نشست تخصصی «جغرافیای تاریخی» برگزار شد
وثوقی: به احتمال زیاد «مسالک و ممالک» نخستین نقشه راههای آبی دنیاست
محمدباقر وثوقی، استاد تاریخ دانشگاه تهران در نشست تخصصی «جغرافیای تاریخی» اظهار کرد: گفته میشود نخستین نقشه دریایی دنیا متعلق به یک ونیزی قرن 13 میلادی است در حالیکه بر اساس متون تاریخی مانند «سلسله التواریخ» نخستین کتابی که به معرفی راههای آبی پرداخته، به احتمال بسیار «مسالک و ممالک» استخری در قرن هفتم هجریقمری است.-
وثوقی در این مراسم درباره «کهنترین نقشه راههای دریایی» سخنرانی کرد. وی گفت: قدیمیترین نقشه «پُرتلان» ایران را استخری ترسیم کرد. پرتلان واژهای ایتالیایی و به معنی بندر و ملزومات آن است و شامل نقشههایی هستند که تمرکز آنها تنها بر آبراهها و بندرهاست. گفته میشود نخستین نقشه دریایی در قرن 13 میلادی بهدست یک ونیزی ترسیم شده اما شواهدی وجود دارد که میتوان این احتمال را داد که قدیمیترین نقشه پرتلان یا نقشه دریایی متعلق به استخری، جغرافیدان قرن چهارم هجریقمری و کتاب «مسالک و ممالک» است.
این استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران با اشاره به متون قدیمی اظهار کرد: قدیمیترین متونی که راههای دریایی در جغرافیایی اسلامی را توصیف کرده مربوط به «سفرنامه سلیمان و ابوزید سیرافی» است که در کتاب «سلسله التواریخ» آمده، در این سفرنامه مسیر حرکت از بندر سیراف تا بندر گوانگجو چین بیان شده است. کتاب دیگری که در آن درباره مسیرهای حرکت به سوی شرق نوشته شده، «ابن خردادبه» نام دارد. این کتاب مسیرهای مختلفی مانند مسیر ساحل (کرانهنوردی)، مسیر دریا به شرق، مسیر بصره و مسیر سند شرح داده شده است. کتابهای «مسعودی»، «استخری»، «مقدسی» و «ابن ماجد» آثاری هستند که مسیرهای دریایی را بیان کردهاند. آخرین این کتابها اثر «ابن ماجد» مربوط به قرن دهم هجریقمری است.
این پژوهشگر جغرافیا با نمایش متن کتابها و بخشهایی که در آنها مسیرهای دریایی آمدهاند، بیان کرد: در نقشههای اسلامی جنوب در بالای نقشه قرار میگرفت و تاکنون دلیل مشخصی درباره آن اظهار نشده، عدهای معتقدند بهدلیل وجود قبله مسلمانان در جنوب چنین اتفاقی رخ داده اما در «التفهیم» ابوریحان بیرونی، علاوهبر ایرانیها، هندیها نیز به همین سبک نقشههایشان را ترسیم میکردند که دلیلی بر رد این مدعاست. نسخهای از کتاب «مسالک و ممالک» بهشماره 1407 در کتابخانه مجلس شورای ملی ثبت شده و استخری آن را سه قرن پیش از قدیمیترین نقشه پرتلان دنیا ترسیم کرده بود.
وثوقی در پایان با تطبیق نقشههای قدیمی استخری و نقشههای پرتغالی موجود، توضیح داد: نقشه راههای دریایی که استخری ترسیم کرده، نشاندهنده مسیرهای آبی شرق به غرب است که در آن دوران شناخته شده بود. میزان آگاهی ما از علم ایرانیان و مسلمانان اندک است و نامها، آثار و نقشههای آنها در لابهلای کتابها دیده و معرفی نشدهاند و به همین دلیل دانشهای عمیق ایرانیان هنوز شناخته شده نیست. استخری، بزرگترین جغرافینویس دورانش بهشمار میرفت و هزاران نسخه از روی کتاب وی نوشته شده است. امسال یکهزارمین سالگرد زندگی استخری است و امیدوارم چنین شخصیتی بهخوبی به ایرانیان معرفی شود.
نقشههای قدیم، هویت و تاریخ تهران را معرفی میکنند
محمدرضا سحاب در این نشست با بیان اینکه نقشهها، بستر مطالعاتی برای جغرافیای تاریخی هستند، اظهار کرد: نخستین نقشهای که از تهران کشیده شده در دوره قاجار (1826 میلادی ـ 1241 هجریقمری) بهدست یکی از افسران ارتش روسیه تزاری بهنام «ناسکوف» بود. «الیاس برهزین» در سال 1852 میلادی ـ 1258 هجریقمری نقشهای از تهران تهیه کرد که نسخه خطی آن در کاخ گلستان نگهداری میشود. این نقشه دارای محلههای «ارگ سلطنتی»، «بازار»، «عودلاجان»، «چال میدان» و «سنگلج» است و بیشتر حالت کروکی دارد و دقیق نیست.
