به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) محسن مقیسه در ابتدای این نشست با اشاره به ادبیات داستانی روسیه و فرانسه در حوزههای جنگ و انقلاب اظهار کرد: نفوذ حزب توده پیش از انقلاب در کشورمان دلایلی داشت. ماوای این حزب روسیه بود و حدود 30 کشور هم از جریان کمونیسم حمایت میکردند. ضمن اینکه روسیه از طریق ادبیات هم به اشاعه تفکرات تودهای کمک کرد. برای مثال کتابهایی مانند «مادر» ماکسیم گورکی و «جنگ و صلح» لئو تولستوی پیش از انقلاب بین جوانان ما پخش میشد.
مقیسه با اشاره به بخشهایی از رمان جنگ و صلح اضافه کرد: در قسمتی از این کتاب، تولستوی به ماجرای حمله ناپلئون به مسکو اشاره میکند. مردم مسکو وقتی شهرشان را در محاصره ارتش بناپارت میدیدند، پایتخت روسیه را به آتش کشیدند تا شهر به چنگ فرانسویان نیفتد. پادشاه روسیه هم میگریزد و پایتخت را به پتروگراد منتقل میکند. اگر این واقعه را با اتفاقات جنگ تحمیلی مقایسه کنیم متوجه میشویم مردم ما نه تنها فرار نکردند بلکه در کنار دولتمردان ایستادند و از آب و خاک کشورمان دفاع کردند.
وی افزود: ویکتور هوگو و لئو تولستوی اتفاقاتی را که منجر به انقلاب و جنگ در کشورشان شد، ثبت و جهانی کردند اما سوال اینجاست که ما برای جهانی کردن انقلاب اسلامی و دفاع مقدس چه کردهایم؟ متاسفانه هنوز اثری جهانی در حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس خلق نشده است. البته این ضعف با همت نویسندگان خوبی مانند گودینی و زمانی برطرف میشود. ما باید از نویسندگانمان حمایت کنیم تا ارزشهای نظام بهویژه انقلاب اسلامی که بسیار ارزشمندتر و بالاتر از انقلابهای سوسیالسیستی است، جاودانه شود.
باقر رجبعلی، دیگر منتقد حاضر در نشست هم با بیان اینکه رمان «ناهید» نگاهی توریستی به مقوله انقلاب دارد، عنوان کرد: یک کتاب برای اینکه به عنوان رمان انقلاب شناخته شود نیاز به چند ویژگی دارد. رمان انقلاب در یک کلام باید در نظام ارزشی آن انقلاب قرار بگیرد. ضمن اینکه سوژه این رمانها هم باید دربرگیرنده مفاهیم انقلابی باشد تا اساس شکلگیری انقلاب را به ذهن متبادر سازد. درونمایه چنین رمانهایی حرف و ایده انقلابی است و ساختار این رمان هم باید با چارچوب انقلاب هماهنگ باشد. ضمن اینکه الزامی است تا شخصیتهای این رمان هم به نوعی دلایل وقوع انقلاب را بازتاب دهند.
این نویسنده و منتقد ادامه داد: رمان انقلاب باید از نامش بیانگر علیت و اتمسفر این رویداد باشد. اینها مختصاتی از بایدهای رمان انقلاب است. حالا سوال این است که آیا رمان «ناهید» در حرکت داستانی زنجیره حوادث و نحوه پرداخت سوژه چنین ویژگیهایی دارد؟
رجبعلی با تاکید بر اینکه ناهید داستانی درباره انقلاب نیست، اضافه کرد: این رمان حتی بیانگر نقش زنان در شکلگیری انقلاب اسلامی هم نیست و تنها گوشه چشمی به انقلاب دارد. داستان رمان به وقایعی از زندگی یک خانواده ضد طاغوت میپردازد و به مسببان اصلی جنایات رژیم پهلوی توجه چندانی ندارد. این رمان نمیتواند انزجار خواننده از رژیم پهلوی را که پیام اصلی داستان است، برانگیزد.
نویسنده کتاب «کبریتهای خیس» با اشاره به تصنعی بودن بخشهایی از داستان ناهید، عنوان کرد: شخصیت اصلی داستان تنها برای یافتن قاتل پدرش به ایران بازمیگردد. ناهید نه در ظاهر و نه در باطن و اندیشه نماد زن انقلابی نیست و چنین تعریفی هم به کتاب لطمه میزند هم به نویسنده. با توجه به همه این نکات اگر رفتاری دور از تعصب داشته باشیم و از شعارها و تعارفات صرف نظر کنیم؛ ناهید با در نظر گرفتن همه جوانب رمانی عادی است که نگاهی هم به انقلاب دارد.
وی با تکرار اینکه زمانی رمان متوسطی را به ادبیات ایران تحویل داده که قابل دفاع است، اضافه کرد: نویسنده توانسته است هماهنگیهای زیادی در ارجاعات نشان دهد و حاشیههای بینامتنی ساز مخالفی با سمفونی رمان نمیزنند و این یکنواختی در سطر سطر رمان دیده میشود. این دستاورد کمی نیست و بیانگر هنرمندی نویسنده است.
در ادامه نشست، مقیسه هم با بیان اینکه رمان «ناهید» نخستین تالیف زمانی نیست، اظهار کرد: نویسنده این کتاب حتی در ادبیات کودک و نوجوان هم صاحب اثر است. من رمان ناهید را از دو منظر نقد کردم. نخست از نظر واژگانی و ساختار جمله و دوم به لحاظ محتوایی و معنایی. از نظر ساختار واژگانی در این رمان واژههایی به دفعات از اول تا آخر تکرار میشوند و این تکرار تنها در یک مورد عمدی است. گمان میکنم کتاب احتیاج به یک ویرایش کلی دارد.
این منتقد ادبی با اشاره به اینکه برای نقد رمان ناهید آن را بارها خوانده است، اضافه کرد: در این رمان اعضای بدن انسان مانند چشم، دل، قلب، دست، پا، نفس و نفَس به کرات نام برده میشوند. برای مثال دست هم به معنای واقعی و هم به معنای کنایی میآید. نکته جالب اینکه اعضای بدن انسان و ملحقات آن 1432 بار نام برده میشود. از واژه «در» هم جایی به عنوان حرف اضافه استفاده میشود و جای دیگر در نقش در ورودی به کار میرود. نکته حائز اهمیت دیگر استفاده از اعداد در این رمان است. در این رمان به عدد 2 اشارههای متعددی شده است و انگار نویسنده علاقه فراوانی به این عدد دارد.
مقیسه ادامه داد: موضوع مهم دیگری که در این رمان دیده میشود ساختار جملهبندی آن است. نویسنده ملزم است جملات را متناسب با گویندهاش انتخاب کند. برای مثل حجتالاسلام والمسلمین قرائتی در بیاناتش از اصطلاحات عامیانه بهره میگیرد اما وقتی ما نثری از دکتر کزازی یا محمدرضا حکیمی میخوانیم انتظار به کار رفتن چنین اصطلاحاتی را در آن متون نداریم. در نثر معمولی باید جملات هم معمولی باشند.
این نویسنده با اشاره به غلطهای نگارشی متعدد کتاب، عنوان کرد: ویراستار باید به نویسنده کمک کند تا نثر را در مسیر صحیح قرار دهد. زمانی در کتابش تعمداً از واژه «دست» به کرّات استفاده میکند که البته این نقطه قوت کارش به حساب میآید. او از استعاره و تشبیه بهرههای زیادی نبرده است، البته در صفحه 122 و جایی که ناهید زندگی را به یک دختر زیبا تشبیه میکند این ضعف دیده نمیشود.
وی وجه تسمیه اعضای خانواده خورشید را بسیار هدفدار توصیف کرد و افزود: در این خانواده، پدر خورشید، مادر خوشه ( که یادآور خوشه پروین است)، پسر بزرگ کیهان، پسر کوچک کیوان، دختر بزرگ زهره و دختر کوچک فرزانه نام دارند و باید گفت این اسامی نماد یک خانواده کهکشانی است که با ناهید که او هم نام یک ستاره است پیوند میخورند. اینجاست که نویسنده مبارزان علیه رژیم طاغوت را به انسانهایی آسمانی تشبیه میکند.
مقیسه رمان ناهید را داستانی شخصیتمحور دانست و توضیح داد: داستان از دو زیرمجموعه داستان شخصیت محور و ماجرا محور تشکیل میشود که ناهید را باید از گروه اول دانست. وقتی رمان مدیر مدرسه جلال آل احمد را میخواندم با 87 شخصیت در آن مواجه شدم. البته در تقسیمبندی شخصیتها، برخی اصلی و برخی فرعی یا سیاهیلشکرند. در رمان ناهید هم با 106 شخصیت در 216 صفحه مواجه میشویم.
شخصیتهایی مانند دکتر پژمان، بهرامی، کیوان و خورشید، شخصیتهای اصلی داستان به حساب میآیند و شمسی هم یکی از شخصیتهای فرعی داستان است. استفاده از شخصیتهای متعدد داستان را جذاب میکند و نمایانگر تمرکز نویسنده هم هست.
وی ادامه داد: رمان ناهید براساس واقعیت انقلاب اسلامی در کلیات نوشته شده و پوشیدگی در داستان آن زیاد است که باعث شده نسل جوان نتواند پیام اصلی انقلاب را در جزئیات این داستان درک کند. یکی از پرسشهایی که پیش میآید این است چرا شخصیت اصلی این داستان یک زن جوان است؟ من در پاسخ باید بگویم انقلاب اسلامی چه در بدو پیدایش، چه در زمان جنگ بیشتر متکی به حرکت جوانها بود. جوان سرشار از امید و شور تلاش است و البته عاری از خطا، بیتجربگی هم نیست. معتقدم نویسنده این رمان، هوشیارانه ناهید جوان را به عنوان شخصیت اصلی داستانش انتخاب کرده است.
این منتقد ادبی اشاره به اطلاعات مهم تاریخی، فرهنگ و سیاسی را از نقاط قوت رمان دانست و توضیح داد: لا به لای حرفهای شخصیتهای این رمان اطلاعات کاملاً درستی بازگو میشوند. مثلاً در صفحه 61 به شورشهای نژادی سال 1967 اشاره دقیقی شده است. نقطه اوج کار زمانی هم این است همه اقشار را در پیدایش انقلاب اسلامی دخیل دانسته است. او از زنان، جوان و مذهبیها نگذشته است و نشان داده انقلاب اسلامی متعلق به همه اقشار است.
مقیسه درباره نقاط ضعف رمان هم اظهار کرد: برخی تکیه کلامها و واژههایی که در رمان به کار رفتهاند به زمان پیروزی انقلاب اسلامی تعلق ندارند و در سالهای اخیر وارد فرهنگ فولکلور ایران شدهاند. ایراد دیگری که به روایت داستان وارد است به صفحه 12 باز میگردد. در این صفحه عاقله مردی زیر باران شدید، اورکتش را با فندک آتش میزند که چنین چیزی دور از منطق به نظر میرسد. نقطه ضعف دیگر داستان مربوط به دلایل خروج بهرامی از خانهاش و انگیزه قتل پرویز (پدر ناهید) میشود. نویسنده پنج دلیل را از زبان بهرامی نقل میکند که به نظر من دلیل پنجم محکمه پسند نیست.
شهریار زمانی، نویسنده رمان «ناهید» هم در پایان جلسه، اظهار کرد: برخی نکات از دید منتقدان محترم دور ماند. در آغاز رمان از یک پنجه خونین در کتابفروشی مفید، محل قتل پدر ناهید صحبت میشود که نمادی از محرم و عاشورا است. رمان ناهید از همین جا با فضای دینی رابطه برقرار میکند. ناهید هم هرچند در آمریکا بزرگ شده است اما خاطراتی از کودکیاش و برگزاری مراسم محرم در ایران دارد.
زمانی ادامه داد: شهادت خورشید در پایان داستان هم به مبارزه ایجابی اشاره میکند که جای مبارزه سلبی را میگیرد. او که معمار سنتی است، مرمت یک حسینیه را پذیرفته است و زمانی که به ناهید پیشنهاد میشود، او هم در جمع مذهبی حاضر میشود. رمان ناهید، داستانی چند صدایی است و صدای واحدی ندارد. ناهید یک اسطوره نیست و نماد زنی ساده است.
چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۵:۱۹
نظر شما