بهمناسبت ورود نخستین اتومبیل به ایران در سال 1279 خورشیدی
حسینی: «این اتولی که من میگم» برگرفته از ترانهای قدیمی است
نخستین اتومبیل 113 سال پیش در چنین روزی به ایران آمد. عباس حسینی، نویسنده «این اتولی که من میگم...» گفت: ورود «ماشین دودی» به عنوان نخستین خودروی عمومی برونشهری در دوران قاجار وارد ایران شد. نام این کتاب نیز برگرفته از ترانهای قدیمی با نام «ماشین مشدی ممدلی» است که در اوایل دهه 1320 توسط زندهیاد جواد بدیعزاده اجرا شد و بر سر زبانها افتاد.-
این اتفاق تقریبا همزمان با ساخت نخستین اتومبیلهایی بود که به شکلی امروزی ساخته شدند. بر اساس روایتهای نقل شده، یکی از این دو اتومبیل در میانه راه بهعلت نقص فنی و مشکلات حمل برای همیشه میماند و دیگری هنگام ترور نافرجام محمدعلیشاه در دوشانتپه با نارنجک منفجر میشود اما مسیر انزلی، رشت و قزوین راهی شد تا پای اتومبیل به ایران باز شود.
«گفته میشود که ناصرالملک که مدتها در انگلستان و فرانسه زندگی کرده بود هنگام انتصاب به مقام نیابت سلطنت برای احمدشاه خردسال یک دستگاه اتومبیل به هزینه دولت ایران از اروپا خریداری کرد. به جز دربار، سیاحان و سفیران اروپایی نیز نخستین اتومبیلها را وارد ایران کردند اما بعدها در میان سیاستمداران، ملاکین بزرگ و تجار سرشناس بهویژه تجار بوشهری همچون حاج امینالتجار و معینالتجار بوشهری و دیگر تاجران یزدی، شیرازی و کرمانی خرید اتومبیل رایج شد که بهنوعی نشانه اشرافیت و وسیلهای برای چشمهمچشمی آنها بود.» این بخشی از سخنان عباس حسینی، نویسنده کتاب «این اتولی که من میگم...» است که دل پُری از آلودگی ناشی از ماشینها، جای پارک و فرهنگ مردم در اینباره دارد.
وی با اشاره به اینکه ناصرالدینشاه با ورود ماشین به ایران موافقت نکرد، گفت: شاه قاجار معتقد بود نمیتوانیم اتول را در خیابانهای تنگ و تاریک راه بیندازیم که باعث رم کردن حیوانات بشود اما مظفرالدین شاه با این مساله موافقت کرد و نخستین اتومبیل از شرکت رنوی فرانسه به ایران آورده شد.
حسینی درباره نگارش کتاب «این اتولی که من میگم...» اظهار کرد: در مدتی که در اداره راهنمایی و رانندگی بودم با اسناد بسیاری درباره سابقه تاریخی ورود اتومبیل به ایران و اتفاقهای مربوط به آن روبهرو شدم. مسایلی چون تصادفها، بیمه در ایران، جریمهها، نخستین پمپ بنزینها، گواهینامهها و نخستین افرادی که با این وسیله سروکار داشتند اما هیچ کتابی درباره آنها نوشته نشده بود. علاقهای که به تهران و ماشین دارم باعث شد تا با گردآوری اسناد، مطالعات کتابخانهای و پژوهشهای میدانی این کتاب را تدوین کنم.
این پژوهشگر و نویسنده در ادامه افزود: ورود نخستین اتومبیل به ایران باعث بروز چشموهمچشمی و ادامه روند ورود بیرویه آن از سوی افراد ثروتمند به ایران شد. نخستین قوانینی که درباره رفت و آمد اتومبیل نوشته شد نشان میدهد که در آن دوره به مساله آلودگی هوا توجه میشد.
وی به نخستین قوانینی که برای رفت و آمد اتومبیل وضع شد اشاره کرد و توضیح داد: با ورود اتومبیل به ایران اعلامیههایی با عنوان «اعلامیه عبور و مرور آلات ناقله» منتشر شد که مربوط به دوره کاشفالسلطنه در سال 1285 هجریقمری است. دومین نظامنامهای که برای ماشینها نوشته شد در سال 1298 خورشیدی از سوی «وست داهل» سوئدی، دومین رییس پلیس ایران بود.
حسینی افزود: در «تعلیمات و دستورات نظمیه تهران راجع به اتومیبلها» به چگونگی رفت و آمد ماشینها در شهر و مسایل دیگر، دستوراتی ذکر شده بود. برخی بندهای این اساسنامه به این شرح است: «شوفرها همیشه باید از طرف دست راست رانندگی کنند»، «پیش از اینکه در حرکت به حیوان یا آلت نقاله دیگری برسند باید آلت خبر را به صدا درآورند و مطمئن شوند که راه آزاد است در سر پیچهای پرجمعیت بایستی به سرعت پای انسان حرکت کرده و آلت خبر را به صدا درآورند.»
نویسنده کتاب «این اتولی که من میگم...» به دیگر بندهای این آییننامه اشاره کرد و گفت: در بند 4 این نظامنامه آمده بود: «اتومبیل هر وقت در شهر بیش از پنج دقیقه توقف نماید بایستی اولا موتور را از حرکت بازداشته ثانیا از زیادی روغن جلوگیری نموده تا از دود و کثافات جلوگیری شود ثالثا از صدای فوقالعاده ماشین جلوگیری نماید.» این بند نشان از این دارد که در یکصد سال پیش به مساله آلودگی هوا توجه میشد در حالی که امروزه همین آلودگی معضل بزرگ زندگی شهری در ایران بهشمار میرود.
این طنزنویس در ادامه با بیان اینکه اختراع ماشین، خدمت بزرگی به حیوانات باربر کرد، افزود: اتومبیل همچنین باعث مهاجرت بسیاری از مردم به شهرها شد. آلودگی و نبود جای پارک ماشین از دیگر معضلاتی بود که با ورود ماشین به ایران بنای آنها نیز نهاده شد، همین امر دلیلی برای بیشتر درگیریها در کلانتری است که بهدلیل مشکل جای پارک بین همسایهها رخ میدهد.
حسینی اظهار کرد: اتومبیلی که برای آسودگی و سرعت رفت و آمد اختراع شد به تنشی مدام در روابط افراد در شهرهایی مانند تهران تبدیل شده است. متاسفانه فرهنگ اتومبیل همراه با آن به ایران نیامد و باعث بروز مشکلات بسیاری شد. در دیگر کشورها تلاش میشود تا با تدوین قوانین، استفاده از اتومبیل شکلی معقول و درست داشته باشد اما شکلگیری فرهنگ اتومبیل در میان مردم ما بهگونهای دیگر بود. به هر حال اتومبیل با تمام مشکلاتش بخشی جدید در فرهنگ مردم ما گشود و به ساخته شدن ضربالمثلها و ترانههای بسیاری بر مبنای اتومبیل انجامید.
وی سخنانش را با خواندن بخشی از ترانه غلامرضا روحانی (با تخلص اجنه) که جواد بدیعزاده آن را خوانده بود، به پایان برد:
ماشین مشدی ممدلی، ارزون و بیمعطلی
این اتولی که من میگم، فورد قدیم لاریه
رفتن توی این اتول، باعث شرمساریه
نه بابِ کورس شهریه، نه قابل سواریه
بار کشیده بسکی از، قزوین و رشت و انزلی
ماشین مشدی ممدلی، ارزون و بیمعطلی
نظر شما