چهارشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۹
«فارست گامپ» آموزشی ساده برای داستان‌نویسی است

محمد گذرآبادی در نشست نقد رمان «فارست گامپ»، پرداختن صرف به مسایل تئوریک را مشکل اصلی سینمای ایران دانست و گفت: «فارست گامپ» آموزشی ساده و مفید برای داستان‌نویسی است، ما می‌توانیم با مهندسی معکوس، چگونگی ساخت چنین فیلم‌هایی را بیاموزیم و آن را در آثار سینمای‌مان به کار گیریم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست نقد و بررسی اقتباس سینمایی رمان «فارست گامپ» عصر دیروز، سه‌شنبه، 14 آبان، در سرای داستان برگزار شد. محمد گذرآبادی و مجید آقایی به عنوان کارشناس در این برنامه حاضر بود و مزدا مرادعباسی دبیری نشست را بر عهده داشت.

گذرآبادی در ابتدای نشست، «مضمون» را یکی از عناصر اصلی هر داستان معرفی کرد و افزود: یکی از راه‌های بیان مضمون در این اثر، ایجاد چهارگوشی از چهار شخصیت‌ است که حوادث داستانی بر مبنای رندگی آنان شکل می‌گیرد. موضوع اصلی داستان «فارست گامپ» بحث سرنوشت است و این مضمون از ابتدا تا پایان داستان در آن دیده می‌شود.

وی به تلاش شخصیت‌های داستانی برای کشف سرنوشتشان به عنوان مضمون پر رنگ داستان تاکید کرد و گفت: زندگی شخصیت‌‌ها نشان می‌دهد که تنها تصادف و انتخاب انسان‌ها نیست که سرنوشت آن‌ها را رقم می‌زند. داستان چهار شخصیت اصلی دارد که هر یک با نگاهی متفاوت به «سرنوشت» می‌نگرند و تعبیر خاصی از سرنوشت ارایه می‌دهند.

این منتقد نگاه چهار شخصیت‌ اصلی داستان را به مقوله سرنوشت تشریح کرد و گفت: یکی از شخصیت‌های اصلی داستان معتقد است سرنوشت مانند جعبه شکلات است و کسی نمی‌داند درون آن واقعا چیست. این نگاه متفاوت شخصیت‌ها حوادث داستانی را رقم می‌زنند و البته فارست در انتهای داستان تم اصلی آن را بیان می‌کند و سه شخصیت دیگر در طول داستان، موضوع را از زوایای گوناگون برای مخاطب نشان می‌دهند.

مجید آقایی، دیگر منتقد این نشست، صحبت‌هایش را در پاسخ به این سوال آغاز کرد که «بازپرداخت شخصیت‌های رمان در اقتباس سینمایی چگونه خواهد بود؟» و درباره این سوال توضیح داد: فرایند روایتی که رمان در طول خود دارد کاملا با آن‌ چیزی که در سینما نشان داده می‌شود متفاوت است و دلیل آن را می‌توان تفاوت زبانی این دو رسانه دانست. در تبدیل رمان به فیلم، دگرگونی‌های به وجود می‌آید و همیشه این امکان وجود ندارد که یک رمان به طور کامل در سینما اقتباس شود زیرا در برخی مواقع حفظ زبان و زاویه دید شخصیت‌های رمان در فیلم امکان‌پذیر نیست.

وی افزود: برای مثال خواب دیدن را در سینما با زبان بدیع‌تری می‌توان توصیف کرد. رمان ناگزیر است که عناصر را کنار هم بچیند و آن‌ها را در یک فرایند خطی قرار دهد. رمان «فارست گامپ» به تنهایی متنی کامل است اما فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان در اقتباس سینمایی پلات داستان را تغییر داده‌اند. در واقع روایت این رمان به گونه‌ای است که لحن، نوع نگاه و بسیاری از عوامل دیگر آن باید در اقتباس سینمایی‌اش تغییر کند و فیلمساز در ایجاد این تغییرات بسیار موفق بوده است.

این استاد دانشگاه به موضوع محوری داستان فارست گامپ پرداخت و گفت: در فارست گامپ مساله این‌جاست که ما چگونه سرنوشت خود را رقم می‌زنیم. اگر فارست شخصیتی ساده‌لوح و کودن نبود در ارتباط وی با آدم‌های دیگر فرایندی متفاوت طی می‌شد و شخصیت‌های اطرافش هم در فرایند دیگری قرار می‌گرفتند.

آقایی معتقد است زاویه دید رمان را در فیلم نمی‌توان دید. وی با بیان این مطلب افزود: در رمان از منظر فارست به دنیا نگریسته می‌شود، اما مخاطب فیلم چون ناظر بر محیط است، نمی‌تواند از دید فارست به اطراف بنگرد و به همین دلیل زبان تغییر می‌کند. همین موضوع سبب می‌شود دو ساختار متفاوت در فیلم و رمان ایجاد شوند که البته هر دو اثر به دلیل ویژگی‌های خود، آثاری شاخص محسوب می‌شوند. 

گذرآبادی در ادامه درباره زمان اکران فیلم «فارست گامپ» و موفقیت آن در اسکار چنین گفت: این فیلم در سال 1995 در اسکار دو رقیب جدی به نام‌های «پالپ فیکشن» و «رستگاری در شاوشنگ» داشت. «پالپ فیکشن» به عنوان یکی از محبوب‌ترین فیلم‌های تاریخ، که نوع جدیدی از داستان‌گویی را ارایه می‌دهد، نتوانست به اندازه «فارست گامپ»، با روایت کلاسیک خاص خودش، به جوایز اسکار دست یابد. «فارست گامپ» که فیلمی عامه‌پسند و برای عوام است در آن سال توانست 6 جایزه اصلی اسکار را از آن خود کند.

وی با بیان این‌که «فارست گامپ» آموزشی ساده و مفید برای داستان‌نویسی است، به مشکلات اقتباس‌های سینمایی در ایران پرداخت و گفت: ما در حوزه بحث‌های تحلیلی درباره داستان بسیار پیشرفت کرده‌ایم اما پیشرفت ما در سینما و فیلم‌سازی بسیار کم است. مسوولان سینما به جای آن‌که مدام درباره آخرین پدیده‌های داستان‌گویی صحبت کنند، باید وضعیتی را به وجود آورند که فیلم خوب ساخته شود. ما داستان خوبی هم نداریم که بر اساس آن اقتباس سینمایی انجام شود و از روز اول به جای این‌که آثار شکسپیر را بخوانیم به سراغ بکت رفتیم و امروزه از نوشتن داستانی ساده برای استفاده در سینما عاجزیم.

فیلم سینمایی «فارست گامپ» در سال 1994 بر اساس رمانی با همین نام ساخته شد و به موفقیت زیادی دست یافت. این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار در 13 بخش شد و 6 جایزه را دریافت کرد.

«فارست گامپ» نام شخصیت اصلی این داستان است؛ مردی ساده‌‌لوح و با بهره هوشی پایین که در ایستگاه اتوبوس زندگی خود را برای یکی از مسافران تعریف می‌کند و نویسنده در خلال روایت‌های داستان، آمریکای مدرن و تغییرات آن را نیز بیان می‌کند.

گروم که 14 کتاب را در کارنامه‌اش دارد، با انتشار رمان «فارست گامپ» 21 هفته در فهرست پرفروش‌ترین‌های نیویورك تایمز جای گرفت و توانست تنها در آمریكا 5/2 میلیون نسخه از این کتاب را به خوانندگان عرضه کند. اكران فیلم «فارست گامپ» با بازی «تام هنكس» شهرت «گروم» را جهانی کرد و این كتاب فروش جهانی را تجربه کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها