگ، انقلاب است و انقلاب ما نیز فرهنگی بود. بنابراین، رسالت خود را در توزیع و نشر کتابهایی که نسل جوان تشنه آنها بودند، میدانستم.
لطفا درباره فعالیتتان در جریان انقلاب اسلامی بگویید.
از سال 1348 در حوزه کتاب فعالیت میکنم. به خاطر دارم از سال 1354 کار برای نویسندگان، ناشران و توزیعکنندگان کتاب سختتر شد. در آن زمان بیشتر به توزیع کتاب مشغول بودم زیرا اعتقاد داشتم که باید کوشید کتاب را به هر طریقی به دست همه علاقهمندان رساند.
در یکی از روزهای سال 54 به جرم نشر و توزیع کتاب «جهاد اکبر» به قلم امام خمینی(ره) از سوی ساواک دستگیر شدم. ساواک در آن زمان بسیار تلاش کرد تا منبع اصلی نشر اثر را بیابد اما با صحنهسازی هایی که کردیم خوشبختانه نتوانست اطلاعاتی به دست آورد. پس از وقوع این جریان و آزاد شدنم، دوباره به توزیع و نشر کتابهای مورد علاقه جوانان که اغلب هم ممنوع بودند مشغول شدم. در سال 56 و 57 که اوج انقلاب اسلامی بود، تنها صنفی که در روزهای تعطیل در خیابان ناصر خسرو در تهران فعالیت میکرد، صنف ناشران بود.
با توجه به شرایط سختگیرانه حکومت، مخاطبان چطور میتوانستند کتابهایی که مجوز نشر نداشتند را تهیه کنند؟
اغلب مخاطبان کتاب میدانستند که کتابهای نایاب را میتوانند در خیابان ناصر خسرو بیابند. در آن روزها از ساعت شش صبح تا ساعت 10 شب مشتری داشتیم. سراسر خیابان ناصر خسرو بساط کتاب برپا بود. دانشجویان و همه اقشار کتابهای خود را در این محل خریداری میکردند.
عمویم که دوران پیشهوری را دیده بود ، میگفت که اگر اوضاع جامعه شلوغ شود دیگر کسی سراغ کتاب و اینجور چیزها نمیآید، دست از این کار بکش و به حرفه دیگری بپردازد. اما با وقوع جریانهای انقلاب اسلامی، جریان جامعه بر خلاف پیشبینیهای عمویم پیش رفت.
در سالهای 55 و 56 کار نشر به قدری بالا گرفت که مجبور بودیم به طور شبانهروزی کار کنیم. در این روزها کتاب را با شمارگان بیش از 30 هزار نسخه منتشر میکردیم. این روند تا چند سال پس از انقلاب اسلامی هم ادامه داشت.
کتاب همه جا حضور داشت
در سالهای پس از انقلاب اسلامی سازمان جهاد کشاورزی و سپاه هم به مقوله کتاب توجه داشتند و هنوز دولت و مجلس کتاب را از آنها نگرفته و تکلیف دیگری برعهده آنها نگذاشته بود. آن سالها، روزهای خوبی را برای کتاب رقم زدند زیرا کتاب در همه جا حضور داشت حتی در کنار دامپروران و کشاورزان.
سالهای نخستین انقلاب اسلامی، کشور ایران 25 میلیون نفر جمعیت داشت و ناشران، کتاب را با شمارگان 30 هزار نسخه منتشر میکردند اما اکنون که کشور ایران 80 میلیون نفر جمعیت دارد ، کتاب با شمارگان یک هزار نسخه منتشر میشود.
به نظر شما چرا شمارگان کتاب به شدت کاهش یافته است؟
کاهش شمارگان کتاب دلایل مختلفی دارد. ورود رسانههای الکترونیکی به جامعه را میتوان یکی از دلایل آن برشمرد. البته به نظرم هیچ گاه این رسانهها جای کتاب کاغذی را نخواهند گرفت.
آیا شما از کتابهای الکترونیکی حمایت میکنید و در این مسیر گام برمیدارید؟
شرایط امروز دنیا به گونهای است که نمیتوان از جریانهای آن بازماند. مردم به دلیل مشغلهها مختلف نمیتوانند کتاب را همه جا با خود حمل کنند. ناشران باید پیامها و ایدئولوژیها را در قالب کتاب کاغذی یا دیجیتالی به مخاطبان ارایه دهند.
بارها از ما خواسته شده است که کتابهای الکترونیکی و دیجیتالی تولید کنیم و ما نیز دوست داریم در این مسیر هم حرکت کنیم./
نظر شما