چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۲
ایوان بونین خالق واقعیتی بود که وجود خارجی نداشت

همایش ایوان بونین، شاعر و نویسنده روس، عصر دیروز، با حضور بونین‌شناسان ایرانی و روسی و تاکید آن‌ها بر قدرت بونین در خلق آثار ادبی مهاجرت برگزار شد. تاتیانا مارچنکو، بونین‌شناس نیز گفت: بونین بعد از سال‌ها مهاجرت، به کشورش بازگشت در حالی‌که دیگر دنیایی را که ادبیات شوروی تبلیغ می‌کرد نمی‌شناخت. او واقع‌گرا بود و تصویری رئالیستی از کشوری ارایه می‌داد که دیگر وجود خارجی نداشت.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، همایش ایوان بونین، شاعر و نویسنده روس، عصر دیروز، سه‌شنبه، 19 آذر ماه با حضور  دکتر تاتیانا مارچنکو (بونین‌شناس و رییس بخش پژوهش انستیتو سولژنیتسین)، یلنا کریووا (مدیر بخش بین‌الملل انستیتو سولژنیتسین)، ابوذر ابراهیمی‌ترکمان (رایزن سابق فرهنگی ایران در روسیه)، جان‌الله کریمی‌مطهر (استاد زبان و ادبیات روسی دانشگاه تهران)، آبتین گلکار (مترجم و استاد زبان و ادبیات روسی دانشگاه تربیت مدرس) و مهناز نوروزی (استاد زبان و ادبیات روسی و پژوهشگر) برگزار شد.

ابوذر ابراهیمی‌ترکمان، رایزن سابق فرهنگی ایران در روسیه، در سخنانش به آثار برجسته نویسندگان روس پرداخت و گفت: آثار ادبیات روسیه را در کمتر کشوری می‌توان یافت. رمان «جنگ و صلح» تولستوی 500 شخصیت دارد که این نویسنده روس توانسته برای هر شخصیت، داستان خودش را خلق کند و ماجراهای زندگی آن‌ها را بدون خطا بیان کند.

ابراهیمی درباره ویژگی‌های بونین گفت: او ادبیات مهاجرت را بهتر از دیگران منتقل کرده و به همین دلیل به شهرت رسید. وی در سال 1917 همزمان با انقلاب، نگاه مثبتی به وضعیت کشورش نداشت و روسیه را ترک کرد. در واقع آثار فاخر بونین به زبان روسی و در فرانسه خلق شدند. دومین ویژگی وی، نداشتن گارد با سرزمین‌های اسلامی و عقاید مسلمانان بود. وی زندگی مسلمانان را در کشورهایی مانند الجزایر، تونس و مصر بی‌طرفانه زیر نظر گرفت و در آثارش هم منعکس کرد. از سوی دیگر دوره پختگی تولستوی زمانی بود که وی با بونین ارتباط داشت و بر وی تاثیرگذار بود.

روابط فرهنگی ایران و روسیه موضوع دیگری بود که ابراهیمی به آن پرداخت و گفت: ملت روس به دلیل زیرساخت‌های شرقی‌شان، توجه زیادی به آثار ما داشته‌اند و من بارها در متروی روسیه شاهد این بوده‌ام که مردم این کشور، ترجمه آثار فارسی را به دست گرفته‌ و می‌خوانند.

تاتیانا مارچنکو، بونین‌شناس و رییس بخش پژوهش انستیتو سولژنیتسین، یکی دیگر از مهمانان این مراسم بود که در ابتدای سخنانش دعوت به ایران را اتفاقی عجیب و غیرمنتظره توصیف کرد و گفت: سال‌هاست روی آثار بونین کار می‌کنم و هیچ وقت فکر نمی‌کردم پژوهش‌هایم در این سال‌ها سبب شود به شرق و ایران سفر کنم.

وی نیز در سخنانش به معرفی بخشی از زندگی‌ ‌بونین پرداخت و گفت: در سال 1973، یعنی 40 سال پیش، مجموعه دو جلدی به نام «میراث ادبی» درباره بونین منتشر شد که آغاز بونین‌شناسی در روسیه است. در ایران آثار کمی از وی ترجمه شده و امیدوارم این جلسه مقدمه‌ای برای آشنایی با این نویسنده باشد. بونین مهاجر بود و در مهاجرت شعر سرودن را رها کرد و بر داستان تمرکز کرد. بونین در مهاجرتش ادبیات مهاجرت را غنی‌تر کرد.

دنیای روستایی آثار بونین مبحث دیگری بود که مارچنکو به آن پرداخت و گفت: یکی از استادان ادبیات روسیه، بونین را آخرین نعمت روستاهای روسیه می‌داند. او از دنیای روستایی آمد و البته این موضوع به معنای نگاه بونین به عقب نبود و وی هیچگاه حسرت گذشته و زندگی روستایی‌اش را نمی‌خورد. وی به کشورش بازگشت در حالی که دنیا در جلو چشمانش در حال تغییر بود و بونین دیگر دنیایی را که ادبیات شوروی تبلیغ می‌کرد نمی‌شناخت.