مدیر موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب افزود: نخستین نقشه دارالخلافه تهران بهدست «آگوست کرشیش» معلم توپخانه دارالفنون در سال 1857 میلادی (1275 هجریقمری) کشیده شد. در این نقشه نام خانهها، باغها، زمینها، امامزادهها، مساجد، مدارس و بسیاری از نقاط تهران آن دوره نوشته شده و محلههای سنگلج در غرب و عودلاجان در شرق مشخصکننده حریم شهر هستند. نقشهای که بهصورت کامل بهدست یک ایرانی رسم شد در سال 1270 خورشیدی (1890 میلادی) و به نقشه «عبدالغفار نجمالملک» شهرت دارد. تفاوت این نقشه با نقشههای پیشین، توسعه شهر و برج و بارو، همچنین تخریب حصار شاه طهماسبی بهشمار میرود.
این پژوهشگر نقشههای جغرافیایی با اشاره به محدودههای شهری در نقشههای جدید، بیان کرد: دروازه دولت، باغ همایون و توپخانه از نقاطی هستند که تغییر کردند اما مهمترین مساله در این نقشه اعلان حقوق طبع و نشر از سوی عبدالغفار است که نوشته هیچ فردی بدون اجازه نمیتواند آن را تکثیر یا منتشر کند. نقشه دیگر تهران را «الکساندر فردریش اشتال» رییس پستخانه ایران در سال 1900 میلادی ترسیم کرد. نیاز به آگاهی از محلهها و مناطق تهران دلیلی برای اهمیت این کار بود. نقشه شیراز، مسیر تهران تا اصفهان و مسیر شیراز تا بوشهر از دیگر بخشهایی بهشمار میرفتند که برای تسهیل پست نقشههایی از آنها تهیه شد.
سحاب در ادامه افزود: چیزی جز نقشههای قدیم، هویت و تاریخ تهران را نشان نمیدهد و این مساله مغفول مانده است. نقشه تهران «بغایری» در سال 1910 میلادی (1328 هجریقمری) و نقشه جدید مربوط به 1309 به زبان فارسی و فرانسه در استانبول چاپ شد. در سال 1316 حصار ناصری تخریب و خیابانهایی روی خندقها و دروازهها ساختند. یکی از نقشههای شایان توجه درباره تهران، نقشه مدارس (نمایش مدارس) بود که به دستور وزارت معارف در سال 1310 تهیه شد. سرهنگ محمدرضا غفاری نخستین نقشه غیردولتی را با اجازه از ارتش در سال 1323 ترسیم کرد. عباس سحاب از دیگر فعالان این حوزه بود که نخستین نقشهاش را در سال 1320 روی کاغذ آورد.
علوم انسانی ایرانیان را غیرایرانیان نوشتهاند!
محمدتقی رهنما نیز در این نشست با بیان اینکه سالهاست که میان تاریخ و جغرافیا دیوار کشیدهاند، اظهار کرد: چنین گردهماییهایی بسیار ارزشمند است. در گروه تاریخ درس جغرافیای تاریخی حفظ شده و بهویژه در دوره دکترا چنین واحدی وجود دارد. سالها پیش زندهیاد استاد حسین کریمان، در دانشگاه جغرافیای تاریخی تدریس میکرد و پس از آنکه فارغالتحصیل شدم، به آلمان رفتم تا در رشته جغرافیا ادامه تحصیل دهم. متاسفانه رشته جغرافیا مورد بیمهری قرار گرفته و دلیلهای بسیاری برای این امر وجود دارد.
این استاد بازنشسته جغرافیای دانشگاه تهران درباره دلایل بیتوجهی به رشته جغرافیا و تاریخ در ایران بیان کرد: در کتاب جغرافیای چهارم ابتدایی، جایی که دانشآموزان نخستینبار جغرافیا میخوانند، غلطهای واضحی وجود دارد، این دلیلی بر بیتوجهی آموزش و پرورش به این رشته است. از سوی دیگر در خانوادهها جایگاه درسهای علوم انسانی بهویژه تاریخ و جغرافیا بسیار پایین است و بیشتر تمایل به سوی رشتههای فنی، مهندسی و پزشکی است. همین مساله باعث شده تا تاریخ ادبیات ایران، جغرافیای ایران، روابط شهر و روستا در ایران، باستانشناسی، تاریخ معماری، زندگی ایلات و عشایر و حتی دستور زبان فارسی را غیرایرانیان بنویسند در حالیکه دانشمندان و جراحان ماهر و ایرانی در جهان مشهورند.
این مدرس گردشگری افزود: رشتههای علوم انسانی در ایران بیارزش و بیاعتبار تلقی میشوند اما در غرب پژوهشگران بزرگی در این حوزهها فعال هستند. «رابرت لیند» در کتابش که بیش از 29 بار تجدیدچاپ شده، مینویسد: «علم به معنای واقعی علوم انسانی است و علوم تجربی و طبیعی و فنی، ماهیتی ابزاری دارند.» جغرافیای تاریخی نیز از حوزههای میانرشتهای بهشمار میرود که از دیدگاه مکتب «چشمانداز (Landscape)» در آلمان، تحولات تاریخی، چشمانداز زیست و معیشت انسان در فضای جغرافیایی در گذر زمان هستند.
نشست تخصصی «جغرافیای تاریخی» با پرسش و پاسخ از سوی حاضران بهپایان رسید.
نظر شما