جمعه ۶ دی ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۲
شعرهایی برای آن ها که راز جهانی ندارند!

کتاب «سیب‌های چوبی» حسن بهرامی دربرگیرنده شعرهایی در قالب غزل‌ است. سراینده این شعرها در این کتاب سعی داشته است بر موضوعاتی دست بگذارد که برای همه قابل فهم و جذاب باشد./

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، موضوع غزل‌های این کتاب شاعرانه است، اما شاعر به دلیل دست و پا گیر بودن مسایل وزنی نتوانسته است تمام آن‌چه را می‌خواهد بگوید. 

غزل امروز به دلیل توجه شاعر به مسایل پیرامون و نگاه موشکافانه می‌تواند هر لحظه بیش از پیش مورد توجه باشد، اما به دلایلی شعرها و غزل‌های بهرامی این ویژگی‌ را ندارند؛ هر چند شاعر در این مجموعه سعی می‌کند خود را جهانشمول نشان دهد و به عبارت دیگر شعری بگوید که جهانشمول باشد. 

در این اثر، شاعر خواسته است بر موضوعاتی دست بگذارد که برای همه قابل فهم و جذاب باشد اما از عهده این کار چندان به خوبی بر نیامده است. شعر «مادر» در صفحه 11 کتاب نمونه‌ای از شعرهای این دفتر است که گرچه موضوع جالبی دارد اما شاعر از پس سرودن آن به خوبی بر نیامده است.

جهانی شدن در واقع همان محلی شدن بدون مرز است و شاعر اگر بخواهد حرفی جهانی بزند، باید ابتدا نیازهای خود را درک کند و آن‌ها را به درستی بسنجد و در راستای به شعر کشاندن آن‌ها تلاشی مثمر  در زبان بکند. شعر «مادر» بهرامی نمونه خوبی است که می‌توانیم روی آن حرف بزنیم. موضوعی که او انتخاب می‌کند خوب است. برخی سطرهای شعرش هم درخشان و بدیع و بکرند، اما در مجموع کل شعر نمره قبولی نمی‌گیرد. 

در بخشی از شعر «مادر» بهرامی می‌خوانیم:
«یادمان مانده نمدهایت و زیلوهایت
رنگ انگشترت و رقص النگوهایت
چرخ خیاطی‌ات افتاده ته انباری
رفته از یاد کمد قیچی و الگوهایت
هر شب از سمت اتاق بغلی می‌آید
خش‌خش نایلون پاره داروهایت
خانه عق می‌زد از بوی پماد و الکل
درد پیچیده به پاهایت و پهلوهایت
آسمانت سرمی بود که آرام آرام
آب می‌شد به چروکیده بازوهایت»
 
واژه‌ها و عباراتی مثل «سرسر جاروهایت»، «رنج نوستالژی بافته موهایت»، «خانه عق می‌زند از بوی پماد و الکل» به قواره شعر نمی‌خورد و عباراتی مثل «یادمان مانده نمدهایت و زیلوهایت/ رنگ انگشترت و رقص النگوهایت» و «چرخ خیاطی‌ات افتاده ته انباری/ رفته از یاد کمد قیچی و الگوهایت» سطح شعر را نازل کرده و به نوعی شاعر موضوع را خیلی دم دستی گرفته و با جملاتی الکن می‌خواهد از پس موضوعی به مهمی توصیف «مادر» بگذرد.

بیت‌ها و مصراع‌هایی مثل: «خواب دیدم که شکسته در صندوقچه‌ات/ نصف شب آمده‌ام دزدی گردوهایت»، «پس چه شد گل‌گلی روسری کودری‌ات؟»، «توی این شهر پر از گرگ بیا خوابم کن/ با تکان دادن گهواره زانوهایت» و «آسمانت سرمی بود که آرام آرام/ آب می‌شد به چروکیده بازوهایت»  نیز در میان سطرهای این شعر درخشانند. 

مجموعه شعر «سیب‌های چوبی» سروده حسن بهرامی با شمارگان یکهزار و یکصد نسخه و با قیمت 6 هزار و پانصد تومان امسال(1392) از سوی انتشارات فصل پنجم منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها