شرح حالنگاری رجال ایرانی در طول تاریخ/3 دوره اسلامی
اعترافگونههای رجال قاجاری، رمزگشای تاریخ معاصر ایران
نیره دلیر، پژوهشگر تاریخ اسلامی میگوید: پس از اسلام زندگی پیامبر(ص) و امامان نخستین شرح حالها بهشمار میروند اما نخستین اتوبیوگرافیها «روزنامه خاطرات» میرزا محمدخان کلانتر در دوره زندیه و پس از آن در دوره قاجار و بهقلم افرادی چون ناصرالدینشاه و اعتمادالسلطنه نوشته شدهاند.
نیره دلیر، پژوهشگر تاریخ درباره نگارش چنین نوشتههای پس از اسلام بهویژه در قرون نخست پس از هجرت پیامبر اکرم(ص) گفت: اتوبیوگرافی در طول تاریخ ایران تا پیش از قاجار بر پایه آنچه اکنون در اختیار داریم تقریبا مرسوم نبوده است یا اینکه اگر نوشتهای بوده در اختیار ما نیست؛ البته شرح حالنویسیهای بسیاری در تاریخ ایران وجود دارد که بهدست دبیران کاتبان، مورخان یا حتی مریدان و افراد دیگری نوشته شدهاند و تنها شامل رجال سیاسی نیز نمیشود، هنرمندان، دانشمندان، ادیبان، عرفا و افراد مشهور هر منطقه و حتی شرح حال زنانی که در دوره پیامبر زیستهاند نیز نگارش شده است.
نخستین شرح حالهای پس از اسلام مربوط به زندگی پیامبر(ص) است
این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: نخستین شرح حالهای بهدست آمده پس از اسلام مربوط به سیره، مغازی، شرح زندگانی پیامبر اسلام(ص) بوده یا به جنگهای پیامبر پرداختهاند. البته زندگی و احوال شخصیتهایی دیگر نیز در ضمن آن بررسی و نوشته شده است.
دلیر ادامه داد: پس از اسلام بهدلیل رویکرد و علاقهای که به دانستن حوادث صدر اسلام در میان مسلمانان وجود داشت، عدهای دست به نگارش شرح حال بزرگان زدند. از این رو، سیرهها، مغازی، مقاتل و نوشتههایی مانند آن تدوین شدند و در گذر زمان نیز این جریان به سبک و موضوع دیگر ادامه یافت بهطوری که آثاری چون طبقات، تراجم، مزارات، تذکرهها و نسبنامه تولید شدند و هر یک از آنها بخشی از تاریخ را برای ما از طریق شرح حالنویسی روشن میکند.
وی درباره دلیل اینکه در مجموع شرح حالها بهدست افراد دیگری نوشته شدهاند، گفت: اندک افرادی مانند ابوعلی سینا بودند که مطالبی درباره خود نوشتهاند اما دلیلهای متفاوتی برای دیگرنوشت بودن این شرح حالها وجود دارد که مبحثی کاملا تخصصی بهشمار میآید، این موضوع نیاز به پژوهش گسترده در ابعاد مختلف دارد و شاید بیشتر به روانشناسی یک جامعه در زمان خودش بازمیگردد. معتقدم اگر روزی پژوهشگری بخواهد ریشههای این امر را بیابد بدون توجه به فضا، تاریخ فرهنگی، بافت دینی حاکم بر جامعه ایران و ساختار برآمده از آن نمیتواند پاسخی در خور برای آن پیدا کند.
«شرح حال سیدنا» تنها منبع درباره حسن صباح است
این پژوهشگر تاریخ اسلام اظهار کرد: در دوره سلجوقیان، ابوطاهر خاتونی نوشتههایی درباره ملکشاه با عنوان «شکارنامه» ملکشاه، به نگارش درآورد که بنا بر قول راوندی در «راحه الصدور» این کتاب به خط مولف آن بوده اما اثری از آن در حال حاضر موجود نیست. آثاری نیز با انتساب به نظامالملک نوشته شده است. پس از حمله مغول به قلاع اسماعیلیه «شرح حال سیدنا» نیز در کتابخانه آنجا موجود بوده که از آثاری بهشمار میآید که خواجه نصیر آن را از نابودی حفط کرد و اکنون به چاپ رسیده است.
دلیر به دیگر شرح حالهای رجال در دیگر دورهها اشاره کرد و افزود: در دوره مغول علاقهمندی به نگارش شرح احوال در میان ایلخانان و آگاهی از روزگار پیشینیانشان به رشد تاریخنگاری کمک کرد. عموما این آثار بهقلم دبیران، کاتبان، منشیان یا مورخان رسمی درباری نوشته میشد و این روند در دوره صفویه نیز ادامه پیدا کرد. آثاری مانند «عالم آرای عباسی» نمونهای از آنهاست که بهدست مورخان و دبیران رسمی دربار به نگارش درآمده است.
این پژوهشگر تاریخ ایران دوره اسلامی درباره اینکه آیا تا دوره قاجار شرح حالنویسی خودنوشت یا اتوبیوگرافی به رشته تحریر درآمده که اکنون نیز موجود باشد؟، گفت: اگر ابوعلی سینا را به رغم وزارتش بهمعنای دقیق کلمه رجل سیاسی بهحساب نیاوریم، میتوان گفت اثری در اختیار نداریم. هر چند درباره بسیاری از افراد سیاسی و غیر سیاسی، زندگینامهها، تذکرهها و حسب حالهای فراوانی داریم اما شاخصه مهم چنین دورانی این است که این نوشتهها بهجز برخی اندک از آنها بهقلم دیگران تالیف شدهاند.
این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اظهار کرد: پیش از قاجاریه در دوره زندیه، میرزا محمدخان کلانتر در «روزنامه خاطرات» خود آغازگر این تجربه بود و شیوع جدی این روند در دوره قاجار با «روزنامه خاطرات» اعتمادالسلطنه ادامه یافت. از نخستین رجل سیاسی که در دوره قاجاریه دست بهقلم شدند و یادداشتهای روزانهای از خود بر جای گذاشتند، ناصرالدینشاه بود که اتفاق تازهای در این حوزه به حساب میآمد.
مدرنیته باعث تغییر فضای فکری و اهمیت فردگرایی بود
وی درباره دلیل روی آوردن به شرح حالنویسی رجال بیان کرد: دلیل اینکه رجال سیاسی این دوره دست به چنین کاری زدند، باید نخست در برخورد ایران و جامعه آن با غرب جستوجو شود. فضای دوران قاجار بسیار متفاوت از دیگر دورههای تاریخی ایران بود، در واقع به دلیل آشنا شدن و ورود مدرنیته شاخصههای خاصی در این دوران حاکم شد که آن را در تاریخ ایران استثنایی میکند. در این دوره به دلیل تغییر فضای فکری حاصل از این مفاهیم نگاه علاقهمندی به تغییرات وجود داشت.
دلیر با اشاره به آغاز اعزام دانشجو به کشورهای اروپایی برای تحصیل، گفت: رفت و آمد سفیران، اصلاحات امیرکبیر و پیگیری آنها از سوی شخص شاه و سفرهای خارجی و آشنایی با دنیای غرب و مدرنیته از عوامل موثر در تغییر دیدگاه نسبت به نگارش شرح حال و گسترش یادداشتنویسی روزانه بهشمار میآید که تا پیش از آن در فضای دینی و مذهبی ایران توجه کمتری به آن میشد.
این پژوهشگر به دیگرشرح حالنویسیهای دوره قاجار اشاره کرد و افزود: در دوره قاجار افرادی چون عبدالله مستوفی با کتاب «شرح زندگانی من»، یحیی دولتآبادی با اثر «حیات یحیی» از دیگر رجال سیاسی دست بهقلم بودند. شخص ناصرالدینشاه نیز سفرنامهای از خود برجای گذاشته که به چاپ رسیده است. همچنین یادداشتهای نیز منتسب به مظفرالدینشاه دیگر شاه قاجار ثبت شده است. «روشن شدن تاریخ صد ساله» اثر حسن اعظام قدسی، «خاطرات من» عبدالله بهرامی، «روزنامه خاطرات» احتشام السلطنه و «یادداشتهای» سید محمد طباطبایی از دیگر شرح حالهای نوشته شده دوران قاجار بهشمار میروند.
دلیر در پایان سخنانش اظهار کرد: این شرح حالها شکل دیگری نیز به خود گرفتند و به سبک «اعترافات سنت آگوستین» یا «روسو»، شیوه اعترافگونه در نوشتههای افراد ایجاد شد. رجال سیاسی و حزبی در میان بیان شرح زندگی شخصی، اعترافاتی را مطرح میکردند که در نوع خود جالب و روشنگر برخی مسایل تاریخی نیز هستند.
نیره دلیر، دارای دکترای تاریخ ایران دوره اسلامی از دانشگاه شهید بهشتی و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است. وی مقالههایی در حوزه مشروعیت، خلافت و سلطنت، کلام، صحابیات و سیره پیامبر (ص)، جریان غدیر و تاریخنگاری در مجلات علمی پژوهشی به چاپ رسانده و مجموعه کتابهایی در حوزه «کرجپژوهی» در چهار جلد منتشر کرده است.
نظر شما