اول بهمنماه مصادف بود با سالروز ارایه نظریه ولایت فقیه توسط امام خمینی(ره) در نجف اشرف، دکتر مهدی هادوی تهرانی معتقد است ولایت فقیه نظریهای نیست که توسط امام خمینی(ره) ابداع شده باشد و این نظریه در قدیمیترین آثار فقهی ما مانند کتاب «مقنعة» شیخ مفید مطرح شده است.
آیتالله دکتر مهدی هادوی تهرانی، مدرس عالی خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم، در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، اظهار کرد: ولایت فقیه نظریهای نیست که توسط امام خمینی(ره) ابداع شده باشد و این نظریه در قدیمیترین آثار فقهی ما مانند کتاب «مقنعة» شیخ مفید مطرح شده است. این نظریه در آثار فقهی قدیمی ما وجود داشته و به تعبیر مرحوم «صاحب جواهر» نظریه ولایت فقیه جزء مسلمات فقه است.
وی عنوان کرد: ولایت فقیه بحث جدیدی در فقه شیعه یا فقه اسلامی محسوب نمیشود، بلکه بحثی است که از ابتدا در فقه شیعه با همین عنوان مطرح بوده است. البته عبارت ولایت فقیه عبارتی است که توسط متأخران فقاهت در اصطلاحات شیعه به کار میرود اما مفاد این نظریه که فقیه در دوران غیبت امام عصر(عج) ولایت دارد و میتواند در تمام امور مرتبط با ولایت تصرف کند، امری مسلم از نظر فقهای اسلام است که در قدیمیترین آثار موجود در این زمینه آورده شده است.
ولایت فقیه، نظریهای مورد پذیرش اهل تسنن
رییس پیشین هیات علمی بعثه مقام رهبری عنوان کرد: این نظریه در بین اهل تسنن هم پذیرفته شده، اما به دلایل شرایط خاص مذهب تسنن این نظریه گاهی در لفافه تبین شده است. به عنوان مثال، امام محمد غزالی در مقدمه احیاءالعلوم درباره ضرورت حکومت و ضرورت سلطان، این نکته را تبیین میکند که سلطان نیازمند یک راهنما است و راهنمای سلطان به تعبیر ما «فقیه جامعالشرایط» است. در واقع، زمانی که مطالب غزالی را کنار هم میگذاریم، به این نتیجه میرسیم که سلطان، قوه مجریهای است که باید تحت سیطره ولایت یک فقیه جامعالشرایط اعمال سلطنت و اعمال حکومت کند. در واقع، این بیان همان نظریه ولایت فقیه است که به دلیل ترس از حکام و سلاطین آن زمان بدینگونه بیان شده است.
نظریه ولایت فقیه، نظریهای مسلم
وی با بیان اینکه «دلیل مطرح شدن بحث ولایت فقیه این است که در دوران غیبت امام معصوم(ع) سیطره امور ولایی باید به دست کسی باشد که در بین افراد نزدیکترین شخص به لحاظ خصوصیات معصوم محسوب شود و چنین فردی فقیه جامعالشرایط است» اظهار کرد: البته با این توضیح که دانش معصوم نسبت به دین «لدنی» و از جانب خداوند متعال است، اما فقیه این دانش را از طریق تحصیلات متعارف کسب کرده است. معصوم(ع) به مقام عصمت رسیده و نه در دیدگاه نظری و نه در مقام عمل مرتکب اشتباه یا گناه نمیشود. فقیه عادل نیز باید در مقام عمل گناه نکند، هرچند ممکن است مرتکب اشتباه شود. خصوصیت بعدی که فقیهی که ولایت را بر عهده میگیرد داشته باشد، اصطلاحی است که در کتابهای فقهی با عنوان «کفایت» نام برده میشود، به این معنا که فقیه عادل دارای کفایت، ولایت دارد و مقصود از کفایت، توانایی او در اداره اموری است که بر عهده میگیرد. در واقع، این همان خصوصیتی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان مدیر و مدبر آورده شده است.
نویسنده کتاب «ولایت فقیه» بیان کرد: «ولایت مطلقه فقیه» یک اصطلاح فقهی است و من در کتاب «ولایت فقیه» توضیح دادهام که گاهی با اصطلاح سیاسی که تحت عنوان «حکومت مطلقه» در مباحث علوم سیاسی مطرح میشود، به صورت عمدی یا سهوی اشتباه میشود. در اصطلاح سیاسی «حکومت مطلقه» حکومتی است که حاکم در اعمال حاکمیت «مطلقالعنان» و آزاد است و محدودیتی ندارد. در مقابل این اصطلاح در مباحث سیاسی، حکومت مشروطه به کار برده میشود و در واقع، حاکم در شرایط تعیین شده میتوان حاکمیت خود را اعمال کند.
ولایت فقیه حکومتی مشروط است
آیتالله هادوی تهرانی عنوان کرد: ولایت مطلقه فقیه یک اصطلاح فقهی است و از نظر فقهی، فقیه در اعمال حاکمیت مشروط بنا به شرایطی میتواند اعمال حاکمیت کند، یعنی در اصطلاح سیاسی ولایت فقیه یک حکومت مشروطه است اما دراصطلاح فقه ولایت مطلقه فقیه، به دو نکته توجه دارد. نخست اینکه آیا فقیه بر همه اموری که در دایره حکومت قرار میگیرد قدرت اعمال ولایت دارد و دوم این که آیا فقیه بر همه افراد جامعه ولایت دارد یا نه؟
وی افزود: اکثریت فقها و علما که قائل به ولایت مطلقه فقیه هستند، معتقدند که ولی فقیه بر تمام امور اجتماعی و نسبت به همه اقشار جامعه ولایت دارد. مقصود این نیست که در اعمال ولایت شرایطی را نباید رعایت کند یا حاکمیت فقیه مشروط به وجود شرایطی در وجود فقیه نیست، چون یکی از ویژگیهای حکومت مطلقه این است که حاکم شرایط خاصی ندارد. به عنوان مثال، چون حاکم فعلی پسر حاکم قبلی است، حتی اگر دانش و آگاهی کامل هم برای حکومت نداشته باشد، بازهم به حکومت میرسد، در حالیکه در ولایت فقیه خود فقیه باید دارای «فقاهت»، «عدالت» و «کفایت» باشد تا توانایی اداره امور را با رعایت شرایط و مصالح اجتماعی داشته باشد.
نویسنده کتاب «مبانی کلامی اجتهاد» اظهار کرد: اعمال حاکمیت فقیه در حکومت مشروط به شرایطی است و شرط عمومی اعمال حاکمیت فقیه رعایت مصلحت است که این مصلحت نیز خود دارای ضوابطی است.
حکومت ولی فقیه، حکومتی خود کامه نیست
مدرس عالی خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم اظهار کرد: حکومت مطلقه ولایت فقیه به معنای «خودکامگی» حاکم نیست، چرا که حاکم اسلامی با رعایت شرایط و ضوابط خاصی بر جامعه اسلامی عمل میکند و عملکردی خودکامه ندارد. حاکمیت فقیه نه فقط نسبت به تمام آحاد جامعه، بلکه شامل سایر فقهای موجود در آن جامعه و شخص خودش هم میشود. زمانی که شخص ولی فقیه حکمی را صادر میکند، نه تنها افراد عادی ملزم به اجرای آن حکم هستند، بلکه سایر فقها که ممکن است دارای شأن ولایت باشند هم ملزم به انجام آن حکم هستند و نه تنها افراد جامعه، بلکه خود شخص ولایت فقیه نیز از عمل به حکم خود مستثنی نیست. در واقع «ولایت فقیه» ولایت و سلطه فقاهت عادلانه و با کفایت است و ولایت یک شخص نیست، بلکه ولایت یک رویکرد خاص است که از این رویکرد خاص با عنوان فقاهت عادلانه و با کفایت نام برده میشود. ولایت فقیه حکومت فقاهتی است که در مقام عمل ملتزم و در مقام توان اجرایی، دارای قدرت اجرایی باشد.
ولی فقیه یک حقوقدان اسلامی است
نویسنده کتاب «تاریخ علم، اصول قضاوت و قاضی» اظهار کرد: ولایت فقیه در واقع، حکومت شخصی است که توانایی به دست آوردن احکام را دارد، حقوقدان است و توانایی تطبیق و اجرای احکام در جامعه را دارد و در حکومت اسلامی این فقیه باید یک حقوقدان اسلامی باشد. به این معنا که ولایت ولی فقیه از نظر سیاسی یک حکومت مشروطه است که حاکم با شرایط خاصی اجازه حکومت پیدا میکند و این حکومت از دیدگاه سیاسی حکومت یک شخص مسلط و آگاه از قوانین، ملتزم به قوانین و قادر به تطبیق قوانین در شرایط متفاوت اجتماعی است.
نویسنده کتاب «ولایت و دیانت» گفت: اگر حکومت ولایت فقیه را با ضوابط علوم سیاسی که برای این حکومت در نظر گرفته شدهاند ارزیابی کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که بهترین حکومت است. صرفنظر از خصوصیت اسلامی بودن، بقیه شاخصهای حکومت اسلامی، شاخصهای عمومی یک حکومت ایدهآل از نظر علوم سیاسی محسوب میشوند.
وی در پایان افزود: حکومت ولایت فقیه حکومت قانون از سوی قانونشناس ملتزم به قانون و قادر بر اجرای قانون در شرایط مختلف است و این الگوی حکومتی برترین حکومت در قاموس علوم سیاسی است.
نظر شما