شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲ - ۱۵:۰۰
منتقدان با مخاطب رابطه خوبی ندارند

محمدرضا یوسفی از نویسندگان مطرح کودک و نوجوان است. مجموعه‌ رمان‌های «شاهنامه» این نویسنده از مهم‌ترین آثار اوست که تعدادی از آن‌ها به دست مخاطبان کودک و نوجوان رسیده است و وی در حال تدوین بقیه آن‌هاست. او رابطه منتقدان با مخاطبان را مطلوب نمی‌داند و معتقد است که باید تعداد نشریات و رسانه‌های تخصصی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان افزایش یابد.-

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، محمدرضا یوسفی با اشاره به وضعیت اقتصادی در سال‌های گذشته و مشکلات پیش آمده برای ناشران گفت: طی سال‌های اخیر افزایش قیمت کاغذ تاثیرات بسیار منفی بر صنعت نشر گذاشته است. به‌‌ همان اندازه که در همه مسایل اقتصادی هشت سال گذشته معضلات بزرگ به وجود آمد، ناشران هم با افزایش هزینه‌ها دچار مشکلات زیادی شدند. چون فرهنگ و محتوای آن به فراخور بحرانی که پیش آمد رشد قیمتی نداشتند؛ یعنی با این‌که هزینه‌ها در حدود سه برابر افزایش پیدا کرد، اما به طور مثال بلیت سینما و تئا‌تر سه برابر نشد یا کتاب‌ها افزایش قیمت چندانی نداشتند. به همین دلیل بسیاری از ناشران طی این سال‌ها با وجود این‌که تمام تلاششان را برای ادامه فعالیت‌ها به کار گرفتند، اما در ‌‌نهایت مجبور به تعطیلی شدند.

وی ادامه داد: درست است که بحران‌های اقتصادی گاهی مقطعی هستند اما نباید فراموش کرد که همین دوره‌ها تاثیرات عمیقی بر  جامعه می‌گذارند. نه این‌که فکر کنیم مشکل فقط به ناشران کوچک یا خصوصی بر می‌گردد، بلکه تمامی این مسایل روی همه ناشر‌ها اعم از ناشران خردپا، خصوصی و دولتی آوارشد و هر کس به فراخور وضعیت خود معضلاتی پیدا کرد. در تمام سی و چند سال گذشته ما با چنین بحرانی رو به رو نشده بودیم.

یوسفی درباره کاهش میزان خرید و عرضه  کتاب توضیح داد: در چنین موقعیتی نه تنها ناشران روز به روز تولیداتشان را کاهش می‌دهند، بلکه مردم نیز قدرت خرید را از دست خواهند داد. نباید فراموش کرد که اولین چیزی که خانواده‌ها از سبد خرید خود حذف می‌کنند، فرهنگ و محصولات فرهنگی است. بنابراین در پی تمامی این مسایل هم میزان تقاضا به پایین‌ترین حد خود رسید و هم میزان عرضه. نه این‌که فکر کنیم تنها کتاب و نشر در این سال‌ها افت زیادی کرده باشد، بلکه فیلمسازی، اجرای تئا‌تر و حتی ساخت برنامه‌های تلویزیونی هم به همین دلیل کاهش چشمگیری داشته است. گویا تمامی هنرمندان، در همه حوزه‌ها درگیر یک جبر واقعی شدند و در سکوت باقی ماندند.

وی گفت: هنرمندان یک جامعه باید سرگُل جامعه باشند تا جامعه شکل درست و روند صحیح خود را طی کند. در سال های قبل ناشران کوچک لگد مال شدند؛ در حالی که همین ناشران کوچک مولد حضور بسیاری از آثار نویسندگان بزرگ بودند. به طور مثال انتشارات امیرکبیر در ابتدای کار خود بسیار کوچک بود و پس از گذشت سال‌های بسیار زیاد به یک انتشارات بزرگ و با قدرت تبدیل شد. در واقع این ناشران خردپا در کنار ناشران بزرگ رشد می‌کنند. پس باید راه را برای آن‌ها باز گذاشت و با دادن امکانات ویژه از آن‌ها حمایت کرد. در تمام مدتی که من مشغول به نویسندگی هستم، بسیاری از آثارم را همین ناشران کوچک منتشر کرده‌اند.

نویسنده «شاهنامه برای کودکان» در ادامه درباره با نبود انتقادهای صحیح ادبی گفت: متاسفانه، نقد درست در فرهنگ ما فراموش شده است. در زمینه ادبیات کودک و نوجوان ما تنها دو نشریه تخصصی داریم که افراد حاضر در این نشریات هم مرتب عوض می‌شوند. البته باید گفت که نقد به طور کلی مربوط به جامعه‌ای است که گفتمان فعال دارد و اگر قرار باشد در جامعه‌ای نقدهای درست و منطقی داشته باشیم، باید زمینه در زیرساخت‌های اجتماعی فراهم شود.

وی در این باره ادامه داد: وقتی نشریات را دنبال می‌کنید متوجه می‌شوید که تعداد منتقدان ادبی از انگشتان دست هم بیشتر نیست. یعنی هر بار با یک تعداد مشخص از اسامی رو به رو هستیم. به عقیده من باید تعداد نشریات و رسانه‌های تخصصی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان افزایش پیدا کند و تا این‌ها در ارتباط و رقابت با هم به نقدهای به روز و درست دست بزنند. چون در شرایطی که ما تنها یکی دو نشریه داریم منتقد‌ها تک گویی می‌کنند و نقد در حیطه داد و ستدی قرار نمی‌گیرد.

یوسفی اضافه کرد: اگر به تاریخ توجه کنید، متوجه می‌شوید که پیش درآمد تمامی نهضت‌های بزرگ فرهنگی در جهان فضای رقابت است. همین حالا در کشوری مانند عراق با تمام مشکلات و خون ریزی‌هایی که داشته است، فضای روزنامه‌ها و نشریات فضای رقابت است. دکه‌های روزنامه فروشی پر شده‌اند از نشریات گوناگون. درواقع نشریات در پاسخ به یکدیگر به وجود می‌آیند و تمامی حوزه‌های متفاوت را به حیطه نقد می‌کشند تا جامعه پویایی خود را از دست ندهد.

وی در ادامه افزود: یکی از مشکلات دیگر این است که متاسفانه بعضی ناشران روی نقد‌ها تاثیر می‌گذارند و منتقد را متقاعد به نقد دلخواه خودشان می‌کنند. به طور قطع عامل پویایی یک جریان هنری داد و ستد است. منتقدان متاسفانه با مخاطبان خود (کودک و نوجوان) ارتباط خوبی ندارند و در این رابطه آموزش و پرورش هم کمکی نمی‌کند. روزهای بعد از امتحانات پایان سال اگر شما از کنار مدارس عبور کنید، خیل عظیمی از بچه‌ها را در حال پاره کردن کتاب‌هایشان می‌بینید و این بسیار دردناک است چراکه نشان می‌دهد این کودکان و نوجوانان هیچ علاقه‌ای به کتاب‌هایی که باید برایشان خاطره باشد، ندارند.

یوسفی درباره چاپ ترجمه‌های زیاد و بی‌دقت گفت: وقتی در جمع جوانان قرار می‌گیرم و به قصه‌هایشان گوش می‌کنم گاهی احساس می‌کنیم که بسیاری از نویسندگان جدید ما در کشوری دیگر بزرگ شده‌اند. انگار شناختی روی فرهنگ خودشان ندارند. مسلما قصه‌های ترجمه شده هم برای جامعه لازم است اما نباید طوری ذائقه‌ها را به ترجمه عادت داد که ادبیات جدید ما از فرهنگ ملی فاصله بگیرد. در واقع سوء مدیریت‌ها در سال‌های قبل بر روی ترجمه‌ها سبب سرگردانی نسل جدید نویسنده شده است.

یوسفی در پایان از انتشار چند کتاب جدیدش خبر داد و گفت: ۲۵ عنوان از مجموعه «شاهنامه برای کودکان» قبل از این منتشر و توزیع شده بود که در آینده بسیار نزدیک ده کتاب دیگر از این مجموعه نیز به بازار عرضه خواهد شد. خوشبختانه ناشر این کتاب‌ها (انتشارات خانه ادبیات) خبر داده است که در نمایشگاه فرانکفورت امسال هم چند ناشر خارجی حق کپی رایت این کتاب را درخواست کرده‌اند که این مساله از سوی ناشر در حال پیگیری است.

گفت وگو: مهسا نیکدل

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها