میثم رشیدی مهرآبادی به خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، گفت: نگارش کتابی درباره یکی از رزمندگان معمولی گردان تخریب به نام «فواد مطاعی» را به پایان برده‌ام.
وی نگارش این کتاب را در راستای تاکید‌های مقام معظم رهبری بر ضرورت ثبت خاطرات رزمندگان سال‌های جنگ تحمیلی دانست و افزود: دو انگیزه سبب نگارش این کتاب شد. نخست، قصد اثبات ضرورت ثبت خاطرات رزمندگان معمولی جنگ تحمیلی را داشتم و می‌خواستم بدانند خاطراتی که آن‌ها معمولی و ساده می‌‌انگارند، ارزش ماندگارشدن در قالب کتاب را دارد. انگیزه دیگرم ثبت خاطرات رزمنده‌ای بود که در سن کم جانباز می‌شود.
مهرآبادی که برای نوشتن این کتاب 25 ساعت پای صحبت‌های مطاعی نشسته است، با بیان این که خاطرات این رزمنده جانباز از کشش خوبی برخوردار است، درباره یکی از خاطرات جالب این کتاب گفت: رزمندگان گردان تخریب سلاحی با خود حمل نمی‌کردند و تنها وظیفه خنثی‌کردن مین‌ها را به کمک یک «سیخ» داشتند. در یک مقطع، مطاعی که یک نوجوان بود، با گروهی از اسیران عراقی مواجه شد و تنها با وانمود به مسلح بودن، توانست آن ها را اسیر کرده، به جبهه خودی منتقل کند.
رشیدی مهرآبادی این اثر را در قالب تاریخ شفاهی نوشته و قرار است برای بیان برخی اصطلاحات تخصصی که درباره انواع مین، نحوه خنثی‌کردن آن‌ها و انواع سیم‌خاردار در این کتاب به کار رفته است، به‌جای استفاده از پانوشت، از شیوه تصویر‌سازی کمک بگیرد.
وی یکی از ویژگی‌های راوی خاطرات این کتاب را نظم و انسجام مطالب عنوان شده از سوی وی دانست و درباره دلیل برگزیدن قالب تاریخ شفاهی برای کتاب اظهار کرد: راوی در بیان خاطراتش زیاد حاشیه نمی‌رفت و به این دلیل که عنصر تعلیق در این خاطرات کمتر دیده می شد، قالب تاریخ‌شفاهی را برای کتاب برگزیدم. قالبی غیر از این تنها بر حجم کتاب می‌افزود و مطالعه آن از حوصله مخاطب عام خارج بود.
رشیدی مهرآبادی نامی را برای این کتاب عنوان نکرد. وی تاریخ شفاهی مطاعی را با توجه به مقاطع زمانی فصل‌بندی کرده و به خاطرات این جانباز تا پایان سال 1387 پرداخته است. دوره کودکی تا پیش از وقوع انقلاب اسلامی، انقلاب تا جنگ تحمیلی، دوران جنگ تحمیلی و بازنشستگی فصل‌های این کتاب هستند.
وی معتقد است که شیوه طراحی روی جلد کتاب می‌تواند دیگر رزمندگان معمولی دوران دفاع مقدس را نسبت به ثبت خاطراتشان ترغیب کند. بنابراین، قصد دارد طراحی روی جلد کتاب تاریخ شفاهی مطاعی را به هنرمندی بسپارد که آن را شبیه یک مین ضد نفر یا به شیوه جذاب دیگری طراحی کند.
وی نگارش این کتاب را در راستای تاکید‌های مقام معظم رهبری بر ضرورت ثبت خاطرات رزمندگان سال‌های جنگ تحمیلی دانست و افزود: دو انگیزه سبب نگارش این کتاب شد. نخست، قصد اثبات ضرورت ثبت خاطرات رزمندگان معمولی جنگ تحمیلی را داشتم و می‌خواستم بدانند خاطراتی که آن‌ها معمولی و ساده می‌‌انگارند، ارزش ماندگارشدن در قالب کتاب را دارد. انگیزه دیگرم ثبت خاطرات رزمنده‌ای بود که در سن کم جانباز می‌شود.
مهرآبادی که برای نوشتن این کتاب 25 ساعت پای صحبت‌های مطاعی نشسته است، با بیان این که خاطرات این رزمنده جانباز از کشش خوبی برخوردار است، درباره یکی از خاطرات جالب این کتاب گفت: رزمندگان گردان تخریب سلاحی با خود حمل نمی‌کردند و تنها وظیفه خنثی‌کردن مین‌ها را به کمک یک «سیخ» داشتند. در یک مقطع، مطاعی که یک نوجوان بود، با گروهی از اسیران عراقی مواجه شد و تنها با وانمود به مسلح بودن، توانست آن ها را اسیر کرده، به جبهه خودی منتقل کند.
رشیدی مهرآبادی این اثر را در قالب تاریخ شفاهی نوشته و قرار است برای بیان برخی اصطلاحات تخصصی که درباره انواع مین، نحوه خنثی‌کردن آن‌ها و انواع سیم‌خاردار در این کتاب به کار رفته است، به‌جای استفاده از پانوشت، از شیوه تصویر‌سازی کمک بگیرد.
وی یکی از ویژگی‌های راوی خاطرات این کتاب را نظم و انسجام مطالب عنوان شده از سوی وی دانست و درباره دلیل برگزیدن قالب تاریخ شفاهی برای کتاب اظهار کرد: راوی در بیان خاطراتش زیاد حاشیه نمی‌رفت و به این دلیل که عنصر تعلیق در این خاطرات کمتر دیده می شد، قالب تاریخ‌شفاهی را برای کتاب برگزیدم. قالبی غیر از این تنها بر حجم کتاب می‌افزود و مطالعه آن از حوصله مخاطب عام خارج بود.
رشیدی مهرآبادی نامی را برای این کتاب عنوان نکرد. وی تاریخ شفاهی مطاعی را با توجه به مقاطع زمانی فصل‌بندی کرده و به خاطرات این جانباز تا پایان سال 1387 پرداخته است. دوره کودکی تا پیش از وقوع انقلاب اسلامی، انقلاب تا جنگ تحمیلی، دوران جنگ تحمیلی و بازنشستگی فصل‌های این کتاب هستند.
وی معتقد است که شیوه طراحی روی جلد کتاب می‌تواند دیگر رزمندگان معمولی دوران دفاع مقدس را نسبت به ثبت خاطراتشان ترغیب کند. بنابراین، قصد دارد طراحی روی جلد کتاب تاریخ شفاهی مطاعی را به هنرمندی بسپارد که آن را شبیه یک مین ضد نفر یا به شیوه جذاب دیگری طراحی کند.
نظر شما