به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ایده کتاب «مدرن، مثل خیابان، مثل زندگی» از سال 88 در ذهن میلانی شکل گرفت، زمانی که یادداشتهایی کوتاه درباره زندگی روزمره و مدرنیته در ضمیمه روزنامه اعتماد مینوشت و این فرآیند تا سال 89 نیز ادامه پیدا کرد.
میلانی در این باره میگوید: از سال گذشته بر آن شدم تا این یادداشتها را تخصصیتر کنم، آنها را به لحاظ معنایی بسط دهم و در قالب یک کتاب با نام «مدرن، مثل خیابان، مثل زندگی» آماده کنم.
وی با بیان اینکه وضعیت ما در مدرنیته وضعیتی علیل است، میافزاید: البته مدرنیته به ویژه مدرنیته صنعتی و آن ساحت از مدرنیته که در زندگی روزمره بسیاری از مردمان جهان تأثیر عینی گذاشته، همزمان با حرکت تاریخی خود در جامعه ایرانی هم تأثیرات فراوانی داشته است.
به گفته میلانی، هدف این کتاب تحلیل این وضعیت از منظر انتقادی و تقابل ما با وضعیت مدرنیته است. از این رو، مدرنیته متعلق شناسایی در این گفتارها، الزاماً مدرنیته فلسفی نیست و این نویسنده بیشتر سعی کرده است از قالب مدرنیته سوبژکتیو به سمت مدرنیته ابژکتیو و عینیِ ملموس، هدف این کتاب را سوق دهد.
این مترجم آثار فلسفی، مفهوم و عینیت خیابان را از مفاهیم بسیار مهم و عمیق در مدرنیته، سوپر مدرنیته و حتی پست مدرنیته می دند و میگوید: این مفاهیم از مباحث مهم در زندگی روزمره در صناعات ادبی مدرنیسم نیز به شمار میرود. از این رو، نامهایی که فصول این کتاب دارند همگی دارای پیشوند خیابان هستند، مانند سماع در خیابان، فوتبال در خیابان، موبایل در خیابان، اعتیاد در خیابان، اخلاق در خیابان، مرگ در خیابان، موسیقی در خیابان، زایش در خیابان، موشها در خیابان، تروریسم در خیابان، برجها در خیابان و نیایش در خیابان.
وی یادآور میشود: برای تهیه چنین جستارهایی در باب زندگی روزمره باید آرا و نظریههای بسیاری از نویسندگان، فیلسوفان، جامعهشناسان و هنرمندان مهم و نحلههای فکری و فلسفی برجسته دوران مدرن را مدنظر قرار میدادم. بنابراین، کتاب حاضر به نوعی بازخوانی نظریههایی از این دست است.
میلانی در تشریح بیشتر این موضوع اضافه میکند: برای مثال، متفکرانی مانند میشل فوکو، ژان بودریار، پییر بوردیو، مارشال مک لوهان، مارک اُژه، یورگن هابرماس، لویی آلتوسر، جوزف گمبل، گادامر، والتر بنیامین، مارشال برمن، هنری لوفور، کریستوفر هروکس، پل تیلیش، گابریل مارسل و اسلاوی ژیژک، از جمله متفکران غربی هستند که نظریاتشان بازخوانی شده است.
وی با اشاره به استفاده از نظریات و رهنمودهای متفکران برجسته ایرانی نیز در این کتاب میگوید: نظرات اندیشمندانی مانند سیدجواد طباطبایی، رضا داوری اردکانی، داریوش شایگان، مراد فرهادپور، یوسف اباذری، مصطفی ملکیان، داریوش آشوری، دکتر سیدحسن نصر و مجتبی صدریا در این کتاب استفاده شده است.
وی تاکید میکند: برای عینیت دادن به موضوعات موجود در کتاب، فیلمهای سینمایی و مستندهای زیادی را دیدهام یا مطالب را دوباره بازبینی کردهام که از آن جمله میتوانم به گاد فری رجیو، ران فریک، برادران راچوفسکی، پازولونی، مایکل مور، ویتوریو دسیکا، الیور استون، آلن رنه، استنلی کوبریک، ژان لوک گدار، آلن کاوالیه، فرانسوا تروفو، ویم وندرس و لوک بسون اشاره کنم.
به گفته این مترجم و نویسنده، نگارش فصلهای اصلی این کتاب به پایان رسیده است و نگارش نهایی چند فصل و نیز ویرایش نهایی آن تا پایان سال نیز به پایان میرسد.
محمد میلانی مترجم، نویسنده و ویراستار آثار فلسفی، پیش از این نیز كتاب «يونگ» نوشته ديويد تيسی، كتاب «هيتلر و نازيسم» نوشته لوئيس ال اشنايدر و کتاب «بودريار و هزاره» اثر کريستوفر هروکس را ترجمه کرده است. وی به زودی ترجمه کتاب «توطئه در هنر» اثر بودریار را آغاز خواهد کرد.
جمعه ۴ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۹
نظر شما