مارچنکو دقت در توصیف مناظر، پایبندی به اصول سبکی و وفور توصیفات طبیعت را از ویژگی‌های نثر بونین معرفی کرد و گفت: بونین در آثار اولیه‌اش به سنت‌های رئالیستی پایبند بود و واقعیت را با دقت پیاده می‌کرد. او این قدرت را هم داشت که در تخیل مخاطب، شخصیت‌ها و اشیای داستانی را به واقعیت تبدیل کند. او توصیف دقیقی از کشورش داشت ولی بعد از تحولات شوروی، واقعیتی که بونین از آن سخن می‌گفت دیگر وجود خارجی نداشت. برخی معتقدند بونین در آثارش درباره گذشته کشور روسیه می‌نوشت و تصویری رئالیستی از موقعیتی ارایه می‌دهد که دیگر وجود خارجی ندارد؛ دنیایی که او توانسته در ادبیات آن را بسازد و ماندگار کند.

جان‌الله کریمی‌مطهر، استاد زبان و ادبیات روسی دانشگاه تهران، نیز سخنرانی‌اش را با موضوع «شرق اسلامی و ایرانی در آثار بونین» پی گرفت و گفت: در روسیه دوران کیف، ارتباطات این کشور با کشورهای شرقی زیاد شد. در این کشور در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی بیگانه هراسی وجود نداشت و کتاب‌های مقدس و مفاهیم شرقی موضوع بسیاری از آثار ادبی این کشور است.

وی افزود: حتی حروف رمز قرآن، مانند «الم» نیز در کتاب‌های بونین آمده. دین اسلام و فرهنگ مسلمانان بخشی از فرهنگ روس‌ها را تشکیل می‌دهد. وی در سفرهایش بوستان و گلستان سعدی را با خود همراه داشت و همین سفرها محرک خلق بسیاری از آثار وی بودند. شرق از نظر جغرافیا در مجاورت روس‌هاست و بدون فهم روابط شرق و روسیه، درک تاریخ این کشور امکان‌پذیر نیست.

در بخشی از این مراسم نیز یلنا کریووا، مدیر بخش بین‌الملل انستیتو سولژنیتسین، درباره برنامه‌های این انستیتو و برنامه‌های مشترک با شهر کتاب سخن گفت.

«ایوان بونین: جاودانه‌ها، عاشقانه‌ها و عطر سیب» نیز عنوان سخنرانی مهناز نوروزی در این همایش بود. وی درباره این نویسنده گفت: بونین در آغاز راه ادبی خویش تحت‌تاثیر برخی نویسندگان و شاعران روسی مانند پوشکین و بعدها چخوف و تولستوی بود اما او که خیلی زود شروع به نوشتن کرده بود، خیلی زود هم توانست جایگاه خویش را در ادبیات روسی بیابد و به سبک نگارش خود دست یابد و نغمه درونش را هرچه رساتر و از زبان خویش بیان کند. او تحت‌تأثیر جریان‌های نوین و دکادنسی که در آن‌زمان به‌تازگی در ادبیات رواج یافته بود، قرار نگرفت و توانست اصالت خود و ادبیاتش و وفاداری‌اش به مکتب رئالیسم و سنت‌های کلاسیک ادبیات روسی را حفظ کند. مکتب و سنتی که تولستوی و چخوف سردمدار آن بودند و گورکی آن را به اوج تعالی خود رساند. بیهوده نیست که او را آخرین نویسنده کلاسیک بزرگ روسی می‌دانند.

وی افزود: بونین در شعر نیز به سبک کلاسیک وفادار ماند که نمونه بارزش مجموعه غزل‌های برگ‌ریزان (۱۹۰۱) است که آن‌را به گورکی تقدیم کرده بود و با این اثر جایزه ادبی پوشکین را در سال ۱۹۰۳ از آن خود کرد. نکته دیگری که بیان آن خالی از لطف نیست، آن است که برخلاف بسیاری از نویسندگان بزرگ روسی، در آثار بونین اثری برای کودکان یافت نمی‌شود و او همواره برای بزرگسالان می‌نوشت. با وجود این، آثار او در زمره آثاری قرار می‌گیرد که به‌واسطه پرداختن به مسایل اخلاقی و تربیتی نوع بشر می‌تواند پرورش‌دهنده روح و روان هر نسلی باشد.

به بیان نوروزی بونین که چندان با بلشویک‌ها میانه خوبی نداشت و از انقلاب اکتبر و پیامدهای آن بیزار بود، در ۱۹۱۸ به شهر اودسا که در تصرف آلمانی‌ها بود، رفت و درنهایت در فوریه ۱۹۲۰ روسیه را به مقصد فرانسه ترک گفت. وی افزود: او دلایل مخالفت خود با انقلاب و نارضایتی از حکومت حاکم را در روزهای اهریمنی شرح داده است. شاید بتوان آثار او را به دو دسته کلی پیش از انقلاب اکتبر و آثار دوران مهاجرت تقسیم کرد. زندگی در مهاجرت نتوانست پیوندهای او را از گذشته و روسیه بگسلد. در پاریس سکنی گزید و هرچه در غربت می‌نگاشت به روسیه و مردمان روس و طبیعت بکر و زیبای روسی و البته موضوع عشق مربوط می‌شد.

ایوان بونین، شاعر و نویسنده‌ برجسته‌، نخستین نویسنده‌ روس است که در سال ۱۹۳۳ جایزه‌ نوبل ادبیات را دریافت کرد. مرکز فرهنگی و بین‌الملل شهر کتاب با همکاری انستیتو سولژنیتسین روسیه و رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، عصر دیروز، در شصتمین سال درگذشت بونین، همایش بررسی آرا و آثار ایوان بونین را با حضور بونین‌شناسان ایران و روسیه برگزار کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها