چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۲ - ۱۵:۵۱
دستیابی به معیار‌های متن با نگاه تاریخ شفاهی بومی

انجمن تاریخ شفاهی ایران با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران نهمین نشست تخصصی تاریخ شفاهی را با عنوان «تاریخ شفاهی ایثار و شهادت» در نیمه نخست اسفند‌ماه سال 1392 برگزار می‌کند. علیرضا کمری، دبیر این همایش معتقد است این نشست‌ها به تولید معیارهای متنی بومی و مبتنی بر تاریخ شفاهی می‌انجامد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، به نقل از نشریه «کتاب هفته»، انجمن تاریخ شفاهی ایران با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران در نظر دارد نهمین نشست تخصصی تاریخ شفاهی را با عنوان «تاریخ شفاهی ایثار و شهادت» در نیمه نخست اسفند‌ماه سال 1392 برگزار کند. گروه تاريخ دانشگاه اصفهان، حوزه هنری، سازمان اسناد و كتابخانه ملی جمهوری اسلامی ايران، كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس شورای اسلامی، سازمان كتابخانه‌ها، موزه‌ها و مركز اسناد آستان قدس رضوی و مرکز اسناد انقلاب اسلامی، همکاران و همراهان این دوره از نشست هستند. کتاب هفته با دبیر علمی این دوره از نشست‌ها، علیرضا کمری، نویسنده و پژوهشگر و از پیشگامان و صاحب‌نظران حوزه تاریخ شفاهی به گفت‌وگو نشسته است.

به عنوان نخستین سوال، درباره سابقه برگزاری این نشست‌های تخصصی بفرمایید.
اولین نشست تخصصی تاریخ شفاهی سال 1383 در گروه تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان برگزار شد. دعوت‌شدگان و حاضران این جلسه شماری اندک از فعالان تاریخ شفاهی و به ‌ویژه استادان دانشگاه‌ها بودند. از حوزه هنری حجت‌الاسلام سعید فخرزاده و آقای محسن کاظمی و من در این نشست حضور داشتیم. نشست دوم و سوم در سال‌های بعد هم در این دانشگاه برگزار شد و در این سه نشست عمده مباحث موضوعه تاریخ شفاهی به بحث گذاشته شد. نشست چهارم که به شکل همایش برگزار گردید با عنوان «مصاحبه در تاریخ شفاهی» در حوزه هنری برگزار شد که نسبت به نشست‌های قبل مفصل‌تر و تخصصی‌تر بود. مجموعه مقالات این نشست یا بهتر است بگویم همایش با عنوان «مصاحبه در تاریخ شفاهی» چاپ شده است که اکنون نایاب است، اما چاپ دوم آن به زودی منتشر خواهد شد. نشست پنجم در مشهد برگزار شد و نشست ششم همزمان با دومین همایش تاریخ شفاهی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران شکل گرفت. نشست هفتم در مجلس شورای اسلامی و نشست هشتم هم در دانشگاه اصفهان برگزار شد. موضوع نشست هفتم «تدوین در تاریخ شفاهی» و نشست هشتم «آموزش در تاریخ شفاهی» بود. اینک نشست نهم با پیشنهاد بنیاد شهید و امور ایثارگران و پذیرش انجمن تاریخ شفاهی ایران و مشارکت نهادهای ذی‌ربط در اسفندماه برگزار می‌شود.

این نشست‌ها بر چه اساس و چه توقعاتی شکل گرفت و به دنبال برآورده شدن چه اهدافی بودید؟
ما در مجموعه ‌نهادهایی که به فعالیت‌های فرهنگیْ تاریخی مربوط به انقلاب اسلامی و جنگ یا دفاع مقدس مشغول هستند با تولید متن‌های برآمده از خاطرات این دو رویداد مواجه هستیم. گستره‌ خاطره‌نویسی، خاطره‌نگاری و خاطره‌پردازی در این حوزه بسیار متنوع است آنچنان که می‌توان سه دهه‌ گذشته را دوران شکوفایی و نهضت خاطره‌نویسی و خاطره‌نگاری نامید. مع‌الوصف آنچه در خاطره‌گویی‌ها و خاطره‌نویسی‌ها و خاطره‌پردازی‌ها ـ که سرانجام به متن مکتوب تبدیل می‌شوند ـ غالب است فضای عاطفی، احساساتی و شورمندانه‌ مبتنی بر باورهای ایدئولوژیک است. از این‌ رو خاطره‌نگاری این دو رویداد بزرگ بیشتر به عنوان یک جریان ادبی محل توجه واقع شده است. بی‌آن‌که اهمیت جریان خاطره‌نگاری‌ها و خاطره‌نویسی‌ها و خاطره‌گویی‌های ادبی را نادیده بگیریم یا کم ارزش تلقی کنیم دغدغه‌ شخصی من این بوده و هست که اندک‌اندک به خاطرات به عنوان معدن مطالعات انقلاب و جنگ با رویکردهای علمی و روشمند بنگریم و داده‌ها و یافته‌های خاطره‌پژوهانه را در مسیر نگرشِ روشمند استحصال و پردازش و عرضه کنیم. تاریخ شفاهی به عنوان رویکرد و روشی جدّی وعلمی برای برآوردن این هدف، ره‌یافت مناسبی پیشِ روی ما می‌گذارد. در شیوه‌ تاریخ شفاهی از طریق پرسش و پاسخ، گفت‌وشنودِ مورخانه‌ مورخ پُرسانه با مرجع روایت، یعنی صاحب‌خاطره (کسی که کنش‌گر وقایع و رویدادها یا شاهد و سامع آن‌ها بوده) این خواست محقق می‌شود. متن در تاریخ شفاهی براساس این مبنا فراهم و به دست می‌آید. صِرف خاطره‌نگاری‌های ادبی، به‌رغم اهمیت و ارزشی که دارند، در مسیر مطالعات جدّی تاریخ‌پژوهانه گیر و گرفتاری‌ها و کاستی‌هایی را به چشم می‌آورند که سابقاً درباره‌ آن‌ها کم و بیش اظهارنظر کرده‌ام و این‌جا مُکرر نمی‌کنم.

چه بخشی از داشته‌های ما در حوزه تاریخ شفاهی مبتنی بر تجربه‌های جهانی است؟
عمده‌ آثار یا تولیدات متنی برآمده از نگرش تاریخ شفاهی در حوزه‌ انقلاب و جنگ همچنان ذیل خاطره‌نویسی‌ها و خاطره‌نگاری‌ها قرار می‌گیرند و اکثراً برآمده‌ مصاحبه‌های معمولی (غیرمورخانه) و خاطره‌گیری‌های حضوری شفاهی هستند که به شکل متن مکتوب تدوین و عرضه می‌شوند. البته اندک‌اندک نشانه‌هایی از توجه مورخانه در مصاحبه‌ها و تدوین متن‌ها به نظر می‌آید که حاصل مباحثی است که در ده سال گذشته راجع به چند و چون تاریخ شفاهی مطرح شده است و سلسله این نشست‌ها در این تغییر و تحوّل نقش جدّی و تعیین‌کننده داشته است. البته توجه به آموزه‌ها و تجربه‌های جهانی و ترجمه‌ مقالات در حوزه‌ مباحث نظری تاریخ شفاهی در این تغییر و تکانشِ نگاه و عمل بسیار مؤثر بوده است، اما این بدان معنا نیست که ما مُنفعلانه و مُقلدانه از قالب‌ها یا منظرها و شیوه‌های تاریخ‌ شفاهی غربی استفاده کنیم و محتوای خود را در ظرف‌ها و بسته‌های آن‌ها جا بدهیم. بدیهی است تاریخ شفاهی در هر گستره‌ فرهنگی و تاریخی مختصات و اقتضائات خود را خواهد داشت. از باب مثال عرض می‌کنم سُنت اعتراف‌گویی و اعتراف‌نویسی و افشای خبط و خطاها و گناهان فردی در غرب سابقه‌ای دیرینه دارد و مقبول و رایج است، اما ما می‌دانیم که افشای معاصی خود و اسرار شخصی دیگران به دلایل اخلاقی و شرعی و حقوقی مجاز و روا نیست. یکی از مساله‌های جدّی سلسله ‌نشست‌های تاریخ شفاهی دستیابی به انگاره‌ها و معیارها در تولید متن‌های مبتنی بر رویکرد تاریخ شفاهی فراخور زیست‌بوم فرهنگی و تاریخی ایرانی و اسلامی است. داشته‌های پیشینی در حوزه‌ دانش تاریخ و توجه به مساله‌ها و موضوعات برای دست‌یافتن به این انگاره‌ها و معیارها برای ما بسیار سودمند و راه‌گشاست.

برآیند این نشست‌ها را در آستانه 10 سالگی چطور ارزیابی می‌کنید؟
حاصل این نشست‌ها بسیار مؤثر و مثبت بوده است. اگر اصطلاح تاریخ شفاهی (oral history) محدود و محصور در میان شماری معدود بوده است، الآن افرادی که حتی در تدوین و ثبت خاطرات دستی دارند، علاقه‌مندند کار خودشان را تاریخ شفاهی بنامند. در واقع تقرب و تشبُّه به تاریخ شفاهی حتی برای خاطره‌کاران نوعی بُرد و بَرند شده است. این حس و حال البته خیلی خوب است مشروط بر آن که مؤسسات و نهادهای دست‌اندرکارِ گردآوری خاطرات مسئله آموزش و بازآموزی را جدّی بگیرند و به موازات فعالیت‌هایی که دارند بدان اعتنا و اهتمام کنند. خوشبختانه نشانه‌های این اقبال بیش و کم پیداست، به این معنا که دوستان دست‌اندرکار تاریخ شفاهی و اعضای انجمن تاریخ شفاهی ایران در سال‌های گذشته در اکثر نهادها و حتی مراکز استآن‌ها کارگاه‌ها و کلاس‌های آموزشی داشته‌اند و از کار آن‌ها استقبال شده است و همچنان این توجه و خواهندگی تا به حال ادامه دارد. اهتمام دوستان ما در گروه تاریخ دانشگاه اصفهان، خصوصاً جناب آقای دکتر نورایی، در تبیین جایگاه علمی تاریخ شفاهی و حتی تبدیل آن به رشته تخصصی قابل ذکر است. اختصاراً باید بگویم به‌رغم سابقه‌ اندک در عرصه‌ نظر و عمل، وضعیت و موقعیت مناسبی داریم و احساس می‌کنم روند ما در هر دو حوزه‌ رو به جلو و مثبت است. باید بیافزایم سبب و دلیل پیدایی و رشد و گسترش مفهوم و معنای تاریخ شفاهی در ایران دو رویداد به هم پیوسته‌‌ انقلاب اسلامی و جنگ/ دفاع مقدس است.

پس با برگزاری این نشست‌ها به شکل کارگاهی در پی تضارب آراء هم هستید.
البته! در تضارب آراء و تعامل‌ها می‌توان به هم‌افزایی تجربه‌ها و آشکارشدن سؤال و مساله‌های نوظهور هم توجه کرد. عنایت کنید به این نکته که تاریخ شفاهی در مبادی وجودشناختی بر مبنای دیالوگ و گفت‌وگوی طرفینی تحقق یافته است. برگزاری این سلسله نشست‌ها که تقریباً در هر سال ادامه داشته است در انتقال یافته‌های جدید و مساله‌های نوپدید بسیار اهمیت دارد.

برخی از کارشناسان معتقدند که مفهوم و روش تاریخ شفاهی برای افرادی که در این حوزه در نهاد‌های مختلف کار می‌کنند ناشناخته است. در واقع، خاطره‌نگاری انجام می‌دهند اما آن را با نام تاریخ شفاهی ثبت می‌کنند.
تا حدودی بدیهی و طبیعی است که پیدایی مقولات و مفاهیم نوپدید نوعی جاذبه و شیفتگی ایجاد کند. ایراد شما وارد است و من به این مساله در نوشته‌ها و گفته‌های سابق خود اشاره کرده‌ام. بله، مؤسسه‌ها و نهادهایی که مشغول گردآوری خاطرات شفاهی بوده‌اند ـ و همچنان در حال و هوای خاطره‌گیری شفاهی با مراجع روایی و صاحبان خاطرات طرف مصاحبه‌اند ـ کردوکار خود را ذیل عنوان تاریخ شفاهی جای می‌دهند. اما باید عرض کنم حرکت از خاطره‌نویسی‌ها و خاطره‌نگاری‌ها و خاطره‌پردازی‌های شورمندانه‌ی ادبی یا احساساتی و مبتنی بر پیش‌فرض‌های ایدئولوژیک و حتی روزنامه‌نگارانه (ژورنالیستی) به سوی افق‌های تاریخ پویی در همین مؤسسات آغاز شده است؛ به نظر من حتی تظاهر و تشبه این نهادها به تاریخ شفاهی از حیث اعتنای آن‌ها به این روش و رویکرد اهمیت دارد و پی‌آمدهای مثبتی می‌تواند داشته باشد. باید تصریح کنم اقدامی که می‌تواند رسیدن به تاریخ شفاهی را در عرصه عمل محقق کند از یک‌سو توجه به آموزش و از سوی دیگر نقد است، نقد کتاب‌ها و پروژه‌هایی که با عنوان تاریخ شفاهی در دست انجام است یا به چاپ و انتشار رسیده است. به این نکته هم باید توجه داشت که راه‌یابی به تاریخ شفاهی به جای خاطره‌نگاری‌های متعارف، امری تدریجی و زمان‌بَر است.

موضوع‌های مطرح شده برای نهمین نشست تاریخ شفاهی بر چه اساسی طرح شده‌اند و چرا کُلی به نظر می‌رسند؟
هیأت علمی در طرّاحی موضوعات و محورها، به مسائل و موضوعات مبنایی و تأسیسی توجه داشته است. برای ما مهم است که نوع رویکرد و روش خاص در حوزه‌ تاریخ شفاهی ایثار و شهادت را دریابیم و احصا کنیم و افزون بر آن سیاهه و فهرست مساله‌ها و موضوعات مربوط به تاریخ شفاهی ایثار و شهادت را شناسایی کنیم. به گمان من دو هدف اساسی (تبیین و بازشناسی نقش و نسبت تاریخ شفاهی در ثبت و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و بازیابی و بازشناسی اولویت‌ها‌ی تاریخ شفاهی در این حوزه) و چهار محور مطرح‌شده برای برگزاری این نشست (میدآن‌ها، موضوعات و ضرورت‌ها، رویکردها، روش‌ها و کارکردها، امکان و امتناع و فرصت‌ها و تهدیدها در تاریخ شفاهی ایثار و شهادت و آسیب شناسی تاریخ شفاهی دفاع مقدس در عرصه ایثار و شهادت)، اندیشیده مطرح شده است. به این ترتیب می‌شود گفت طرح بحث‌های پایه در این نشست مقدمه‌ای است برای سلسله ‌نشست‌های بعدی در حوزه تاریخ شفاهی ایثار و شهادت، زیرا دامنه‌ فعالیت‌ها و موضوعات مربوط به ایثار و شهادت بسیار متنوع و گسترده است. باید اضافه کنم در بحث از امکان و امتناع و آسیب‌شناسی در تاریخ شفاهی ایثار و شهادت با سعه صدر و آزادگی خواسته‌ایم افراد صاحب‌نظر و محقق درک و دریافت و تجربه‌ خود را در این زمینه بازگو کنند. این بدان معناست که در طرح مساله‌ها و موضوعات، ضمن توجه به نگاه عالمانه دچار خوف و فروبستگی نبوده‌ایم و این نشانگر قابلیّت مساله‌ها و اعتماد ما به کسانی است که در این زمینه به درستی می‌اندیشند و می‌کاوند.

به این طریق دست محققان هم برای پرداختن به موضوع‌ها باز خواهد بود.
البته. از وجهی دیگر نه فقط مُعدّل، که زوایای نظر محققان و علاقه‌مندان در ورود به این موضوع مشخص می‌شود. نتیجه ثانوی این روش، نظریابی و اندیشه‌پیمایی در این موضوع خواهد بود و معلوم خواهد کرد ـ حدوداً ـ جامعه شرکت‌کننده در این نشست از چه کسانی تشکیل می‌شوند و چگونه و چرا درباب این موضوع می‌اندیشند.

طرح جزیی‌تر موضوع‌ها در ابتدا نمی‌توانست تعداد نشست‌های بعدی را مشخص کند؟
اگر در طرح موضوعات و مساله‌ها می‌خواستیم جزیی‌تر و مصداقی‌تر عمل کنیم و به مبانی و مبادی توجه نداشته باشیم، بدون توجه به ریشه و تنه، دچار پراکندگی شاخه‌های موضوعی بحث می‌شدیم. توجه داشته باشید که طرح مسایل موضوعه یک نشست می‌باید از پایه و اساس آغاز شود و این کاری است که هیأت علمی به آن توجه داشته است. طرح موضوعات و مسایل یک نشست و همایش به‌مثابه‌ تألیف یک کتاب است که از کلیّات آغاز می‌شود و سرانجام به ریزموضوعات می‌رسد. آنچه در محورهای چهارگانه موضوعی این نشست و اهداف آن مدنظر بوده است، درنگ جدّی بر کلیات تاریخ شفاهی ایثار و شهادت است. تأکید و تکرار می‌کنم، با توجه به گستردگی دامنه‌ فعالیت‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران ـ که اساسنامه‌ی مصوّب این نهاد بر آن تصریح دارد ـ این نشست قطعاً مقدمه و زمینه‌ای خواهد بود برای برگزاری سلسله‌نشست‌های کارگاهی و آموزشی تاریخ شفاهی در این نهاد که به‌لحاظ جامعیّت مسائل مربوط به آن و جایگاهی که دارد، از موقعیت ممتاز و یگآن‌های برخوردار است. به تعبیر دیگر شمول موضوعی در مفهوم ایثارگر بنا بر ماده یک فصل اول (کلیات) قانون جامع این نهاد دربرگیرنده‌ شهیدان، مفقودالاثرها، جانبازان، اسیران، آزادگان، رزمندگان و بعضاً خانواده‌های آنان (بستگان درجه‌ اول) می‌شود.

ارایه گواهی برای نشست‌های تاریخ شفاهی، که در فراخوان مقالات یادآوری شده، چه کاربردی خواهد داشت؟
حضور و شرکت در این دوره‌ها به معنی گذراندن یک دوره‌ آموزشی و شراکت در یک اهتمام علمی است. این گواهی برای دارندگانش در نهادهایی که مشغول به کار هستند ـ و به‌ویژه به‌لحاظ جایگاه حقوقی و علمی وضع معلوم و مشخصی دارند ـ به‌مثابه‌ گذراندن یک دوره‌ آموزشی ضمن خدمت هم محسوب می‌شود. نیز بدین معناست که همگان ـ حتی اعضای هیأت علمی این نشست ـ نیازمند مطالعه و مباحثه جدّی و علی‌الدوام هستند.

از سوی دیگر مراکز علمی هم مشتاق می‌شوند که کار را به کاردان بسپارند.

این هم مدنظرست.

اشاره کردید که حاصل چهارمین نشست در قالب کتاب منتشر و با استقبال رو به رو شد. دیگر نشست‌های تاریخ شفاهی چطور؟ کتاب نشده‌اند؟
نشست پنجم هم ـ که در آستان قدس رضوی (مشهد الرضا (ع)) برگزار شد، با عنوان «روش‌شناسی و موضوع‌یابی مطالعات شهری در تاریخ شفاهی ایران» به کوشش آقای دکتر ابوالفضل حسن‌آبادی چاپ و منتشر شده است. نشست هفتم و هشتم هم توأمان از سوی کتابخانه‌ مجلس شورای اسلامی چاپ خواهد شد. نشست‌های قبلی هم پس از تدوین نهایی احتمالاً از سوی دانشگاه اصفهان چاپ و منتشر می‌شود. مقالات رسیده نشست نهم هم پس از ارزیابی و انجام کارهای مقدماتی از سوی بنیاد شهید انقلاب اسلامی و با نظارت شورای علمی همایش چاپ و منتشر خواهد شد.

مقاله‌ها از سوی چه کسانی داوری می‌شوند؟
اعضای هیأت علمی این نشست تماماً از صاحبان نظر و تجربه و تخصص در حوزه‌ تاریخ و تاریخ شفاهی هستند و صاحب تألیفات متعدد. جناب آقایان دکتر مرتضی نورایی، دکتر کیانوش کیانی هفت‌لنگ، دکتر ابوالفضل حسن‌آبادی، دکتر علی ططری، غلامرضا عزیزی، مرتضی رسولی‌پور، اعضای علمی این نشست هستند و من حَسَب حُسن ظن دوستان به عنوان دبیر علمی نشست در خدمت این بزرگواران هستم. معیار و روش ما در نقد و بررسی و انتخاب مقالات توجه نویسندگان به محورهای مصوب نشست و رعایت مختصات علمی در طرح مساله‌ها و موضوعات است. در دو مرحله کار انجام شده است، در مرحله نخست چکیده مقاله‌ها داوری و بررسی شدند و تعدادی اندک از مقالات رد و شماری به عنوان مشروط پذیرفته‌ شده‌اند. هیأت علمی مقالات مشروط را با تذکر و اظهار نظر برای اصلاح مجدد به نویسندگان بازگردانده است. با تدبیر آقای محسن کاظمی، از اعضای شورای سیاست‌گذاری نشست، داوران مقالات بدون دانستن و شناخت نویسندگان صرفاً به نقد چکیده‌ها مبادرت کرده‌اند. داوری اصل مقالات به زودی آغاز خواهد شد. بدیهی است با توجه به زمان محدود نشست تعدادی از این مقالات در روز برگزاری نشست ارایه و تمامی مقالات تأیید شده در کتاب چاپ و منتشر خواهد شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها