چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۲ - ۱۶:۲۹
مصیبت زن بودن!

مجموعه شعر «زخم‌هایم را لاک بزن» سروده بیتا رضوی، تعریفش از رنج‌های زنان با تعریفی که به غلط از فمینیسم و ادبیات زن محور توسط برخی شاعران زن مطرح شده است تفاوت دارد. در این کتاب با روح زن به عنوان یک انسان رنج کشیده روبه‌رو می شویم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، حامد ابراهیم‌پور، شاعر، منتقد ادبی و وکیل دادگستری: به قول چارلز برسلر منتقد و نظریه پرداز ادبی، مقوله‌ای به نام «قرائت بی طرفانه اثر ادبی» وجود ندارد! واکنش‌ها به آثار ادبی خواه غیر ارادی و مبتنی بر احساس است خواه منسجم و بر پایه استدلال، که آن نیز بر عوامل مختلف و زیربنایی استوار است که نحوه واکنش ما را در مقابل هر متن خاصی تعیین می‌کند. 

متاسفانه در ادبیات ما –جز موارد معدودی- عمدتا نقد ادبی بر پایه احساسات شخصی منتقد و اصل «خوشم آمد یا خوشم نیامد!»، «ارتباط برقرار کردم یا ارتباط برقرار نکردم!» استوار بوده است. بدون آن‌که تلاش شود به متن از زاویه دید علمی و برپایه اصول نقد ادبی نگریسته شود. 

«زخم‌هایم را لاک بزن» مجموعه شعرهای سپید خانم بیتا رضوی شاعر و روزنامه‌نگار است. به گواهی شرح حال مختصر انتهای کتاب، مخاطب متوجه می‌شود که شاعر، روزنامه‌نگاری باسابقه است که سال‌ها به عنوان خبرنگار و پژوهشگر و دبیر و سردبیر در روزنامه‌ها و مجلات و خبرگزاری‌های کشور مشغول به فعالیت بوده است، اما به عنوان یک منتقد ادبی باید دید که این روزنامه‌نگار بودن آیا کمکی به شعر او کرده است؟! این مساله‌ای است که در سطور آینده به آن خواهیم پرداخت. 

مطمئنا در این مجال کوتاه فرصت این را نخواهیم داشت که این کتاب را با توجه به نظریات هشت مکتب مشخص نقد ادبی (نقد نو، نقد مبتنی بر واکنش خواننده، ساختارگرایی، واسازی، نقد روانکاوانه، فمینیسم، مارکسیسم و تاریخ‌گرایی نوین)بررسی کنیم. کما اینکه منتقدان ادبی جهان به طور تخصصی با توجه به فلسفه‌ای که پشت هرکدام از این مکتب‌ها وجود دارد، تنها در شاخه تخصصی خود می‌نویسند و مسلما نوشتن نقدهایی از هشت زاویه دید بر یک کتاب، خود کتابی جداگانه را شکل می‌دهد! اما در این فرصت سعی دارم به طور ایجاز و با اشاراتی مناسب به هرکدام که مناسب بحث باشد، بپردازم. 

هرگاه به عنوان یک منتقد ادبی در ایران با کتاب یک نویسنده زن برخورد می‌کنیم، نخستین چیزی که سعی می‌کنیم روی آن انگشت بگذاریم، بحث فمینیسم است بدون توجه به تعریف، فلسفه و پیشینه فمینیسم. این امری است که شاعران و نویسندگان زن نیز بیشتر به آن دامن زده‌اند؛ گویا ملاکی برای تعیین سطح یک نویسنده یا شاعر باشد! که مطمئنا نیست! 

این مساله زنان شاعر ایران را به ویژه در دهه اخیر بیشتر و بیشتر به شخصی نوشتن سوق داده است. شعرهایی که می‌خوانی و غالبا از مسایل روزمره یک زن در خانه (از لباس و ظرف شستن، مشکلات زناشویی و رمانس و غم و شکست‌های شخصی) حکایت دارند و کمتر به جهان، جامعه، دردهای مشترک بشری و دیگر مسایل انسانی پرداخته شده است. به قول تی .اس .الیوت، شعر اگر حاکی از تجربه‌های مشترک بشری باشد، واقعا شعر است. جنگ، فقر، آزادی، صلح، برابری، مرگ، عشق، گرسنگی و ده‌ها مورد دیگر تجربه مشترک تمام انسان‌‌ها بدون مرزبندی در همه جای دنیاست.
 
شعر این گونه شاعران زن، که بیشتر شخصی است و خالی از دیگر دردها و تجارب بشری، مخاطبان کمی نیز پیدا می‌کند. مخاطبانی شاید بیشتر از جنس خود، که با آن تجارب شخصی احساس نزدیکی و همذات پنداری می‌کنند، اما شانس به دست آوردن مخاطبان گسترده را از دست می‌دهد. 

اما هدف از فمینیسم که تغییر نگرش تحقیرآمیز نسبت به زنان است، به دست آوردن همه حقوق انسانی برابر مرد برای زنان در زمینه‌های سیاسی، آموزشی، هنری، اجتماعی، شغلی و... بوده و هست. نه ایراد واگویه‌هایی اعتراض آمیز در باب مشقت فرزند داری و انجام کارهای منزل و مواردی از این دست. 

در شعر زنان بارها شاهد بودیم که سعی داشتند از طریق خلق صحنه‌های اروتیک فضای شاعرانه‌ای ایجاد کنند. مساله‌ای که عکسش را در کتاب «زخم‌هایم را لاک بزن» شاهد هستیم. در این کتاب با روح زن به عنوان یک انسان و عمدتا زنانی تنها که در های و هوی محیط اطراف خود گم شده‌اند روبرو هستیم و در هیچ کدام از شعرها به قول دکتر جواد مجابی از «تنانگی» استفاده نشده است. 

در مواردی نیز که به جنبه‌های جسمی زن اشاره شده، عمدتا این استفاده در جهت ایجاد فضایی اروتیک نبوده است و به روح خسته پشت این جسم‌ها، که به واسطه شغل شاعر و سفرهای متعدد او به کشورهای دیگر و نقاط جنگ زده یا تحت دیکتاتوری می‌توانند زنان مختلفی از همه جای جهان باشند، پرداخته است: «کیفت را برمی‌داری/ترس برت می‌دارد/عطر تاریخ گذشته/عشق تاریخ گذشته/ترس تاریخ گذشته/فکر می‌کنی/تاریخ مصرفت کم کم/دارد تمام می‌شود... (ص 17 کتاب) 

ب) الگوی زبانی: که به تفاوت‌های موجود میان نحوه استفاده زنان و مردان از زبان و نیز به طرح این پرسش می‌پردازد که زنان آیا در خلق آثار خود قادرند، که زبانی مناسب و ویژه جنسیت خود ایجاد کرده و از آن بهره ببرند؟ این نقدی ست که از دیر باز متوجه بسیاری از شاعران زن ما بوده است. 

ج) الگوی روانکاوانه: که مبتنی است بر تحلیلی از روان زن و این‌که چنین تحلیلی چگونه در فرایند نگارش تاثیر می‌گذارد. 

یکی از شاخصه‌های مهم «زخم‌هایم را لاک بزن» شخصیت پردازی است. در شعرهای این کتاب عمدتا با کاراکترهای مختلفی از زنان در هر شعر روبه‌رو هستیم: زن پیر، زن جوان، زن شوهردار، زن شوهر مرده، زن کارگر، زن کارمند، زن شاعر، زن خانه‌دار و... در کمتر نمونه‌ای اصلا راوی اول شخص بوده است. شاعر در این‌جا به مدد حرفه روزنامه نگاری‌اش و شناخت خوب و کافی از زنان ایران و جهان در هر شعر به سراغ نمونه‌ای از زنان رفته و سعی کرده است دنیای شعری را با توجه به شخصیت و کاراکتر آن زن بازسازی کند که در بیشتر موارد نیز موفق بوده است. دراینجا خوشبختانه لحن رسمی و گزارش گونه‌ای در کار نیست. 

بسیاری از شاعران و نویسندگانی که ژورنالیست بوده یا هستند، نمی‌توانند از تبعات آن رهایی یابند و این لحن رسمی و گزارشی همیشه در آثارشان دیده می‌شود. برخی البته مانند گارسیا مارکز و ایزابل آلنده و دیگران در خلق آثار رئالیسم جادویی از آن به درستی استفاده می‌کنند و به نقطه قوت آثارشان تبدیل می‌شود، اما در بیشتر موارد با عکس آن سرکار داریم. 

بیتا رضوی در شعرهای این مجموعه با موشکافی دقیق زندگی و روح و روان شخصیت‌های شعری خودش، آلبومی از زنان رنج کشیده دنیا را در هرگروه سنی برابر ما قرار می‌دهد. زنانی که گاه تا آخر می‌جنگند، زنانی که تسلیم می‌شوند و زنانی که گاهی مرگ را در نهایت انتخاب می‌کنند. مانند«زن که باشی/اعتماد میکنی/اعتماد می‌کنی/اعتماد می‌کنی/و به قاب عکس مادر بزرگت/که پنجاه سال اعتماد کرده بود/قول می‌دهی/که دیگر اعتماد نکنی!». (ص 38 کتاب) و بسیاری شعرهای دیگر.

د)الگوی فرهنگی: به بررسی این موضوع می‌پردازد که جامعه‌ای که نویسندگان زن در آن زندگی و فعالیت می‌کنند، به چه طریق اهداف و واکنش‌ها و دیدگاه‌ها و زندگی زنان را شکل می‌دهد. در بسیاری از شعرهای اجتماعی «زخم‌هایم را لاک بزن» نیز به شرایط اجتماعی و تاثیر آن در شکل گیری اندیشه و شخصیت زن و در نهایت رقم زدن تقدیر او اشاره شده است. مانند این شعر: «زن که باشی/جنس می‌شوی/لطیف می‌شوی/مثل شال‌های ابریشمی قلعه سی/می‌شکنی زود/مثل لاله‌های شاه عباسی/مثل آینه شمعدان جهیزیه مادرت.» (ص 37 کتاب) 

به همین دلیل و با توجه به این چهار بخش بندی می‌بینیم که هیچ نظریه واحدی درباب فمینیسم و نقد فمینیستی وجود ندارد و در نهایت می‌توان با اشاره به برخی مولفه‌های آن و یافتن نمونه در آثار به نتایجی رسید. کما این‌که بسیاری از شعرهای این مجموعه را می‌توان با معیارهای نقد تاریخ گرایی، روانشناسانه، سوسیالیستی و...نیز سنجید. 

با توجه به طولانی شدن مطلب، به اختصار به دو نکته دیگر درباره شعرهای «زخم‌هایم را لاک بزن» اشاره کرده و خوانش و کشف موارد دیگر را به عهده خوانندگان کتاب می‌گذارم. 

شعر به تعریف «شمس قیس رازی» کلام موزون مقفّای مخیل است. یعنی نظریه پردازان ادبی شعرفارسی از دیرباز کلامی را شعر محسوب می‌کردند که دارای وزن و قافیه و خیال انگیزی باشد. پس از تاثیرگزاری ادبیات جهان بر ادبیات ایران و شروع جنبش شعر نو و در پی آن پذیرفته شدن شعر سپید (آزاد) و رخت بربستن این باور که شعر حتما باید دارای وزن و قافیه باشد، تنها موردی که ازین تعریف قدیمی باقی می‌ماند «خیال انگیزی» است. عنصر خیال است که شعر را از نثر فاقد آن متمایز می‌کند.
یکی از مواردی که در بازخوانی‌های بعدی این کتاب بسیار جلب توجه می‌کند، حضور پررنگ عنصر خیال و تصویرسازی است؛ مانند «اندوه من/سال‌هاست که/مثل پرده‌ای قدیمی/از این سوی دنیا/به سوی دیگرش/کشیده می‌شود.» (ص 56 کتاب) 

این تصویرسازی که به مدد شغل روزنامه‌نگاری شاعر، بسیار جزیی نگرانه و دقیق است، گاهی تا حدی پیش می‌رود که با عبور پی در پی تصاویر از پیش روی خواننده، حس دیدن یک فیلم به مخاطب دست می‌دهد. مانند «غروب بازگشتم/دم اذان/به پیرزن دعاخوان گفتم:/برو!/بیست بار کوبیدم روی خاک/نوک انگشت‌هایم را گرفت/خزید بیرون.../بی‌کفن/بیست سالگی‌ام را پس داد.../تو را می‌بخشم!/ (این را زیر گوشش گفتم )». این شعر برگرفته از صفحه 43 کتاب است. 

در مجموع باید گفت که «زخم‌هایم را لاک بزن» به عنوان نخستین مجموعه شعر بیتا رضوی، که گویا مجموعه داستانی نیز منتشر کرده است، قدمی موفق است. شاید بتوان با نگاه نقادانه‌ای که به جریان مرسوم به ساده نویسی وجود دارد با این مجموعه روبرو شد، اما بیتا رضوی در این کتاب نشان داده است که ساده نویسی با ساده انگاری و ساده فکر کردن بسیار تفاوت دارد و این امر یکی از تفاوت‌های مهم این مجموعه با بسیاری از کتاب‌های شعر دیگر بازار نشر است. 

«زخم‌هایم را لاک بزن» مجموعه شعرهای سپید بیتا رضوی با شمارگان هزار و 100 نسخه، 64 صفحه و بهای چهار هزار تومان از سوی انتشارات فصل پنجم منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط