شهريار عباسي، در نشست نقد رمان «سايههاي بلند» با توضیحاتی درباره ديالوگ محور بودن اثرش گفت: «دُن آرام» كه موفق به كسب جايزه نوبل نيز شد، با ديالوگ پيش ميرود. محسن حكيممعاني نیز در این برنامه تاکید کرد که در این رمان ديالوگ محور بودن با نوع زاويه ديد داناي كل در تناقض بوده و همين اتفاق سبب ميشود كه رمان شخصيتِ محوري نداشته باشد.-
در ابتداي اين نشست حكيممعاني با بيان اينكه نوشتن رماني به اين حجم نياز به انسجام كاري و فكري دارد، گفت: اين رمان دوره زماني را دربرميگيرد كه به دليل اتفاقهايي كه در آن واقع شده، از وجوه سياسي، تاريخي، ادبي و اجتماعي حائز اهميت است. در اين دوره انقلاب سياسياي رخ داد كه باعث بروز و ظهور نوع جديدي از اجتماع شد كه يا پيش از اين نبود و يا نمود كمتري داشت.
وي افزود: در اين رمان اضمحلال نوعي از طبقه متوسط و رشد نوعي ديگر از اين طبقه، بسيار روشن و واضح نشان داده شده است. مطلب مهم ديگر، شيوهاي است كه شهريار عباسي براي روايت اين رمان انتخاب كرده. در اين كتاب تنه و بار اصلي بر دوش ديالوگ است و مهمترين عنصري است كه رمان را پيش ميبرد.
اين نويسنده ادامه داد: پيش از اين نيز رمانهايي با محوريت ديالوگ ديدهايم كه از مشخصترين آنها ميتوان به نامهاي «گفتگو در کاتدرال» نوشته «ماریو بارگاس یوسا» و «نفرين ابدي بر خواننده اين برگها » نوشته «مانوئل پوئيگ» اشاره كرد. براي استفاده از هرگونه تكنيك، شيوه و روايت ديگر گونهاي براي روايت داستان، به عنصرهاي بنيادي نياز است كه در نتيجه آن مشخص ميشود كه داستان بايد چگونه و به كدام جهت حركت كند و كدام ابزارها را تحت اختيار قرار داده و از آنها چگونه بهرهمند شود. براي مثال تيپ شخصيتي، ديالوگها را مشخص ميكند و نوع داستان، در راستای شيوه روايتي داستان استفاده ميشود.
وي با بيان اينكه از منظري شيوهاي كه عباسي براي روايت اين داستان از آن استفاده كرده، شيوهاي نيست كه نياز اين داستان باشد، گفت: از نظر وضع سياسي اجتماعي و دروني داستان ميتوان اين مبحث را مورد بررسي قرار داد. در آن سالها وضعیت سياسي كشور سبب بهوجود آمدن وضعیت شکل نگرفتن گفتوگو و حذف كامل ديالوگ شده بود. از منظر دروني داستان نيز با داستاني مواجهیم كه با طيف داستاني چندساله روبهرو است.
اين منتقد با بيان اينكه در اين داستان تكيه صرف روي ديالوگ است، ادامه داد: ديالوگ نياز دارد تا فضاي كمتري را به خودش اختصاص دهد. در اين رمان ديالوگ محور بودن با نوع زاويه ديد داناي كل در تناقض است و در اين صورت توقع ما از داناي كل از بين ميرود. همين اتفاق سبب ميشود رمان، شخصيتِ محوري نداشته باشد و اگر قرار بود شخصيت محوري داشته باشيم، مشكلي بر مشكلات ديگر رمان اضافه ميشد.
حكيم معاني با اشاره به عدم پرداخت مناسب شخصيتهاي زن داستان ادامه داد: با توجه با اينكه در آن محدوده زماني و با تغييرات به وجود آمده در آن دوران، نويسنده اين رمان ميتوانست تغيير جايگاه زن و كاركرد اجتماعي جديدي را كه پيدا ميكند با پرداخت بيشتري روايت كند اما در اين اثر شخصيت زن و برخورد آن با مسايل پيش آمده كمرنگ است و متاسفانه با وجود آنكه ميشد به شخصيتهاي «هما» و «حوري» بيشتر پرداخته شود اما جاي اين مساله در داستان خالي مانده است.
وي در پايان افزود: داستان این کتاب ميتوانست با مرگ غلام به پايان برسد اما نويسنده آن را ادامه داده است. در اين موقعیت داستان ميتوانست بيش از اين نيز پيش رود زيرا پاياني براي آن نوشته نشده است.
عليزاده نیز در ادامه اين نشست با اشاره به طرح داستان گفت: در اين داستان شخصيت و گره اصلي وجود ندارد و تاثيري كه جامعه، از بحرانهاي سياسي و اجتماعي ميپذيرد، روايت ميشود. به اعتقاد من ژانر اين رمان، رئال اجتماعي است كه به صورت كلاسيك نوشته شده است.
وي با بيان اينكه شيوه روايت رمان ديالوگ محور است، اظهار كرد: نويسنده سعي دارد که اطلاعات از طرف مخاطب برداشت شود و در نتيجه داناي كل اطلاعاتي به مخاطب ارايه نميدهد. نكته قابل توجه در اين اثر روايتِ شركت مردم در تظاهرات است. تا پيش از اين در بسياري از داستانها و يا فيلمها ديدهام كه مردم با داناي كامل و اطلاعات و آگاهي وارد ميدان تظاهرات شدهاند اما در اين كتاب از افرادي صحبت ميشود كه به صورت اتفاقي و بدون قصد قبلي وارد اين جريان ميشوند.
در بخش پاياني برنامه شهريار عباسي، نويسنده کتاب گفت: در اين جلسه مسايل زيادي از جمله ديالوگ محور بودن اثر نقد شده است. به اعتقاد من، دوستان به دليل آنكه نوشتن چنين آثاري را امتحان نكردهاند، نميدانند كه اثري با اين ساختار را چگونه ميتوان پيش برد. مسايلي در رابطه با ساختار رمان در اينجا مطرح شده است كه من مجبورم براي توضيح از كارهاي نوشته شده مثال داشته باشم.
وي ادامه داد: براي مثال كتاب «دُن آرام» كه موفق به كسب جايزه نوبل نيز شده است، با ديالوگ پيش ميرود. البته شما وقتي درباره زماني طولاني و شخصيتهاي بسياري در رمانتان بهره ميبريد، بايد اين شيوه را براي نوشتن انتخاب كنيد چراکه اگر بخواهيد از داناي كل نامحدود در نوشتن اثر استفاده كنيد، دچار مشكل خواهيد شد. البته در رمان «همسايه» نوشته احمد محمود هم از اين شيوه استفاده شده كه من نيز بسيار از ايشان آموختهام.
شهریار عباسی در خرمآباد به دنیا آمده است. کتابهای «التهاب»، «میخواهم یک نامه کوتاه بنویسم»، «موسم آشفتگی» و «زنی پنهان میان واژهها» از دیگر آثار منتشرشده این نویسنده هستند.
رمان «سایههای بلند»، در 477 صفحه، با شمارگان هزار نسخه از سوي نشر روزنه روانه بازار كتاب شده است.
نظر شما