سه‌شنبه ۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۸:۲۳
لزوم یک «پدر» جدید برای امروزی‌ها

ترجمه جواد عاطفه از نمایشنامه «پدر» استریندبرگ، نسبت به دیگر ترجمه‌های مشابه، دارای متن امروزی‌تری است؛ به طوری که مخاطبان می‌توانند با آن رابطه بهتری برقرار ‌کنند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نمایشنامه «پدر» یکی از آثار مشهور و جنجالی نمایشنامه‌نویس شهیر سوئدی، آگوست استریندبرگ است. این نمایشنامه داستان کاپیتان آدولف افسر سواره نظام را روایت می‌کند که در خانه بزرگی در روستایی دور از شهر، همراه با زن، دختر، دایه و مادرزنش زندگی میکند. یک سرباز و یک گماشته هم در خدمت او هستند. 

آدولف به‌جز شغل نظامیاش به پژوهشهای علمی نیز اشتغال دارد. او آتهایست است و تنها به چیزهایی اعتقاد دارد که قابل سنجش و اندازهگیری هستند. دیگر افراد نمایشنامه و همچنین همسر آدولف، لورا که خواهر کشیش همین داستان است، همه مذهبی و دیندار هستند. 

برتا تنها دختر آدولف، 17 ساله است. آدولف دوست دارد که دخترش را از محیط فعلی، که بهنظرش ناپسند و عقبمانده است جدا کند و برای ادامه تحصیل به شهر بفرستد تا آموزگار شود، اما لورا با این نظر مخالف است و چون میبیند که آدولف به هیچ وجه حاضر به کوتاه آمدن نیست، برای دستیابی به خواسته خود، تصمیم میگیرد تا کاری کند که همه شوهرش را دیوانه بپندارند تا امتیازهای قانونی پدر بودن از او سلب شود؛ «و لورا در نهایت تصمیم خود را عملی می‌کند.» 

نمایشنامه «پدر» یکی از منابع اصلی دانشجویان تئاتر است. این دانشجویان در طول مدت تحصیل خود مدام با این اثر روبه‌رو می‌شوند. گویا برای نخستین بار در سال 1336 با ترجمه زنده‌یاد دکتر مهدی فروغ از سوی انتشارات ابن‌سینا منتشر شد. این ترجمه با وجودی آن که نسبت به آن برای عدم اجرا و تکثیر بدون مجوز مترجم هشدار داده شده بود، تا سال 1380 بارها به صورت غیرقانونی افست و منتشر شد. 

در سال 1380 نیز ترجمه اصغر رستگار از این نمایشنامه با شمارگان دو هزار و 200 نسخه، با تلاش نشر فردا (ناشر مستقر در شهر اصفهان) منتشر و دیگر هرگز تجدید چاپ نشد. 

همسنجی میان ترجمه‌ زنده‌یاد مهدی فروغ با ترجمه جواد عاطفه، به عنوان نماینده‌های دو نسل مختلف، نکات جالب توجهی را عیان می‌کند که ذکر برخی از آن‌ها خالی از لطف نیست. 

زنده‌یاد فروغ در صفحات ابتدایی، یعنی معرفی شخصیت‌های این نمایشنامه و توضیح صحنه پرده نخست، شغل «آدولف» را «سرهنگ صنف سوار» ترجمه کرده است. او همچنین در پانویس صفحه اول توضیحی درباره واژه سرهنگ به این شرح نوشته است: «این کلمه در اصل Captain بوده که معادل سروان است ولی با درنظر گرفتن اهمیت این مقام در ارتش اروپا آن را سرهنگ ترجمه کردیم.» 

جواد عاطفه همین درجه ارتشی را به «کاپیتان سواره نظام» بر می‌گرداند که خواندنش آسان‌تر است. واژه کاپیتان امروزه بسیار معمول است، ولی مشخص نیست که در دهه 30 آیا این واژه نامانوس بود و برداشت‌های دیگری از آن می‌شد که مرحوم فروغ آن را به سرهنگ صنف سواره [نظام] ترجمه کرد؟ 

در مجموع عاطفه در ترجمه خود، «دایره واژگانی» مخاطبان دهه اخیر را در نظر داشته است. بنابراین ترجمه او اغلب خوش‌خوان و بدون ابهام است. این مساله باید درباره دیگر نمایشنامه‌های مهم تاریخ ادبیات نمایشی که در چند دهه گذشته در ایران منتشر شده و مترجمان جدید به سراغ آن نرفته‌اند، نیز به گونه‌ای اعمال شود. 

البته کتاب نیز بدون هیچ اشکال ویراستاری و حتی اشتباه تایپی منتشر شده و برای این مهم باید از ناشر تشکر ویژه کرد. 

این مقایسه در مواردی روشن کننده برخی ممیزی‌های بعضا سلیقه‌ای است که ضربه‌های جبران ناپذیری را به کار مترجم وارد کرده و در بسیاری از مواقع باعث تغییرات بنیادین در مفهوم کلی اثر می‌شود. ظاهرا به نظر می‌رسد که مترجم در برگردان جدید این اثر دچار چنین مشکلاتی بوده، اما با هوشمندی ویژه در انتخاب نوع واژگان و افعال توانسته ترجمه خود را به گونه‌ای محفوظ بدارد. 

پیشتر مخاطبان از افست غیرقانونی ترجمه مهدی فروغ از این نمایشنامه استفاده می‌کردند که اصل آن در دهه 30 شمسی منتشر شده بود.

نمایشنامه «پدر» اثر آگوست استریندبرگ و ترجمه جواد عاطفه با شمارگان هزار و 100 نسخه، 123 صفحه و بهای چهار هزار و 500 تومان از سوی نشر افراز در دسترس مخاطبان و دانشجویان تئاتر قرار گرفته است. 

جواد عاطفه پروژه ترجمه و انتشار مجموعه آثار استریندبرگ را در دست انجام دارد. تاکنون از این مجموعه غیر از «پدر» نمایشنامه‌های «سونات اشباح»، «پاریا و قوی‌تر» و «طلبکاران» نیز منتشر شده‌اند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها