یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۲ - ۱۶:۴۵
زیبایی‌شناسی ادبی از زبان مارکسیست‌ها

کتاب «مارکسیسم و نقد ادبی» با گردآوری و ویرایش علی میرزایی منتشر شد. در نخستین مقاله این کتاب «جورج استاینر» به ریشه‌یابی نظریه مارکسیستی درباره ادبیات می‌پردازد و چارچوب نظریه مارکسیست‌ها را بیان می‌کند./

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)،‌ «مارکسیسم و نقد ادبی» (گفتارهایی در نقد ادبی و نقد هنری) با گردآوری و ویرایش علی میرزایی منتشر شد. میرزایی این کتاب را به یاد و خاطره دانشوران و هنرمندانی که آثار خود را برای انتشار در اختیار «نگاه نو» قرار دادند و اکنون روی در نقاب خاک کشیده‌اند، پیشکش کرده‌است.

مجله‌ اجتماعی، فرهنگی، هنری و ادبی «نگاه نو» نخستین شماره‌ خود را در سال 1370 منتشر کرد و تاکنون به انتشار شماره‌های خود ادامه می‌دهد. اکنون علی میرزایی، مدیر مسوول و سردبیر «نگاه نو»، برگزیده‌ای از مقاله‌های مجله را که همگی با بحث نقد ادبی و نقد هنری پیوند دارند، در کتابی با عنوان «مارکسیسم و نقد ادبی؛ گفتارهایی در نقد ادبی و نقد هنری» ویرایش و چاپ کرده‌است. بازچاپ مقاله‌های چهارده‌گانه‌ اثر یاد شده با بازبینی نویسندگان آن صورت گرفته‌است. 

در مقاله‌ مفصل آغازین کتاب، جورج استاینر موضوع «مارکسیسم و نقد ادبی» را مورد توجه قرار داده‌است. این مقاله ترجمه‌ عزت‌الله فولادوند است. استاینر به ریشه‌یابی نظریه‌ مارکسیستی درباره‌ ادبیات می‌پردازد و آن چه که تلقی و تصور مارکسیست‌ها از ادبیات بود. جدل‌ها و بحث‌هایی که در این میان درگرفته بود تا چارچوب نظریه‌ مارکسیست‌ها از زیبایی‌شناسی ادبی را مشخص کند، در این مقاله تشریح شده‌است. همچنین از دیدگاه پارامارکسیست‌ها به تفصیل سخن به میان آمده‌است. 

در مقاله‌ای دیگر داریوش آشوری بحث «از شمایل به تصویر» را پیش کشیده‌است. منظور از شمایل «نقشی همگانی و کلی از چیزی یا کسی، یا نمونه‌ مثالی آن، یا به زبان دیگر، پیش نمون» آن است (ص 45). آشوری کمابیش تمام ادبیات کهن ما را «ادبیات و هنر شمایل سازی» می‌داند و به بحث درباره‌ ویژگی‌ها و مولفه‌های جهان شمایل‌سازی می‌پردازد. 

ترجمه‌ مقاله‌ای از دیوید فراهر با عنوان «جایگاه هنر در قرن بیست و یکم» خواننده را به جستار خواندنی دیگری می‌برد. این مقاله را رضا رضایی ترجمه کرده‌است. نویسنده از ورود جهان به عصر اطلاعات سخن می‌گوید و دگرگونی‌ها و پیامدهای آن، به ویژه در عرصه‌ هنر. 

ترجمه‌ سخنرانی 1976 اوژن یونسکو، نمایشنامه‌نویس فرانسوی، با عنوان «آزادی تخیل» را محمد پوینده انجام داده‌است. یونسکو که در اوج قدرت رژیم‌های کمونیستی بلوک شرق این سخنرانی را ایراد کرده‌است، به انتقاد و خرده‌گیری از آن‌ها می‌پردازد. 

نوشتار بعدی کتاب با عنوان «شورش در زبان و هنر»، نوشته‌ سعید هنرمند، مقاله‌ای دامنه‌دار و مفصل است. نویسنده در آغاز به توضیح این نکته می‌پردازد که چگونه نظام اجتماعی و فرهنگی افراد را ناگزیر می‌کند که به رعایت چارچوب‌های اخلاقی خود را ملزم بدانند که «بنیادهای فکری و عقیدتی حاکم بر جامعه بر آن استوار است» (ص 72). این بنیادها ذهن‌ها را دسته‌بندی می‌کند و هر چیزی را در دو دسته‌ «خوب» یا «بد» جای می‌دهد. نتیجه‌ آن نیز کنترل زبان و پدید آمدن «تابو»هاست. 

نوشتار دیگر کتاب «مارکسیسم و نقد ادبی»، از علی‌محمد حق‌شناس است. این نوشته «رُمان و عصر جدید در ایران» نام گرفته‌است. حق‌شناس از گذر ادبیات فارسی از مرحله‌ شعر محوری به مرحله‌ رُمان محوری یاد می‌کند و می‌نویسد: «اگر این مدعا درست باشد، یعنی اگر چنین تحولی واقعا در ادبیات فارسی رخ داده باشد، در آن صورت، صِرف وقوع آن حاکی از این است که جامعه‌ی فارسی زبان دارد رفته رفته از جوامع سنتی با فرهنگ‌های قومی و محلی فاصله می‌گیرد و به جوامع جدید با فرهنگی همگانی و جهانی نزدیک می‌شود» (ص 103). آن گاه به تحلیل این موضوع و یافتن شواهدی برای آن می‌پردازد. در نوشتار کوتاه بعدی نیز از داستان‌های کوتاه کارلوس فوئنتس یاد شده‌است. برگردان فارسی این نوشته از گلی امامی است. 

نوشته‌ «خرد نیما و بحران اندیشه‌ی همعصران او» از عنایت سمیعی است که در ادامه‌ جستارهای کتاب آمده‌است. سمیعی، نیما را وارث ادبی انقلاب مشروطه می‌داند و از جدل‌هایی سخن به میان می‌آورد که در آن زمان میان تجددخواهان و سنت گرایان ادبی روی داده بود. منظومه‌ «افسانه» نیما در سال 1301 و پس از آن جدل‌ها پدید آمده‌بود. باور سمیعی چنین است که نیما ریشه در فرهنگ ایرانی داشت؛ او «نه مجذوب و مرعوب فرهنگ غرب شد، نه به آن پشت کرد» (ص 133). 

یکی دیگر از چهره‌های ادبیات معاصر ایران صادق هدایت است. محمد بهارلو در مقاله‌ «صادق هدایت، مردی که سنگ گور خودش بود» به جایگاه هدایت در ادبیات داستانی و اندیشه‌های او و نقش تاثیرگذارش می‌پردازد. نوشتار بعدی کتاب نیز اختصاص به اثر مشهور هدایت، «بوف کور»، دارد. یاسمین کولتر «بوف کور از دیدگاه نقد پسااستعماری» را موضوع نوشته‌ خود قرار داده‌است. این مقاله برگردان محمد غفاری است. نقد پسااستعماری، آن گونه که در آغاز مقاله توضیح داده شده‌است، رویکرد نوین نقد ادبی است که «کانون توجه آن آثار ادبی مردمانی است که زیر سلطه‌ی قدرتی استعمارگر قرار گرفته‌اند». 

چهار نوشته‌ پایانی کتاب نیز به موضوع ادبیات معاصر ایران و نقد آن پرداخته است. مهدی قریب «عنصر عشق در ساختار آثار احمد محمود» را بررسی کرده است؛ حورا یاوری در مقاله‌ «تاملی در کار سوگواری در جزیره سرگردانی» به نقد اندیشه‌ آل احمد در ادبیات داستانی ایران پرداخته است؛ علی امینی نجفی «بینش اساطیری در سینمای بهرام بیضایی» را شناسانده‌است. پایان‌بخش مقالات کتاب نیز نوشته‌ای از حسین معصومی همدانی با عنوان «دفاع از ژورنالیسم فرهنگی» است. 

کتاب «مارکسیسم و نقد ادبی؛ گفتارهایی در نقد ادبی و نقد هنری»، با ویراستاری علی میرزایی، را انتشارات نگاره‌ آفتاب در 276 صفحه با شمارگان یکهزار نسخه چاپ و پخش کرده‌است. این کتاب به قیمت 14 هزار تومان در اختیار خواستاران مباحث نقد ادبی و هنری قرار داده شده‌است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها