مدیر انتشارات پانیذ مهر ایرانیان:
حضور در نمایشگاه کتاب فرانکفورت تفکر و سلیقه کتابیام را تغییر داد
سمیرا جنتدوست، مولف و مدیر موسسه پانیذ که امسال نخستین حضور خود را در نمایشگاه کتاب فرانکفورت تجربه کرد، گفت: تصور میکردم آشپزی ایرانی در دنیا شناخته شده نیست اما این نمایشگاه تصوراتم را تغییر داد. اکنون برای تالیف و تولید کتابهایم ایده و رویکردهای دیگری دارم.-
این سرآشپز تبریزی امسال برای نخستینبار به عنوان ناشر خصوصی راهی نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت شد تا ضمن معرفی مجموعه تولیدات و دستاوردهای خود، از نزدیک با آخرین آثار منتشر شده به ویژه کتابهای حوزه آشپزی و قنادی آشنا شود. وی در گفتوگو با ایبنا از تجاربش سخن گفت.
ـ اصلیترین دغدغه شما برای نخستین حضور در نمایشگاه کتابی خارج از کشور چه بود؟
درباره اینکه در این نمایشگاه چه اتفاقهایی خواهد افتاد، نگرانیهای زیادی داشتم اما نظمی که آلمانیها دارند، در نخستین روز برپایی نمایشگاه این نگرانیها را برطرف کرد. در بدو ورود بر اساس نشانی که از سوی مسوولان نمایشگاه ایمیل شده بود، کمتر از 10 دقیقه غرفهمان را پیدا کردم. داخل غرفه نیز تمامی آنچه از قبل سفارش داده بودیم از کتیبه نام غرفه گرفته تا میز و صندلی، تابلوی خوشامدگویی و معرفی غرفه پانیذ آماده بود، این امر موجب شد غرفهآراییمان کمتر از نیم ساعت به پایان رسد.
آنها به قدری دقیق اندازه دیوارههای غرفه درخواستی ما را اعلام کرده بودند که به تنهایی و به سادگی تمام بنرها(تابلوها) و طبقات غرفهمان را نصب کردم و به این تجربه رسیدم که شرکت در یک نمایشگاه خارجی به دلیل نظم فراوان و برنامهریزی دقیق، بسیار راحتتر از آن چیزی بود که براساس تجارب داخلی داشتم.
ـ چه موضوع یا رخدادی در این نمایشگاه برای شما جالب بود؟
امسال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، موسسه خانه کتاب و اتحادیه ناشران حضور پررنگی در نمایشگاه داشتند و آثارما در غرفه اتحادیه ناشران هم نمایش داده میشد، در حقیقت آثار موسسه پانیذ این فرصت را داشت که همزمان در دو غرفه ارایه شود.
در نمایشگاه فرانکفورت این فرصت ایجاد شد که با برخی مدیران فرهنگی که همیشه پشت درهای بستهاند، از نزدیک ملاقات و گفتوگو کنیم. محمد عظیمی، مدیر عامل موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایرانی نیز در فرانکفورت حضور داشت و به مشکلات ناشران ایرانی از نزدیکی رسیدگی میکرد که برای ما ارزش فراوانی داشت.
سفیر ایران و همسرش در حال بازدید از غرفه پانیذ
مهدی ایمانیپور، سفیر ایران در آلمان از دیگر افرادی بود که برای رسیدگی به ناشران ایرانی از غرفهها دیدار داشت. همسر وی نیز کتابهای پانیذ را از قبل میشناخت و میخواست از آثار جدید ما با خبر شود.
در نمایشگاه آلمان در تمام ایام نمایشگاه حتی دو روز قبل از آغاز نمایشگاه برای تمامی افرادی که کارت حضور در نمایشگاه را داشتند، استفاده از وسایل نقلیه عمومی، رایگان بود.
نکته دیگر ایستگاه مترو نمایشگاه بود که دقیقا طبقه پایین نمایشگاه تعبیه شده بود و ما با استفاده از یک پله برقی، بدون طی مسافت به غرفههایمان میرسیدیم.
سه روز نخست نمایشگاه به شکل تخصصی ویژه ناشران، مراکز پخش و تولیدکنندگان و دو روز آخر برای بازدید عموم برنامهریزی شده بود و با اینکه در دو روز پایانی در مترو جمعیتی سه برابر روزهای قبل دیده میشد، رفت و آمد به راحتی انجام میگرفت؛ تا حدی فضای نمایشگاه بزرگ بود که این جمعیت به محض ورود به محوطه داخلی نمایشگاه، ناپدید میشدند و جالب بود که حتی در شلوغترین زمان هم تهویه هوا بسیار مناسب بود.
به دلیل آن که غرفه من در بخش هنر جای داشت، غرفه روبهرویی متعلق به یکی از برندهای مشهور آشپزی بود که روزانه عدهای سرآشپز در آن برنامه زنده آشپزی اجرا میکردند و بیش از 200 نفر در چندین نوبت به تماشای این برنامه میپرداختند. این سرآشپزهای مطرح آثار تالیفیشان را با امضای خود به طرفدارانشان میفروختند(این افراد اجازه فروش کتابهایشان را داشتند).
ـ علاوه بر مولف بودن، به عنوان یک ناشر چه دستاوردهایی داشتید؟
به عنوان مدیر مسوول انتشارات نکات و درسهای فراوانی از حضور در یک نمایشگاه بینالمللی خارجی گرفتم که بدون این حضور، امکان چنین تجربهای فراهم نمیشد. پیش از این به عنوان بازدیدکننده در چنین نمایشگاههایی حاضر شده بودم اما به عنوان غرفهدار با مسایلی روبهرو شدم که میتوانم بگویم هر ثانیه از این حضور برای آموزنده بود.
قبل از آنکه به این نمایشگاه بروم، همواره آرزو میکردم ایکاش کتابهایم در اروپا چاپ و در ایران توزیع میشد، اما نمایشگاه آلمان این تصورم را تغییر داد؛ چرا که از نزدیک میدیدم نوع کاغذها، طراحی و نحوه چاپ آثار ایرانی در مقایسه با آثار برجسته سایر کشورها به ویژه کشورهای پیشرفته کمبودی ندارد و ما در ایران چاپخانههای قدرتمندی داریم که کتابهایی با همان کیفیت کشورهای پیشرفته در حوزه صنعت چاپ، تولید و منتشر میکنند.
موفق به برگزاری چند قرار ملاقات و تنظیم قرارداد شدید؟
من نخستین حضورم را تجربه میکردم و همانگونه که سایر همکاران با تجربهام به ویژه مدیر نشر شباویز گفته بودند، مهمترین نکته برای برگزاری جلسات گوناگون ناشران و مراکز چاپ و نشر بینالمللی، آن است که از قبل سایتی راهاندازی و اطلاعات سودمندی به زبانهای بینالمللی به سایر مخاطبان جهانی ارایه شود.
سایت پانیذ سه ما قبل از برپایی نمایشگاه آماده شد اما متاسفانه از آنجا که اغلب ناشران یکسال قبل برای حضور در نمایشگاه ثبتنام کرده بودند، با فرصت فراوان برنامهریزی کرده و تمام قرارهای ملاقات و مذاکره خود را تنظیم کرده بودند.
بسیاری از ناشران مطرح و با قدرت بینالمللی در این نمایشگاه حضور داشتند که من آنها را نمیشناختم، یکی از مخاطبان ایرانی غرفهمان یکی از این ناشران قدرتمند را به ما معرفی کرد که میتوانیم با او همکاری داشته باشیم. غرفه این مرکز دقیقا در طبقه زیرین غرفه ما قرار داشت و من در بازدید از آن غرفه حدود 50 میز کوچک دیدم که مسوولان غرفه میگفتند طی سه روز آینده، جلسات متعددی تا پایان زمان برگزاری نمایشگاه در این غرفه تنظیم شده است و حتی یک میز خالی هم برای گفتوگو وجود ندارد.
سایت ما دیر راهاندازی شد، اما براساس همان دعوت نامههایی که از طریق ایمیل ارسال کردیم، چندین ناشر و مخاطب کتابهای آشپزی گفتوگوهای مقدماتی برای همکاری با نشر پانیذ داشتند، به عنوان نمونه در نخستین روز نمایشگاه یکی از ناشران مالزیایی به دلیل آنکه آنها هم مانند ایرانیان از مصرف غذاهای غیر حلال خودداری میکنند، از غرفه ما دیدار داشت و از تصاویر کتابها، طراحی آنها و محتوای آثار ما خوشحال شد و مصرانه خواستار خریداری حق رایت سه عنوان از کتابهای ما با نام «آشپزی پانیذ»، «شیرینیپزی پانیذ» و «سفرهآرایی پانیذ» شد و اکنون نيز در حال ادامه این مذاکرات هستيم.
یک ناشر آلمانی به نام «اُلمز» هم از کتاب آشپزی سنتی ما استقبال کرد. همانطور که در ایران مردم ما تنوع غذایی را دوست دارند، همه مردم جهان علاقهمندند از غذاها و فرهنگ غذایی سایر ملل باخبر شوند.
یکی از دغدغههای من این بود که سایر ملل غذاهای ایرانی را نمیشناسند. غذاهای هندی، چینی، ایتالیایی و فرانسوی در همه جای دنیا شناخته شدهاند، اما حتی یک رستوران شناخته شده ایرانی در اروپا نداریم. از این رو نگران بودم آشپزی سنتی ایرانی با استقبال خوبی مواجه نشود اما کتابهای ما به عنوان معرفی کننده یک هنر با اقبال خوبی مواجه شدند و معتقدم تصاویر گویای کتابها و نحوه طراحی آنها تاثیر بهسزایی در میان مخاطبان داشت و برایم اثبات شد که اگر غذاهای سنتی ایرانی به خوبی به دنیا معرفی شوند، جایگاه اصلیشان را خواهند یافت.
همین ناشر آلمانی گفت ما زبان انگلیسی و فارسی کتابها را نیاز نداریم و نسخههایی که کپی رایت آنها را میخریم تنها به زبان آلمان منتشر خواهند شد. آنها 500 نسخه از هریک از کتابهای پانیذ را خواستند تا از این طریق ذائقه مخاطبان آلمانی و میزان علاقهمندی آنها به آشپزی ایرانی را بسنجند و گفتند که از آن پس به کمک مترجمان خود نسخه آلمانی کتابها را منتشر خواهند کرد. آنها در طراحی جلد کتابهای ما نیز قول همکاری دادهاند.
حضور در نمایشگاه کتاب فرانکفورت تجربه فوقالعادهای برای من بود. از دیگر دستاوردهای حضور در نمایشگاه کتاب فرانکفورت آشنایی با ناشران و چاپخانهداران مطرح بود. در مشورت با عدهای از آنها دریافتم که چاپ کتابهای نفیس حوزه آشپزی در کدامیک از کشورها ارزانتر است و میتوانیم با کمک آنها نسخههای چاپ شده را به سراسر جهان ارسال کنیم.
در این نمایشگاه فرصت ملاقات و گفتوگو با عده زیادی از مترجمان هم برایم فراهم شد، عدهای از مترجمان آلمانی و حتی ایرانیان ساکن در این کشور مشتاق بودند به دلیل علاقه به کتابهای این حوزه و بدون دریافت دستمزد، آثارم را به زبان آلمانی ترجمه کنند.
ـ نقطه قوت یا ویژگی متمایزکننده کتابهای پانیذ در نمایشگاه چه بود؟
یکی از افتخاراتم این بود که توانستم با آثار قابل رقابت با کتابهای بینالمللی به این نمایشگاه را پیدا کنم. به دلیل حجم زیاد و وزن کتابهایم که همگی در قالب آثار نفیس هنری چاپ و تولید شدهاند، تنها سه نسخه از هر اثر را به نمایشگاه برده بود. با وجود آنکه در آن نمایشگاه تنها کپیرایت آثار خرید و فروش میشد، اما چند قناد و سرآشپز آلمانی با اصرار فراوان تعدادی از کتابهایم را خریداری کردند. همچنین یک کتاب آشپزیام را سرآشپزی سوئدی كه خود از مولفان حوزه آشپزي بود خریداري كرد.
ـ برای سال آینده چه برنامههایی دارید؟
به عنوان سرآشپز و مربی آشپزی که مولف کتابهای تخصصی این حوزهام، تصور میکنم مرحلهای از این مسیر را پشت سرگذاشتهام و وارد گام بعدی تولید و نشر کتابهای آشپزی شدهام. از این رو علاوه بر تغییراتی در طراحی کتابهایم و جلد آنها، نحوه نگارش، طراحی و عکاسی آنها را هم متحول خواهم کرد.
در اروپا و اغلب کشورهای دنیا کتاب بسیار ارزان است. حتی آثار بسیار حجیم حدود 10 تا 20 یورو قیمت دارند اما من با تعجب از بهای اندک کتابها، آثاری را در همین نمایشگاه دیدم که با بهایی حدود 100 یورو فروخته شدند. این آثار در شمار تالیفات سرآشپزهای مطرح و شناخته شده آلمانی و اروپایی بودند که تصاویر آنها روی جلد کتاب به عنوان یک برند، معرف اثر و عامل بهای بالای آن بود. این مولفان اجازه داشتند طی نمایشگاه در زمانهای مشخصی آثارشان را با امضای خود به مخاطبانشان عرضه کنند.
نظر شما