به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، میرعباسی در حاشیه برپایی جشن دومین سالگرد «کتاب افق» که عصر دیروز، دوشنبه، 13 آبانماه، با حضور اهالی فرهنگ و ادب کشور برگزار شد، درباره نقش پاتوقهای کتاب و تعامل نویسندگان، مترجمان، شاعران و اهالی فرهنگ با مخاطبان کتابها گفت: شخصا مطمئن هستم که کتابفروشی به اندازه سوپرمارکتها برای مردم ضروری باشند و این را به راحتی میتوان از روی شمارگان کتابها دریافت. فرهنگسازی زورکی نمیشود و تجربه این چند سال هم نشان دادهاست که پاتوقهای روشنفکری مخاطبان محدودی دارند.
وی افزود: در حقیقت بخش عمده هزینه کتابفروشیهای از محل فروش لوازمالتحریر و کتابهای درسی تامین میشود و میتوان گفت که بار اصلی اقتصاد نشر ما بر دوش آنهاست. این کتابفروشیها نسبت به کتابفرشیهای خیابان کریمخان و کتابفروشیهایی مانند افق بسیار تعیینکنندهتر هستند زیرا اتفاق اصلی در آن فضاها در جریان است.
مترجم رمان «همه اسبهای زیبا» افزود: برخی معتقدند باید ذائقه مردم را با انتشار کتابهای خوب به دست آورد، اما واقعیت این است که این تغییر ذائقه را هم باید در کتابفروشیهای محلی که اغلب کتابهای عامهپسند در آنها به فروش میرسد، یافت. من به صورت جدی پیگیر ادبیات عامهپسند هستم و در حقیقت نویسندگان اصلی از نظر فروش، آنها هستند، نه ما! شمارگان کتاب یک نویسنده متوسط ادبیات عامهپسند برای ما در حد یک رویاست.
میرعباسی تصریح کرد: از نویسندگان عامهپسند قدیمی که بگذریم، از حدود 10 کتابی که از نویسندهای مانند فلانی منتشر شدهاست، سه عنوان بالای 15 چاپ خورده، حدود چهار عنوان بین 10 تا 15 بار بازچاپ شده و حتی آخرین کتاب وی نیز در یک ماه به چاپ دوم رسید. با این حال رمان «گذرگاه» اثر کورمک مک کارتی که ترجمه کردهام، بعد از 10 ماه، فقط 450 نسخه به فروش رفته است.
میرعباسی در پاسخ به این سوال که «وضع ادبیات عامهپسند در کشورهای دیگر چگونه است؟» اظهار کرد: ادبیات عامهپسند همیشه وجه غالب را در جوامع داشته و دارد، اما مساله اینجاست که وضع دیگر گونههای ادبی هم در کشورهای دیگر به مانند ایران اسفبار نیست.
این مترجم باسابقه کشورمان درباره کتابهایش که تاکنون امکان انتشار نیافتهاند گفت: تعداد چنین کتابهایی بسیار زیاد است. در سالهای اخیر آنقدر شکنجه امید کشیدهام که دیگر امیدی برای انتشار کتابهای مجوز نگرفتهام ندارم. هیچ چیز دشوارتر از شکنجه امید نیست، رمان تالیفی خودم را به ارشاد فرستاده بودم که در ابتدا غیرمجاز اعلام شد، ولی بعد از مدتی مجوز انتشار گرفت و چاپ شد اما قبل از توزیع در کتابفروشیها آن را جمع کردند و گفتند باید خمیر شود. بعد از آن یک بار وعده انتشار رمانم را دادند، اما آن وعده توخالی از آب درآمد... با این وضع ترجیح میدهم امیدوار نباشم تا دچار سرخوردگی نشوم.
کاوه میرعباسی متولد ۱۳۳۴، مترجم و نویسنده است. او دانشآموخته رشته کارگردانی سینما و زبان اسپانیایی است و تاکنون بیش از ۴۰ کتاب و مجموعه داستان از نویسندگانی چون کارلوس فوئنتس، خورخه لوییس بورخس، گابریل گارسیا مارکز، ماریو بارگاس یوسا و آندره برتون را به زبان فارسی ترجمه کردهاست.
«مسافری که با ستاره شمال آمد»، «قتل در کمیته مرکزی»، «خاطره دلبرکان غمگین من»، «مدرسه فرشتهها»، «نادیا»، «زندهام که روایت کنم»، «باکره و کولی»، «گفتوگو با بورخس»، «سر هیدرا»، «اولریکا و هشت داستان دیگر»، «تصاویر زیبا»، «نازارین»، «پرتوی از هند»، «بانوی دریاچه» و «مولیر» عنوان برخی از آثار میرعباسی هستند.
سهشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۸
نظر شما